نيوزويک تشريح کرد
کد خبر: ۲۸۹۲
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۲۲:۳۰

به گزارش خبرآنلاين، آرون ميلر مشاور وزراي خارجه شش دولت آمريکا و از پژوهشگران ارشد انديشکده وودرو ويلسون در مقاله اي در نيوزويک، مينويسد: هر شخص خوش شانسي که مشاور رئيس جمهور بعديِ آمريکاست، بايد اين مسئله توجيهي را اولويت اول خود قرار دهد. او به پنج افسانه اشاره کرده که به قول خودش بايد درباره سياست هاي آمريکا در خاورميانه از آنها مطلع باشيم.

1. راه حل هاي جامعي براي رفع مشکلات اين منطقه وجود دارد

اينطور نيست. من هرکسي که ادعا کند حتي براي يکي از مشکلات اين منطقه راه حلي وجود دارد را به چالش مي کشم. از جنگ داخلي سوريه گرفته تا وضعيت سياسي عراق، جنگ عليه گروه تروريستي داعش و مشکلات اسرائيل- فلسطين. ما با مشکلاتي روبه رو هستيم که به مديريت دقيق و گسترده نياز دارند زيرا هيچ راه سريع و آساني براي رويارويي با آنها وجود ندارد. به نتايج فکر کنيد نه به آخر بازي. حتي دستاوردهاي دولت اوباما در زمينه توافق هسته اي ايران و گروه 1+5 نيز ناقص است. اين توافق براي کنترل استفاده از سلاح هسته اي است که در زمان و دامنه اعمال آن محدود است. درواقع، عقيده دارم که بايد از فکر درست کردن همه چيز بيرون آييم و به فکر يک يا دو دهه عاقلانه تر باشيم.

2. راه حل دست آمريکاست

نه، راه حل دست ما نيست. خاورميانه منطقه اي شکسته، پر از خشم و ناکارآمد است که در آن مجموعي از عوامل مانند فقدان رهبري، نهادهاي مؤثر، انسجام، عدم وجود مديريت و حاکميت خوب، وجود رقابت هاي فرقه اي و مذهبي همه دست در دست هم داده اند تا به ادامه بي ثباتي ها و در برخي موارد هرج ومرج و آشوب دامن بزنند. ما عمق و ميزان بحران و خرابي اين منطقه را کوچک مي شماريم و مردم آنجا را بچه فرض مي کنيم که نياز دارند قدرتي مانند واشنگتن براي حل تمام مشکلات، به کمکشان برود.

اين نوع ديدگاه در هيلاري کلينتون قوي تر است. اما حتي دونالد ترامپ هم از حل مشکل داعش يک بار براي هميشه صحبت کرده است. همچنين، رهبران اين منطقه منتظر استقبال با آغوش باز از راه حل هاي آمريکا نيستند.

حقيقت اين است که مثبت ترين نتايج در اين منطقه در درجه اول از شرايطي سرچشمه مي گيرد که مردم محلي را مجبور به تغيير محاسبات و قبول مسئوليت براي حل مشکلات خود کند.

تنها آن زمان است که آمريکا مي تواند نقش مؤثري در اين منطقه ايفا کند. واضح است که صلح اعراب و اسرائيل نيز به همين شکل بوده است. و زماني که بحث بر سر ايجاد حکومتي مؤثر و منسجم در کشورهايي مانند عراق، سوريه و ليبي باشد، اهميت اين قوانين دو برابر مي شوند. اگر رهبران عرب اين توانايي را نداشته باشند که بايستند و نقش اصلي در ثبات و اصلاح کشورشان را در دست بگيرند، واشنگتن نيز موفق نخواهد شد.

3. آمريکا بايد در سياست هايش باثبات باشد

اينطور نيست. قدرت هاي بزرگ، سياست هايي غيرعادي، متناقض و حتي رياکارانه دارند. اين نوع سياست ها در دستور کار آنها قرار دارد. رويکردهاي سياسي آمريکا و نداشتن انعطاف در حل مشکلات، عامل اصلي فاجعه است. اين موارد در رويارويي با مسائل حقوق بشر بسيار پراهميت مي شوند. در اکثر مناطق جهان، هماهنگي ارزش ها و منافع آمريکا بسيار دشوار است. براي مثال خاورميانه را در نظر بگيريد. آمريکا از بهار عربي در مصر و تونس حمايت کرد.

اگر هرج ومرج ناشي از حوادث سال 2011 ثبات در عربستان سعودي و بحرين را نيز تهديد مي کرد، آيا بايد اين دو کشور را هم به سمت يک بهار عربي سوق مي داديم؟ اگر دولت فعلي مصر حاضر به قبول اصلاحات نشود و سرکوب رسانه ها و دستگيري هزاران نفر را متوقف نکند چه بايد بکنيم؟ اگر به همکاري مصر در بسياري از مسائل منطقه اي نياز داشتيم، چه بايد بکنيم؟

ما به عراق حمله و آن را اشغال کرديم تا يک ديکتاتور شيطاني را از بين ببريم؛ اما عواقب فاجعه باري به وجود آمد. آيا بايد براي برکناري بشار اسد نيز همين کار را تکرار کنيم؟ يا در ليبي، پس از کمک به ناتو براي تضعيف معمر قذافي، بايد اين کشور را نيز اشغال مي کرديم؟

4. صلح اسرائيل و فلسطين بايد اولويت دولت بعدي آمريکا باشد

نبايد اينطور باشد. حل اين مشکل بدون همکاريِ بيشتري رهبران دو کشور ممکن نيست. به علاوه، اين مسئله حادترين اولويت آمريکا در اين منطقه نيست.

مقابله با داعش، بحران سوريه، اختلالات عراق و ليبي؛ مديريت روابط با شرکاي قديمي مانند عربستان سعودي، اسرائيل و مصر، همه خبر از منطقه اي خطرناک و ازهم گسيخته را مي دهند که مشکلاتش با حل مناقشه اسرائيل و فلسطين برطرف نخواهد شد. سال آينده، اسرائيل به بيشترين ميزان اشغال کرانه غربي در پنجاه سال گذشته خواهد رسيد و نشانه اي وجود ندارد که اسرائيل يا فلسطين بتوانند يا بخواهند اين واقعيت را تغيير دهند.

5. آمريکا مي تواند خود را از قيد و بند رها کند

نه نمي توانيم. آمريکا در خاورميانه متحدان، دشمنان و منافع حياتي دارد که تضمين مي کنند هيچ توازن يا راه خروجي وجود ندارد. مهمترين دغدغه واشنگتن اين است که در منطقه اي گير افتاده که نمي تواند آن را تغيير دهد، اصلاح و يا حتي آن را ترک کند.

در مواجهه با اين چالش، آمريکا بايد به بهترين نحو اين موضوع را مديريت کند. يعني تمرکز بر آنچه حياتي است: مبارزه با تروريسم فرامليتي براي حفاظت از ميهن و متحدان آمريکا؛ حفظ دسترسي به نفت خاورميانه؛ مبارزه با پيدايش هژمون هاي منطقه اي که به دنبال سلاح هسته اي هستند، و يافتن راهي براي همکاري با شرکاي خاورميانه که ممکن است با منافع يا ارزش هاي آمريکا مخالف باشند.

اين تصوير نه زيباست و نه قهرمانانه. اما براي رويارويي با منطقه اي شکسته و ناسالم که اگر مراقب نباشيم ممکن است آمريکا را نابود کند، سياستي هوشمندانه تر و واقع بينانه تر است.



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار