بررسي هاي کارآگاهان پليس آگاهي خراسان رضوي که با نظارت مستقيم و راهنمايي هاي قاضي ويژه قتل عمد مشهد صورت گرفت، نشان مي دهد تيراندازي مرگبار با سلاح وينچستر به خاطر اختلافاتي بوده که بر سر ارتباط با يک زن رخ داده است.

جواني که وينچستر را در دست مي فشرد به سوي راننده 34 ساله پرايد سفيدرنگ شليک کرد و تعداد زيادي گلوله روي سر و صورت و قفسه سينه راننده جوان نشست. دو سرنشين ديگر پرايد که از خودرو پياده شده و با ديدن مهاجمان پا به فرار گذاشته بودند، دوباره به صحنه حادثه بازگشتند. با گزارش اين حادثه به مراکز امدادي، بلافاصله نيروهاي انتظامي و اورژانس وارد عمل شدند و در حالي که سه مهاجم ناشناس از محل گريخته بودند، پيکر راننده 34 ساله به يکي از مراکز درماني در منطقه قاسم آباد انتقال يافت اما او به دليل شدت خونريزي و اصابت گلوله هاي متعدد ساچمه اي، جان خود را از دست داد.

بررسي هاي مقدماتي حاکي از آن بود که مقتول «ح-س» نام دارد و به دليل اصابت گلوله به نواحي سر و صورت و قفسه سينه جان باخته است.

يکي از شاهدان حادثه از شليک با سلاح جنگي نيز خبر داد و گفت: وقتي پرايد مهاجمان متوقف شد، دو نفر از آن بيرون آمدند که يکي از آنها سلاح وينچستر داشت و با آن شليک مي کرد. ولي فرد ديگري نيز که سلاح کلت کمري را در دست مي فشرد، از داخل فضاي سبز بيرون آمد و بي هدف دو گلوله ديگر شليک کرد.

در همين حال قاضي ميرزايي دستور بازرسي خودروي خون آلود را صادر کرد و کارآگاهان براي يافتن سرنخي از ماجراي اين جنايت هولناک به جستجو پرداختند تا اينکه شمشير و چماقي بزرگ در کنار جسد راننده خودرو پيدا شد. بدين ترتيب بررسي هاي کارآگاهان به شيوه ديگري ادامه يافت چرا که احتمال آشنايي و خصومت قبلي بين مهاجمان و سرنشينان پرايد سفيد رنگ قوت گرفت.

قاضي ميرزايي دستور احضار دو تن از همراهان مقتول را صادر کرد و بدين ترتيب «ش-س» (برادر مقتول) و دوست وي که از سرنشينان پرايد بودند براي پاره اي توضيحات به مقر پليس آگاهي خراسان رضوي هدايت شدند. «ش-س» در بازجويي ها گفت: «من و برادرم (مقتول) و يکي از دوستانمان سوار بر پرايد به منطقه قاسم آباد رفتيم تا يکي از دوستانمان را ملاقات کنيم. در حالي که من و دوستم از خودرو پياده مي شديم ناگهان يکي از مهاجمان را که به طرف ما مي آمد شناختم و فرياد زدم فرار کنيد! برادرم داخل خودرو بود، من داخل کوچه اي در همان منطقه گريختم ولي با شنيدن صداي گلوله متوقف شدم و به محل بازگشتم که با پيکر غرق در خون برادرم روبه رو شدم.» اين جوان درباره چگونگي ماجراي شليک مهاجمان ناشناس نيز گفت: «حدود سه روز قبل آنها به سوي من در بلوار آزادي شليک کرده بودند. آن روز من با زني قرار داشتم زيرا آن زن پيشنهاد کرده بود به همراه او به شمال بروم ولي وقتي به محل قرار رفتم، افرادي به سوي من تيراندازي کردند.»

سرنشين ديگر پرايد نيز گفت: «لحظه درگيري، من از خودروي پرايد پياده شدم و به سمت نانوايي در همان محل رفتم که ناگهان مهاجمان شليک کردند.» به دنبال اظهارات اين دو جوان، روند تحقيقات به سوي زني کشيده شد که ردپاي او در اين پرونده به چشم مي‌خورد. بررسي هاي بيشتر در اين باره مشخص کرد زن مورد ادعاي «ش-س» قبل از وي با فرد ديگري آشنا بوده که گفته مي شود آن مرد دستور «زهرچشم گيري» از «ش-س» را صادر کرده است.

بنا بر اين گزارش، سرنخ هاي پليسي کارآگاهان با راهنمايي هاي قاضي ميرزايي به مردي زنداني رسيد که برخي ادعاها نشان مي داد آن مرد زنداني، همان فرد ناشناس است که دستور «زهرچشم گرفتن» را صادر کرده است.