بررسي علت حذف ذوب آهن و ناکامي آسيايي در تحريريه نصف جهان
کد خبر: ۳۲۹۱۴
تاریخ انتشار: ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۲:۴۱

محسن کدخدايي: در آخرين ديدارهاي گروه سوم ليگ قهرمانان آسيا دو تيم بالاي جدولي العين و الاهلي موفق شدند حريفان را شکست دهند تا صعودي مقتدرانه به دور حذفي داشته باشند. ذوب آهن که براي صعود بايد در قطر الاهلي عربستان را شکست ميداد، بازي ضعيفي از خود به نمايش گذاشت و اصلاً چهره تيمي هجومي و شخصيت تيم برنده را نداشت و به همين دليل نتوانست حتي يک امتياز هم بگيرد و مثل بازي رفت زمين بازي را با شکست ترک کرد تا حذف تلخي را از ليگ قهرمانان آسيا تجربه کند. در جدول نهايي اين گروه، العين با 12 امتياز در رده اول قرار گرفت و الاهلي عربستان با 11 امتياز دوم شد. دو تيمي که با شايستگي به مرحله بعد رقابتها صعود کردند. ذوب آهن و بنيادکار هم با 7 و 3 امتياز با اختلافي نسبتاً زياد با دو تيم اول از صعود بازماندند و از دور رقابتها خارج شدند.ذوب آهن با قرار گرفتن در رده چهارم ليگ برتر چشم به فينال جام حذفي دوخته تا با قهرماني تراکتورسازي، براي فصل آينده هم مجوز حضور در ليگ قهرمانان آسيا را دريافت کند.

برخي از اعضا و همکارانمان در تحريريه گروه ورزشي نصف جهان به بهانه حذف ذوب آهن از ليگ قهرمانان آسيا و ناکامي هاي چند ساله تيم هاي اصفهاني در اين رقابت ها پس از نايب قهرماني هايي که به دست آوردند، نظراتي داشتند که با هم مي خوانيم.

الهه مهري دهنوي: سپاهان و ذوب آهن پس از اينکه توانستند دو نايب قهرماني و حضور در فينال آسيا را براي اصفهان به ارمغان بياورند، ديگر نتوانستند در اين رقابت ها درخششي داشته باشند. غير از يکسال که سپاهان داشت در آسيا خوب پيش مي رفت و موضوع محروميت رحمان احمدي باعث شد که رؤياي خود را بر باد رفته ببيند و السدي که در دو ديدار رفت و برگشت مغلوب اين تيم شده بود در نهايت قهرمان آسيا شود. واقعاً وقتي به آن دو نايب قهرماني نگاه مي کنيم و البته به چندين ناکامي تيم هاي شهرمان اين سئوال براي ما ايجاد مي شود که آن نايب قهرماني ها اتفاقي بود يا اين ناکامي هاي متعدد که ديگر داريم به آنها عادت مي کنيم؟خيلي در اين مورد مي شود بحث و تبادل نظر کرد و من مايلم نظرات ساير همکاران و کارشناسان را بشنونم تا به برخي از سئوالات ذهني خودم پاسخ داده شود، ولي چيزي که مشخص است اينکه تيم هاي ايراني و البته حالا بيشتر در مورد تيم هاي اصفهاني بگويم، کمتر با برنامه ريزي آسيايي و بين المللي گام به اين مسابقات مي گذارند. يعني با همان روندي که در ليگ کشورمان دارند به همان شکل هم گام به ليگ قهرمانان آسيا مي گذارند و در عمده دوره ها هم غافلگير و ناکام شده اند. منظورم اين است که هم در حوزه هاي فني و هم اجرايي و پشتيباني بايد قوي تر و غني تر از حضور در ليگ ايران، در ليگ قهرمانان آسيا حاضر باشند که به نظرم در بيشتر دوره هاي حضور اينگونه نبوده است.

بهاره حياتي: در دوسالي که سپاهان و ذوب آهن نايب قهرمان ليگ قهرمانان آسيا شدند يک اتحاد و عزم بزرگي در هر دو باشگاه شکل گرفته بود که در آن سال موفقيت ويژه بين المللي را به دست بياورند و بتوانند فارغ از ليگ ايران دست به کار بزرگي بزنند. غير از آن بسياري از نهادهاي مربوطه استاني هم به ياري اين دو تيم آمدند و يک عزم بزرگ استاني در پديد آمدن افتخار ايجاد شده بود. اما پس از آن و پس از قهرماني هاي متعددي که در ليگ برتر و جام حذفي به دست آمد، گويا بسياري از دست اندرکاران مربوطه چه در کارخانه فولاد مبارکه،چه کارخانه ذوب آهن و مديران استاني از اين 
موفقيت ها اشباع شده بودند و خيلي لازم نمي ديدند که براي آسيا به آب و آتش بزنند. الان هم که عموماً در سطح بحث هاي مديران باشگاه عموماً اين حرف زده مي شود که با توجه به سرمايه گذاري هاي تيم هاي عربي و البته تيم هاي شرق آسيا شانس کمي براي موفقيت در آسيا وجود دارد و با اتکا به اين ديدگاه هيچ تلاشي و کار خاص و ويژه اي براي اينکه با نيروي بيشتر و قوي در ليگ قهرمانان شرکت کنند انجام نمي شود و به نوعي براي موفقيت نااميد شده اند. بايد يک تغيير اساسي در ديدگاه مديران ارشد دو باشگاه اصفهاني و البته ساير باشگاه هاي ايراني حاضر در آسيا به وجود بيايد. اين تغيير شامل قسمت هاي مختلف مي شود. تغيير در اين تفکر که با همان ساز و کار و ابزارهاي مبارزه در ليگ برتر نمي توانند به جنگ در آسيا بروند و در حوزه هاي گوناگون بايد تيم تقويت شود. تقويت در حوزه دانش کادر فني، بازي هاي تدارکاتي با تيم هاي خارجي، خريد بازيکناني که بتوانند به قول آقاي برانکو قاتل باشند و البته تيم در حوزه هاي پشتيباني شکل و شمايلي بين المللي داشته باشد. در مورد حذف ذوب آهن از ليگ قهرمانان صحبت کرديد و گفتيد که در اين مورد هم به طور خاص صحبت کنيم. من سئوال دارم که به فرض اگر ذوب آهن از اين مرحله هم به سلامت صعود مي کرد پس از آن قرار بود چه اتفاقي بيافتد؟ تا اين موضوعاتي که گفتم حل نشود نمي توانيم به موفقيت در آسيا فکر کنيم و گرنه حالا از يک مرحله هم صعود کنيم، به چه دردي مي خورد؟ به نظر من رقابت هاي قاره اي غير از رسيدن تا مرحله فينال، ساير صعودها و رتبه ها هيچ ارزش خاصي ندارد و ماندگار نخواهد شد.

بابک باقري: سال هاست که اگر هم تيم هاي ايراني از رقابت هاي گروهي ليگ قهرمانان صعود کنند نگاه حماسه اي به موضوع داريم. مانند نوع صعودها و پيروزي هايي که تيم ملي تا قبل از آمدن کي روش داشت. اگر تيم هاي باشگاهي مان صعود مي کردند خودمان مي فهميديم و متوجه مي شديم که توانسته ايم از عهده کاري سخت که فراتر از توان و واقعيت موجود بوده بر بياييم و کاري حماسي کنيم. حذف ذوب آهن و شکستي که در برابر الاهلي به دست آورد يک واقعيت درست در دنياي فوتبال بود. البته برايمان خيلي ناراحت کننده بود و قطعاً دوست داشتيم که اين تيم صعود کند، اما اگر هم رؤياي صعودمان محقق مي شد، شايد در مرحله بعد دچار يأس و نا اميدي مي شديم. سيمايي که ذوب آهن در سال هاي اخير از خود به نمايش گذاشته، سيماي تيمي نيست که بتواند در آسيا کار بزرگي انجام دهد و براي اينکه بتواند کار بزرگ نايب قهرماني اش را تکرار کند حالا حالاها کار دارد.

