مديرعامل شرکت بازرگاني، زماني که براي وصول طلب ميلياردي‌اش کمک خواست، نمي‌دانست گرفتار اخاذي سياه مي‌شود.

اوايل شهريور امسال مديرعامل يک شرکت بازرگاني با حضور در پايگاه سوم پليس آگاهي تهران از جوان شروري به اتهام سرقت خودروي اپتيمايش شکايت کرد.

شاکي به افسر تحقيق گفت: «چندي پيش به تعميرگاهي رفته بودم که به طور اتفاقي با جواني که جوياي کار بود، آشنا شدم. او حتي به من مي‌گفت اگر بخواهم مي‌تواند طلب‌هايم را وصول کند. اين آشنايي ادامه داشت تا اينکه يک روز از من چهار ميليون تومان خواست تا مشکلات خانواده‌اش را حل کند. دلم سوخت و اين پول را به او قرض دادم. او متوجه شده بود که وضع مالي‌ام خوب است و از مردي طلب ميلياردي دارم.»

وي افزود: «آن جوان مدتي بعد که به دفترم آمد مدعي شد بدهکارم را کتک زده و او حاضر شده بدهي ميلياردي‌اش را بدهد. به اين رفتارش اعتراض کردم که او مدعي شد بابت اين کار بايد صد ميليون تومان پول بپردازي که قبول نکردم و گفتم کار اشتباهي انجام داده است. اما او مرا تهديد کرد و رفت. منشي‌ام موضوع را پيگيري کرد که معلوم شد گفته‌هاي او دروغ است و سراغ بدهکارم نرفته و فقط قصد باج‌خواهي داشت.»

وي گفت: «دو روز بعد سوار اپتيمايم شده و شرکت را به قصد خانه ترک کردم، جوان مزاحم در خيابان راهم را سد کرد که متوقف شدم. او با قمه مرا به مرگ تهديد و از خودرو بيرون انداخت و با سوار شدن به خودروي اپتيمايم متواري شد. به کلانتري رفتم و شکايت کردم. همان موقع خانمي که منشي‌ام است با من تماس گرفت و خبر داد جوان شرور به شرکت آمده، همه جا را به هم ريخته و کارکنانم را تهديد کرده است. منشي‌ام در تماس بعدي اعلام کرد جوان مزاحم آنجا را ترک نمي‌کند و 400 ميليون تومان پول مي‌خواهد و هر ساعت صد ميليون تومان به اين مبلغ افزوده مي‌شود. او من و خانواده‌ام را هم به قتل تهديد کرده بود. همراه مأموران کلانتري به دفترم رفتم که متهم فرارکرده بود.»

با تشکيل پرونده قضائي در شعبه چهارم بازپرسي دادسراي ناحيه 34 تهران و با دستور بازپرس رستمي، مأموران پايگاه سوم پليس آگاهي تهران جستجو براي دستگيري جوان شرور را آغاز کردند.چند روز پيش، سارق شرور در يکي از محله‌هاي جنوبي تهران بازداشت و خودروي سرقتي از او کشف شد.

متهم با انتقال به پليس آگاهي بازجويي و به افسر تحقيق گفت: «شاکي وضع مالي خوبي داشت به همين دليل نقشه اخاذي را اجرايي کردم. حتي با تهديد قمه خودروي اپتيمايش را دزديدم تا در برابر پس دادن آن اخاذي کنم اما قبل از اينکه نقشه خود را اجرا کنم، دستگير شدم.»

مأموران به سرنخ‌هايي دست يافتند که نشان مي‌داد ردپاي او در سرقت يک شرکت در يکي از شهرهاي غربي کشور وجود دارد.

مأموران پس از بررسي موضوع، متوجه شدند ماجرا صحت دارد و اين سارق شرور سه سال پيش همراه دايي‌اش شبانه، گاوصندوق شرکتي را تخريب کرده و 200 ميليون تومان پول و چک از آنجا سرقت کرده‌اند که در آن پرونده به طور غيابي به سه سال حبس و رد مال محکوم شدند.