چندي پيش زن ميانسالي سراسيمه خود را به يکي از کلانتري‌هاي غرب تهران رساند و به افسر نگهبان گفت: «من و فرزندانم مقيم دبي هستيم. چند روز قبل براي ديدار اقوام و انجام امور بانکي‌ام به تهران آمدم. ساعتي قبل در ايستگاه اتوبوس خيابان آزادي ايستاده بودم که ناگهان خودروي پژو 405 جلوي پايم نگه داشت. بخاطر اينکه عجله داشتم سوار خودروي پسر جوان شدم. اما در بين راه ناگهان با حرف‌هايي که زد متوجه نقشه شيطاني‌اش شدم. به همين خاطر خواستم در فرصتي مناسب خودم را از ماشين بيرون بياندازم که ديدم درها باز نمي‌شود. او با تهديد مرا مورد آزار قرارداد و درنهايت با التماس کيف پولم را به او دادم و از دستش فرار کردم. او هم مرا نزديک پارک چيتگر رها کرد. تا اينکه با کمک راننده رهگذري به کلانتري آمدم.»

به دنبال اظهارات زن ميانسال، تحقيقات براي شناسايي و دستگيري راننده پژو آغاز شد و مدتي بعد راننده خودرو و همدستش هنگام گوشي قاپي دستگير شدند. متهم اصلي وقتي براي تحقيقات به شعبه پنجم بازپرسي دادسراي ويژه قتل پايتخت منتقل شد به بازپرس ايردموسي گفت: «من و همدستم حدود 300 مورد گوشي قاپي و کيف قاپي داريم. آن شب شيشه کشيده بودم و حال خوبي نداشتم. زماني که زن ميانسال را ديدم وسوسه شدم. البته آن شب همدستم با من نبود اما در سرقت‌هاي ديگر با من بود.»

به دنبال اظهارات متهم و همدستش، آنها براي تحقيقات بيشتر در اختيار کارآگاهان پليس آگاهي تهران قرار گرفتند.