گفتگو با محمود فرشچيان، هنرمند شهير اصفهاني:
کد خبر: ۴۹۱۳۷
تاریخ انتشار: ۲۲ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۲

خبرگزاري در فارس در حاشيه بازديد محمود فرشچيان از از مراحل ساخت ضريح جديد حرم سيدالکريم(ع) که با طراحي او انجام شده، گفتگويي با اين هنرمند برجسته عرصه نگارگري انجام داده که بخش هايي از آن را در ادامه مي خوانيد:

شما معتقديد اخلاص و ارادت به خداوند است که يک هنرمند را به درجات رفيع ميرساند و هنرش را اثرگذار ميکند. اين اخلاص در کار هنري چگونه جلوه ميکند؟ فرضاً تفاوت قلمزني يک هنرمند مخلص با هنرمند معمولي در چيست؟

يک ناخودآگاهي است که وجود دارد و ما نميتوانيم آن را ببينيم. کار هنر هم به همين صورت است. يادم است که استادم حاج ميرزا آقا امامي (متوفي 1334) وقتي ميخواست قلم را به دستم دهد و کار را شروع کنم، گفت برو وضو بگير، نماز ظهر و عصرت را بخوان! سپس قلممو را با بسما... و اخلاص به دست من داد. مايه ايمان است که ميتواند اثر يک هنرمند را متجلي کند. شما نقاشان بزرگ دنيا مثل «ميکلآنژ»، «داوينچي» و «روبنس» يا «برنيني» مجسمهساز بزرگ ايتاليا را ببينيد، مايههاي مذهبي در کارهايشان به شدت موج ميزند. وقتي کارهاي اينها را با ساير نقاشان مقايسه ميکنيم، ناخودآگاه يک روحي در آن کار هست که مخاطب را بيشتر جذب ميکند و نگه ميدارد.

وقتي هنر مشرق زمين مخصوصاً چين و ژاپن را ميبينيم، همواره يک امتداد و ثبات قدمي در هنرشان وجود دارد اما در هنر خودمان گاهي از هويت و اصالت فاصله ميگيريم. به بيان ديگر نوآوري با حفظ اصالت را گويا بلد نيستيم.

اولاً خيلي زيبا گفتيد، ژاپن و چين در کارشان نوآوري دارند و هنر نوي آنها بسيار زياد و متجلي است، اما وقتي اثر هنري آنها را ميبينيم، اصالتشان را درمييابيم و ميدانيم که هنر چين است، هر چقدر هم که جديد باشد! اما ما در کارهاي ايراني کمتر چنين چيزي را داريم، چون به اصالت هنرمان کمتر توجه ميشود، به همين دليل کارهاي نوي ايران معلوم نيست شرقي است، غربي است، آسياي ميانه است يا...؟ متأسفانه بعضي از ما هنرمندان بدون تأمل و بيش از حد به دنبال نوآوري هستند، در حالي که بايد آسيبيابي بکنيم. اينطور نيست که يک تابلوي سفيد را برداريم و چهار تا خط روي آن بکشيم و بگوييم اين فکر و انديشه من است! از وراي اين اثر چيزي دستگير بيننده نميشود.

به دور از تعارفات معمول و بدون اغراق و تملق، جنابعالي در قله هنر نگارگري ايران ايستادهايد و اگر قرار بر نوآوري و روزآمد کردن اين هنر باشد، يا بايد از جانب شما صورت گيرد يا به تأييد شما برسد. قطعاً کارهايي هم انجام شد اما به نظر ميرسد براي مخاطب عام چندان ملموس نيست...

اولاً که بنده آن پايينها هستم و ريگ ته جوي! اما درباره نوآوري در آثارم خيلي تحول ايجاد کردم و معتقدم مخاطب ما فهم هنري بالايي دارد و متوجه تحولات ميشود. البته مسئله کار هنري اين است که نميتوان بيان کرد که چه چيزي در نهاد آن است ولي آن چيز هست. کار هنري به گونهاي است که هنرمند بايد تمام وجودش -از المانهاي فکري و انديشههاي هنري تا معنويتي که در اطراف اوست- در آن مستتر باشد تا بتواند کار را انجام بدهد.

شما براي ايجاد نوآوري در آثارتان چه ميکنيد؟ تفکر ميکنيد؟ مطالعه داريد يا حتي فيلم ميبينيد؟

فکر و ذهن من آنقدر ورزش کرده که وقتي ميخواهم کار نو انجام دهم، بدون اينکه مايهاي از جايي بگيرم، با توجه به اصالتهاي خودمان آن کار را انجام ميدهم. توصيهام به هنرمندان جوان اين است که تا ميتوانند مطالعه کنند و طراحي انجام دهند. من چهار سال تمام به سفارش استادم فقط مداد ميزدم -يعني طراحي ميکردم- و نگفتم چرا بلکه بيوقفه اين سفارش را انجام دادم. به خاطر دارم وقتي ميخواستم از اصفهان به تهران بيايم، به اندازه نصف اتاق کاغذ طراحي داشتم. هنوز هم با اين سن و سال طراحي ميکنم. تابستانها در عاليقاپو و مسجد امام(ره) ميرفتم و طراحي ميکردم. عصر که نمونههايم را نزد استادم آقاي بهادري ميبردم، ميگفت اين خوب است، آن بد است! وقتي ميپرسيدم چرا بد است، ميگفت برو با اصل آن تطبيق بده و ببين اشکال کار کجاست. ميرفتم و آنقدر تلاش ميکردم تا اشکال را پيدا کنم. هنرمند خودش بايد راه را پيدا کند، اينطور نيست که بتوان آن را ديکته کرد.

اگر اشتباه نکنم در آثار سالهاي اخير به سمت و سويي رفتيد که تقابل خير و شر را نشان دهيد. آيا در هنر نگارگري ميتوان اين تقابل را به روزتر هم نشان داد؟ مثلاً الان در منطقه درگير خباثتي به نام داعش هستيم، ميتوانيم مصداقيتر آن شر را نشان دهيم؟

حتماً ميتوانيم، منتها وقتي ميخواهيم اين پديده را که براي دنيا مشکلساز شده است، نشان دهيم، بايد به گونهاي باشد که ظاهري و پلاستيکي و ژورناليستي نباشد تا مخاطب را پس بزند. اين موضوع در برخي کارهايي که در سعدآباد و کلکسيونم وجود دارد، قابل مشاهده است.

کار جديد هم با اين موضوع داريد؟

بله، خدا را شکر در اين سن و سال شب و روز کار ميکنم.

يک بارگفته بوديد بيش از هر چيز در اين دنيا، «خانه آخرت» احتکار کردهايد. در حرم امام رضا(ع)، حضرت عبدالعظيم(ع)، مقبره صائب تبريزي و يکي هم در آمريکا. دلتان بيشتر با کدام است؟

البته هنوز به ما سعادت نداده اند قبري در حرم حضرت عبدالعظيم(ع) بدهند. خدارا شکر سرمايه مالي ندارم، اما پنج قبر دارم. ميدانيد در مشهد مقدس چند سالي که ميگذرد ممکن است تغييراتي در صحنها ايجاد شود اما مقبره صائب اينچنين نيست. راستش من دوست دارم بروم اصفهان، کنار قبر صائب تبريزي. آنجا قبري تهيه و به من محبت کردند.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار