کد خبر: ۲۶۷۸۴
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۹:۴۵

جام جم آنلاين: همسر چهارم يک مرد سالخورده که متهم است دختر خوانده 16ساله اش را کشته در حالي پاي ميز محاکمه ايستاد که پسرش عليه وي شهادت داد.

رسيدگي به اين پرونده از عصر پانزدهم ارديبهشت 86 به دنبال تماس يک مرد سالخورده با کلانتري 131 شهرري آغاز شد. مرد 65ساله به مأموران گفت: «وقتي از محل کارم به خانه برگشتم با جنازه دختر 16ساله ام به نام "منصوره" روبه رو شدم.» پليس به بررسي پرداخت و دريافت دختر نوجوان خفه شده است. وقتي پزشکي قانوني در گزارشي آثار کبودي و شکنجه را روي بدن قرباني نوجوان تأييد کرد نامادري منصوره به نام «مريم» 35ساله بازداشت شد اما منکر قتل دختر خوانده اش شد و خودش را بي گناه خواند. حرف هاي پسر هفت ساله مريم به نام «سپهر» اما مسير تحقيق ها را وارد مرحله تازه اي کرد. اين پسربچه به مأموران گفت که مادر و دايي اش خواهر ناتني اش را کشته اند.

به اين ترتيب مريم و برادر 26ساله اش به نام «محمد» بازداشت شدند. در حالي که با گذشت 9 سال از اين ماجرا آنها همچنان منکر جنايت بودند در شعبه دهم دادگاه کيفري يک استان تهران به رياست محمد باقر قربان زاده و باحضور دو مستشار پاي ميز محاکمه ايستادند.

در ابتداي اين جلسه مادر منصوره در جايگاه ويژه ايستاد و با اشاره به هويش گفت: «اين زن مدتها دخترم را شکنجه کرد و سپس او را کشت. به همين خاطر برايش تقاضاي قصاص دارم.»

سپس پدر منصوره روبه روي قضات ايستاد و گفت: «بعد از جدا شدن از مادر منصوره که زن سومم بود با مريم ازدواج کردم. او خودش يک پسربچه داشت. به همين خاطر سرپرستي منصوره و برادرش "سعيد" را که خردسال بودند به عهده گرفتم. زندگي بدي نداشتم و نمي دانم مريم چرا و با چه انگيزه اي منصوره را کشته است. من از دادگاه مهلت ده روزه مي خواهم تا درخواستم را مبني بر قصاص يا گذشت اعلام کنم.»

سپس سعيد برادر منصوره که در زمان کشته شدن خواهرش 17 ساله بود در روبه روي قضات ايستاد و گفت: «آن روز خواب بودم که مريم من و خواهرم را با عصبانيت بيدار کرد. او هميشه به بهانه هاي مختلف ما را کتک مي زد. وقتي به او اعتراض کردم با آجر به سرم زد. مي خواستم با او درگير شوم اما منصوره مرا آرام کرد و از من خواست تا همراه دوستانم به استخر بروم. وقتي از استخر به خانه برگشتم ماشين پليس را مقابل در خانه مان ديدم. مريم خودش خواهرم را کشت ولي هيچ وقتي به قتل اعتراف نکرد.»

وقتي مريم در جايگاه ويژه ايستاد گفت: «من منصوره را نکشتم. شوهرم بد خلق بود و به هر بهانه اي مرا کتک مي زد و دختر و پسرش را شکنجه مي داد. گمان مي کنم شوهرم مريم را کشته ولي حالا مي خواهد قتل را گردن من بياندازد. برادرم هم در اين ماجرا هيچ دستي نداشته و بي دليل پايش به اين پرونده باز شده است.»

محمد هم که حالا با قرار وثيقه آزاد است منکر معاونت در قتل شد و گفت: «من نانوا هستم و آن روز هم در محل کارم بودم و چند روز بعد از طريق برادرم در جريان کشته شدن دختر خوانده خواهرم قرار گرفتم.»

با پايان دفاعيان دو متهم قضات از پسر 16 ساله مريم خواستند تا به عنوان شاهد در جايگاه قرار بگيرد. اين پسر نوجوان گفت: «من در آن زمان هفت ساله بودم اما ديدم که مادرم با سعيد و منصوره درگير شد. سعيد با دوستانش بيرون رفت و دايي ام به خانه مان آمد. من مشغول تماشاي تلويزيون بودم که براي برداشتن يک وسيله به اتاق منصوره رفتم و مادرم را ديدم که پاهاي منصوره را با دست گرفته بود. دايي ام هم چيزي مانند قرص را به زور به او مي داد تا بخورد. آنها با هم يک بالشت روي صورت منصوره گذاشتند و وقتي متوجه حضور من در اتاق شدند سرم فرياد کشيدند و مرا هم تهديد به مرگ کردند.» وي ادامه داد: «من که ترسيده بودم به کمد ديواري اتاقم رفتم و آنجا پنهان شدم و خوابم برد.» وقتي مأموران پليس به خانه مان آمده بودند مرا در کمد ديواري پيدا کردند.

در پايان اين جلسه هيئت قضائي وارد شور شد تا رأي صادر کند.


برچسب ها: قاتل ، پزشکی قانونی ، محاکمه ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
ویدئو
آخرین اخبار