کد خبر: ۳۱۲۲
تاریخ انتشار: ۰۲ تير ۱۳۹۵ - ۲۲:۱۵

عيد هفت يا هشت سال پيش با همکارانم در پايگاه بوديم که زنگ عمليات به صدا درآمد. دست مردي در چاه دستشويي گير کرده بود. به محل حادثه که يک خانه قديمي بود رسيديم و با صحنهاي مواجه شديم که شايد بيشتر در فيلمهاي کمدي ديده شود. مرد ميانسالي به حالت نيمخيز کف دستشويي دراز کشيده بود و دستش تا کتف در چاه گير کرده بود.

بنده خدا ميخواست گوشي تلفن همراهش را از چاه دستشويي دربياورد ولي خودش گير افتاده بود. قبل از رسيدن ما خانوادهاش سعي کرده بودند با روغن و آب و صابون دستش را دربياورند، اما شدني نبود. به دليل وزن سنگيني هم که داشت فشار زيادي به بدنش وارد شده بود.

خانوادهاش خيلي ترسيده بودند، ما براي عوض شدن جو حاکم شوخي ميکرديم ولي تأثيري در کم شدن اضطراب خانواده نداشت، شايد ميترسيدند کمکي از دست ما بر نيايد و مجبور به قطع دست پدرشان شوند. اقدامات زيادي کرديم؛ ولي دوستي دست و دهانه چاه پيوند ناگسستني شده بود و دست خيال جدايي نداشت.

تنها راهي که باقي مانده بود شکستن کاسه دستشويي بود. با شکسته شدن کاسه دستشويي دست مرد هم آزاد شد و به قول خودش نجات پيدا کرد.

جلال ملکي

 سخنگوي سازمان آتشنشاني تهران



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
ویدئو
آخرین اخبار