خشايار بيدمشکي: رويکرد غلط باشگاه هاي ايراني در آسيا را بايد در نظر داشت و آن را نقد کرد. باشگاه هاي ما با ولع در ليگ ايران و يا جام حذفي مي خواهند سهميه آسيايي بگيرند وصرفاً مي خواهند که در آسيا حضو رداشته باشند و هيچ کار خاص تاکتيکي و يا خريدهايي به منظور بازي هاي آسيايي انجام نمي شود. برسي هاي درستي از رقباي بزرگ آسيايي انجام نمي شود و نگاهمان به ليگ قهرمانان واقعاً ساده انگارانه است. يا شما به خريدهاي تيم هايمان نگاه کنيد. مثلاً سهميه خريد بازيکنان خارجي در تيم هاي ما که خيلي وقت ها به هر قيمتي مي خواهيم سهميه مان را پر کنيم. در صورتي که به جاي چهار خريد متوسط و بعضاً بي کيفيت مي توانيم يکي دو خريد شاخص تر داشته باشيم تا بتوانيم بهترين بهره را از قابليت هاي فني و تجربيات بين المللي آنها ببريم. البته اعتقاد ندارم که فقط يه يکي دو ستاره خارجي وابسته باشيم. مثلاً در سال هاي گذشته النصر امارات ستاره اي مانند لوکا توني را مي خرد ولي چون شاکله تيم آنها براي آسيا بي تجربه و کم کيفيت است نمي تواند در آسيا کار خاصي را انجام دهد. يا السد با فوق ستاره اي مانند ژاوي در برابر استقلال حذف مي شود. تيم هاي ايراني ما که مي خواهند در آسيا شرکت کنند بايد با بالانسي مناسب از بازيکنان جوان خلاق، بازيکنان با تجربه وستارگان کشور و چند بازيکن تأثير گذار خارجي بسته شوند. اين توضيح را هم بدهم که وقتي مي گويم بازيکن خارجي شاخص به اين موضوع واقفم که ستارگان نامي فوتبال دنيا حتي در سال هاي پاياني فوتبالشان خيلي بعيد است که به ايران بيايند و ترجيح مي دهند که به کشورهاي عربي بروند تا به ثروت خود را به طور چشمگير افزايش دهند. منظورم خارجي هايي است که نام بزرگي ندارند از کيفيت هاي خوبي برخوردارند و به ليگ ما هم آمده اند. بازيکناني مانند ابراهيم توره، برونو سزار، کاسترو، جانواريو و...

سعيد نظري: به يک نکته در مورد حضور تيم هاي کشورمان در رقابت هاي ليگ قهرمانان آسيا نبايد بي توجه باشيم و آن موضوع هم ميزان دانش و قابليت کادر فني تيم هاي مان براي حضور در اين رقابت هاست. من اصلاً قصد بي احترامي ندارم ولي به نظر شما دانش يک مربي مانند آقاي مجتبي حسيني و همکارانش براي موفقيت ذوب آهن در آسيا کافي است؟ يا تصور کنيد ويسي و همکارانش با سپاهان در آسيا حضور داشتند! چه بلايي بر سر اين تيم مي آمد؟ من امسال که ديدم امير قلعه نويي در کادر همکاران خودش در تيم تراکتورسازي يک مربي خارجي آورده است خوشحال شدم. چرا که يک مربي مثل قلعه نويي که عنوان پر افتخارترين مربي ليگ برتر را با خود به يدک مي کشد، متوجه شده است که تيم فني اش به دانش بيشتري احتياج دارد و يک خارجي را به کادر خود اضافه کرده است. بنابراين تيم هاي ما اگر مي خواهند در آسيا حضور خوب داشته باشد در وهله اول به دانش کادر فني خود نگاه کنند. البته منظورم اين نيست که حتماً مربيشان خارجي باشد. مي تواند مربي ايراني باشد ولي از کمک هاي خارجي بهره مند شوند. البته اگر که سرمربي شان هم مربياني خارجي حداقل در حد و اندازه هاي کرانچار و برانکو باشند که ديگر عالي است.به هر حال ذوب آهن حذف شده و همه ما هم بابت اين حذف ناراحتيم ولي در کنار همه ضعف ها و دغدغه هاي موجود براي موفقيت در آسيا من لازم ديدم که به دانش مربيانمان اشاره کنم که نمي توانيم که با مجتبي حسيني که اولين سال تجربه سرمربيگري خود را پشت سر مي گذارد انتظار موفقيت در آسيا را داشته باشيم، هر چند که البته اگر يک سرمربي با کارنامه هم هدايت ذوبي ها را بر عهده داشت، خلأهاي مشهود ديگري در اين تيم براي يک کار بزرگ در رقابت هاي قاره وجود داشت که مانع موفقيت نهايي سبزپوشان مي شد.

افسانه حقيقي: من مشخصاً در مورد ذوب آهن و حذف اين تيم صحبت مي کنم. دوستان دلايل زيادي را براي ناکامي هاي اين تيم و ساير نمايندگان مان در سال هاي اخير عنوان کردند که عموم نظرات هم درست و منطقي بود. يک موردي که هم در اين فصل و هم فصول گذشته براي ذوب آهن يک ضعف بزرگ در آسيا بود و من به طور خاص مي خواهم به آن اشاره کنم، عدم بهره مندي اين تيم از ميزباني ها بود و اينکه ذوب آهن با اين همه سابقه حضور در ليگ قهرمانان، نتوانسته در حوزه هواداري، حداقل براي اين ديدارهاي مهم کار خاصي را انجام دهد. به ميزباني هاي ذوب آهن از رقبايش در ورزشگاه فولادشهر در اين فصل و سال هاي اخير نگاه کنيد. ورزشگاهي که عمدتاً به زحمت و با کلي دردسر حتي نصف آن هم با وجود گنجايش کوچکش پر نمي شود. عموم کساني هم که به ورزشگاه مي آيند چون به طرق و دلايل مختلف از جمله رايگان بودن بازي آمده اند، بيشتر تماشاگرند و در طول 90 دقيقه صدايي از سوي آنها شنيده نمي شود و کلاً ذوبي ها از مزيت ميزباني هيچ بهره اي نمي برند و حريفشان هم در اين ورزشگاه خيلي تحت فشار هواداران قرار نمي گيرد. به هر حال کمترين انتظار از ذوب آهني که سال هاست کانون و تشکيلات هواداري با صرف هزينه هاي زياد راه اندازي کرده، اين بود که بتواند حداقل براي ديدارهاي بزرگ و آسيايي آبروداري کند و بتواند ورزشگاه فولادشهري که گنجايشي کمتر از ده هزار نفر دارد را پر کند و ليدرها و سرگروه هايي را تربيت کند که به جاي ايجاد حاشيه براي تيم، در طول 90 دقيقه همه را براي تشويق هاي کوبنده به وجد بياورند که متأسفانه اين کار صورت نگرفته است. صحبت در مورد بررسي حذف ذوب آهن زياد است که پيشنهاد مي کنم يک ميزگرد ديگري را براي جمع بندي و استفاده از نظرات ساير دوستاني که خارج از روزنامه هم هستند برگزار کنيم تا بررسيجامع تري داشته باشيم. به هر حال ما روز بازي ذوب آهن-الاهلي براي تيم شهرمان تيتر زده بوديم که «بزن به سيم آخر» و بازي را ببر. چرا که سرنوشت در دستان خودش بود و مي توانست باپيروزي برابر نماينده عربستان به دور بعد صعود کند که متأسفانه اينگونه نشد و به نوعي «نزد به سيم آخر»!


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار