کد خبر: ۳۳۷۲۰
تاریخ انتشار: ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۹:۳۰

«رضا حسنی» با مدرک فوق لیسانس زمین شناسی؛ پسر 28 ساله ای که بخاطر نداشتن کار قصد سفر به هلند را داشت و با وجود مخالفت های خانواده اش با دوستش عازم این سفر شد.

رضا یازدهم تیر ماه سال 95 به ترکیه رفت، برنامه آنها به این شکل بود که «سجاد» و رضا به صورت زمینی به بلغارستان بروند و از آنجا عازم هلند شوند، سجاد که به رضا گفته بود زن برادرم در هلند منتظر ماست و ما را برای اقامت گرفتن کمک می کند، توانسته بود رضا را برای این سفر راضی کند، سفری که عاقبت خوشی برای رضا و خانواده اش نداشت.

مادر رضا درباره این پرونده گفت: «پسرم بیکار بود و هرچه ما به او گفتیم نرو گوشش بدهکار این صحبت ها نبود. پدر رضا بازنشسته ارتش است و ما با وجود پنج فرزند مثل خیلی از خانواده ها با سختی زندگیمان را می گذرانیم. رضا به من گفت: "مادر از این وضع خسته شده ام می خواهم بروم هلند کار کنم تا پول دربیاورم و بتوانم دست خواهر و برادرم را بگیرم". او به همراه دوستش سجاد رفت اما سجاد برگشت و پسر من دیگر بازنگشت. حتی پسرم در تلگرام پیام داد که مادر گم شده ام و برایم دعا کن. زمانی که از سجاد موضوع را پیگیر شدم، گفت:"رضا مریض شده بود و ما به همراه 20 نفر که همه آنها افغانی بودند در مرز ترکیه و بلغارستان منتظر بودیم، یکی از کوله بر ها به ما یک قرصی داد و گفت: شماها بخوابید تا فردا حرکت کنیم. من و رضا خوابیدیم صبح که بلند شدیم همه رفته بودند و ما را تنها گذاشتند.رضا وضیعت جسمانی خوبی نداشت تا حدی که نمی توانست راه برود، در آنجا بودیم که چند بلغاری به ما حمله کردند و ما را مورد ضرب و شتم قرار داند و در آخر پول و وسایلی که دم دست بود را برداشتند و رفتند حتی هنگامی دیدند رضا حالش خوب نیست او را با آب سرد خیس کردند. رضا به من گفت تو برو و کمک بیاور من آب و مقداری میوه برای رضا گذاشتم و رفتم دنبال کمک در راه برگشت بودم که پلیس بلغارستان من را دستگیر کرد و حسابی کتکم زد، دیگر نفهمیدم چطور شد که چشمانم را باز کردم دیدم در کمپ هستم، در آنجا بودم که عکس رضا را آوردند و به ما نشان دادند عکس را که دیدم دنیا روی سرم خراب شده و آن وقت بود فهمیدم که رضا طبق نظر پزشکی قانونی ترکیه به علت گرسنگی فوت شده است.»

مادر رضا در خصوص اینکه آیا وزارت خارجه پیگیر علت دقیق مرگ رضا شده است، گفت: « سی ام تیر ماه فهمیدم پسرم فوت شده البته قبل از آن هم فهمیده بودم که برای پسرم اتفاقی افتاده است بخاطر اینکه خانواده سجاد دنبال پسرشان رفته بودند و زمانی که برگشتند جواب درستی به من نمی دادند. با آن یکی پسرم بلیت گرفتیم و به ترکیه رفتیم آنجا وقتی جنازه پسرم را دیدم شوکه شدم رضا مثل زغال سیاه شده بود، من از شما یک سئوال دارم در آفریقا مردم یک ماه هم شده غذا نخوردند آنها چطور زنده می مانند، ولی پسر من با پنج روز غذا نخوردن فوت شده است. من در تهران به وزارت خارجه رفتم و از آنها خواستم پیگیر کارهایم شوند، بعد از چند بار رفتن به وزارت خارجه یکی از مسئولان آنجا به من گفت ترکیه بخاطر تیرگی روابط جوابی به ما نمی دهد و در آخر هم به من گفتند پسرت از گرسنگی فوت شده و هرچه رسانه ها و پزشکی قانونی گفته درست است».

مادر رضا در آخر گفت:«من از وزارتخانه های مسئول درخواست دارم برای مشخص شدن علت مرگ پسرم کمکم کنند.»


برچسب ها: مرگ مشکوک ، ترکیه ، بلغارستان ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار