انتخاب: تمام شد؛ خيلي زودتر از آنچه تصور مي شد؛ ساده تر از آنکه خيلي ها تحليل مي کردند. آنچه رخ داده، اين است: «تلاش چند ماهه اصولگرايان براي وحدت به بن بست رسيد؛ آنها شکست خوردند.»

حالا اين روزها هر کس کار خودش را مي کند؛ يکي ستاد زده؛ آن ديگري ساک به دست شهر به شهر مي چرخد، آن يکي اتاق فکر تشکيل داده بدون آنکه کسي توجهي به آن مرکز فرماندهي داشته باشد که قرار بوده نامزد نهايي را از ميان مصاديق برگزيند.

روايت ماجرا را از روزهاي آغازين همين هفته شروع کنيم. بر اساس شنيده ها بنا بر اين بود که نام ده نامزدي که در جلسه مجمع عمومي«جمنا» بر اساس رأي گيري از حاضرين انتخاب شده بودند اعلام شود. خاصه آنکه پيش از اين حتي مرضيه وحيد دستجردي از آغاز مذاکرات با اين ده نفر هم خبر داده بود. در حالي که همه در انتظار اطلاعيه شوراي مرکزي «جمنا» براي معرفي اين ده نفر بودند ناگهان يک خبر با چند نکته قابل توجه البته بدون حتي کوچک ترين تفاوت روي خروجي رسانه هاي اصولگرا قرار گرفت.

در اين خبر که عنوان معرفي نامزدهاي برگزيده «جمنا» را روي خود داشت چند مسئله خودنمايي مي کرد. اول اينکه به جاي ده نفر نام 14 چهره اصولگرا قرار داشت. يعني چهار نفر اضافه تر از آنچه وعده داده شده بود. اين اولين نشانه اي بوده که از اختلافات گسترده حکايت داشته است. به بيان ديگر سئوال در اين مورد اين است که اگر بنا را بر درستي سخنان سخنگوي «جمنا» قرار دهيم آيا آن چهار نفر اضافي از چه تاريخي و اساساً چرا به اين جمع منتخب اضافه شده اند؟ در نگاه نخست اينگونه به نظر مي آيد که حتي علت تنظيم اين ليست بر اساس حروف الفبا و بدون توجه به ميزان آراء کسب شده هم اين بوده است که نام آن چهار نفر اضافه معلوم نباشد. اما گويا پشت پرده اين ماجرا اتفاقات ديگري نهفته است.

گفته مي شود يکي از دلايل اين رخداد قابل توجه و تأمل، فشار طيف راست سنتي و بيش از همه مؤتلفه بوده است. شنيده شده پس از پيگيري هاي مستمر مؤتلفه اي ها، نهايتاً يکي از شخصيت هاي با نفوذ جريان اصولگرا، موافقت سران «جمنا» را براي اضافه کردن اسامي جديد از جمله مصطفي ميرسليم جلب مي کند. نکته قابل توجه اين است که حتي بعد از اضافه شدن اين اسامي، همچنان مؤتلفه بر سر مواضع انتقادي خود نسبت به «جمنا» باقي مانده است.

ماجرا اما به اينجا ختم نمي شود. مؤتلفه اي ها حتي براي جلب حمايت به دفتر آيت ا... مصباح يزدي هم رفته اند. ديداري که سخناني تلخ را در آن شنيده اند.

از مؤتلفه که بگذريم برخي از نامزدهاي ديگر اصولگرا هم عملکردي جالب دارند. در مورد نيکزاد شنيده شده که او از جمله افرادي بوده که نامش در ميان ده نفر اول انتخاب شده نبوده است. برخي خبرها حاکي از آن است که بعد از برگزاري نشست «جمنا» اعتراضش را به اين تشکل مطرح کرده و حتي عنوان کرده که براي حضور در انتخابات آماده است. خبرهاي ديگري که از وضعيت نامزدهاي اصولگرا شنيده مي شود حاکي از آن است که رستم قاسمي براي حضور در انتخابات بسيار جدي است. او گويا گفته عزمي راسخ براي حضور در رقابت ارديبهشت ماه دارد.

محسن رضايي هم اعلام کرده بناي نامزدي در انتخابات را ندارد اما برخي شنيده ها حکايت از اين دارد که احتمالاً او از حاضرين انتخابات 96 خواهد بود. همچنين به نظر مي رسد که بايد در انتظار اعلام نامزدي الياس نادران هم باشيم. زريبافان هم البته در اين بين حکايت جالبي دارد. او نيز در زمره کساني قرار دارد که براي کانديداتوري جدي شده است. همه اين افراد که به آنها اشاره کرديم، غير از چند نامزد اصلي است که اتفاقاً نبردي نامحسوس و حتي گاهي محسوس هم در آن سطح شکل گرفته است. سعيد جليلي در آستانه انتخابات به فکر قشر مستضعف افتاده و روستاگردي هايش را البته همراه با نهضت انداختن عکس و سلفي ادامه مي دهد. محمد باقر قاليباف هم با رسانه خودش مصاحبه کرده و وعده سه برابر کردن يارانه را داده است. اين وسط سيد ابراهيم رئيسي هم در حال تست فضا براي انجام بزرگ ترين ريسک زندگي سياسي خود است.

اين نکته نيز البته قابل توجه است که جبهه پايداري که از همان ابتدا ساز جدايي کوک کرده حالا ديگر با سخنان مرتضي آقا تهراني جاي هيچ شک و شبهه اي باقي نگذاشته که اين تشکل سياسي راهي جدا از «جمنا» را مي رود و البته نامزد اختصاصي خود را هم خواهد داشت.