مسئول دفتر علاء‌الدین بروجردی نماینده بروجرد که در زمان وقوع حادثه تروریستی مجلس به دلیل کمین یکی از تروریست ها، چهار ساعت در اتاقش محبوس شده بود، روایتش از حمله تروریستی را تعریف کرد و گفت اگر شهید فلاح از نیروهای خدماتی مجلس نبود بیشتر کارکنان و مسئولان دفاتر طبقه چهارم به شهادت می رسیدند.

حسام خوشبین فر در گفتگو با ایسنا، اتفاقات روز حادثه تروریستی مجلس را به شرح زیر تعریف و تشریح کرد:

«بنده در اتاقم مشغول بودم، ‌با تلفن صحبت می کردم و باز هم فکر نمی کردم که حمله شده چون در ابتدا تیراندازی ها پشت سر هم نبود و با خودم تصور می کردم که این سروصداها به این دلیل است که قسمتی از مجلس در حال تعمیرات است. در این هنگام آقای فلاح؛ آبدارچی مجلس از راه پله طبقه 3 وارد اتاق بنده در طبقه ۴ شد و گفت که حمله تروریستی شده، در اتاق را قفل و موبایلت را بی صدا کن و صدای تلفن ها را قطع کن. من هم همین کار را کردم. شهید فلاح بعد در راهروی طبقه ۴ به بقیه بچه ها هم با فریاد گفت که حمله تروریستی شده، شوخی نگیرید و در اتاق هایتان بروید. شهید فلاح در همین زمان که می خواست از راه پله برود با یکی از تروریست ها روبه رو می‌شود فکر می کند که یک نفر به مجلس حمله کرده پس می خواهد اسلحه اش را بگیرد اما تروریست دیگر او را به رگبار می بندد. اگر شهید فلاح نبود تعداد زیادی از کارمندان و مسئولان دفاتر نمایندگی در طبقه چهارم شهید می شدند. او بود که با از خودگذشتگی همه ما را از حمله تروریستی مطلع کرد و ما نجات جانمان را مدیونش هستیم.

من از ساعت ۱۰ و 15دقیقه تا ۲ ظهر داخل اتاق در بسته خود را محبوس کرده بودم. آن طرفِ در یکی از تروریست ها بود که در ابتدای راهرو یعنی مقابل دفتر ما کمین کرده بود. موقعیت دفتر آقای بروجردی طوری است که بین پاگرد و ابتدای راهرو قرار دارد. اگر تروریست ها می خواستند فرار کنند باید از راه پله و اتاق آقای بروجردی فرار می کردند و راه دیگری نبود بخاطر همین یکی از آنها سه ساعت پشت در اتاق من بود و من صدای حرف زدنشان و حتی ناسزا گفتنشان را آن هم به زبان فارسی می شنیدم. معجزه خدا این بود که این تروریست در اتاق را نشکست. فقط امتحان کرد دید که اتاق قفل است و بعد هیچ کار دیگری نکرد. من فقط اشهد را گفتم و به امام حسین(ع) و اهل بیت (ع) توسل کردم.

ساعت ۲ که صدای تیراندازی زیاد شد و بچه های سپاه به طبقه چهارم یورش آوردند. در این هنگام این تروریست خواست در اتاق من را بشکند که بچه های سپاه به کمک آمدند و این تروریست سمت دیگر راهروی طبقه 4 پشت سرویس بهداشتی پناه گرفت و تیراندازی می کرد. در این هنگام یکی از بچه های سپاه در اتاق آمد و پرسید که کسی هست. من خودم را نشان دادم و از من خواست از اتاق خارج شوم او با از خودگذشتگی خود را سپر من قرار داد و خواست که از راه پله به سمت پایین بروم. در آنجا بود که محل شهادت شهید فلاح را دیدم و بسیار منقلب شدم. البته که وقتی خواستم از اتاق بیرون بیام آن تروریست شلیک کرد که جای گلوله ها در انتهای راهرو و نزدیک دفتر ما وجود دارد.»