همه آنچه درباره شهرام امیری میدانیم
با اعلام رسمی خبر اعدام شهرام امیری فردی که در روزهای گرم سال 1389 نقش اول نمایشی پرهیجان بود، نظر قطعی نهادهای امنیتی و قضائی ایران درباره وی آشکار شده است، ولی داستان پرهیاهوی او گوشههای پیدا و پنهان زیادی دارد که برای علنی شدن آن، احتمالاً باید سال ها منتظر ماند.
به گزارش «تابناک»، بخش علنی داستان شهرام امیری از خرداد 88 شروع شد. امیری که در آن روز 31 سال داشت، برای حج عمره به عربستان رفت، تا سه روز بعد با خانوادهاش در ارتباط بود و بعد ناگهان ناپدید شد.
اکنون و هفت سال بعد از آن ناپدید شدن، غلامحسین محسنی اژه ای سخنگوی قوه قضائیه اظهار داشته است که خروج امیری از ایران و رفتن او به آمریکا در شرایطی بوده که دستگاههای امنیتی ایران کار را تحت نظر داشتهاند. رسانههای غربی نیز بارها مدعی شدهاند، او پیش از خروج از ایران نیز با سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در ارتباط بوده است.
یکسال و نیم پیش از ناپدید شدن شهرام امیری، روزنامه آمریکایی لس آنجلس تایمز در دسامبر 2007 مدعی شد، سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) از سال 2005 طی برنامهای با نام «فرار مغزها» تلاش کرده است، با فراهم کردن شرایط پناهندگی افراد مهمی از جمله افسران ارشد نظامی، دانشمندان و مدیران ارشد، برنامه هستهای ایران را متوقف و یا حداقل کُند کنند. سازمان سیا، فهرستی از افراد هدف برای تلاش برای پناهنده شدن آنان را تهیه کرده بود. معیار قرار دادن فرد در این فهرست این بود که «اگر این فرد پناهنده شود، آیا برنامه هستهای ایران کند و یا متوقف خواهد شد؟» پاداش برای پناهندگان احتمالی نیز قابل توجه بود: اقامت در یک کشور دیگر و حمایت مالی مادامالعمر.
شش ماه بعد از ناپدید شدن شهرام امیری و در شرایطی که هنوز هیچ اطلاع روشنی از سرنوشت وی نبود، رسانههای فرانسوی به نقل از منابع اطلاعاتی این کشور مدعی شدند که ارتباط سازمان سیا با امیری، یکسال پیش از آن و در زمانی برقرار شد که وی برای کارهای پژوهشی به فرانکفورت مسافرت کرده بود. یک تاجر آلمانی نقش واسطه را بازی کرد، مدتی بعد که امیری برای کمک به نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی به وین رفت، ارتباطات ادامه یافت و نهایتاً به بهانه حج عمره، وی از کشور خارج شد و به آمریکا رفت.
مهر ماه 88 و در روزهای پرتنش سیاست داخلی ایران، اظهارات مقامات ایرانی علیه نقش عربستان در مفقود شدن یک پژوهشگر دانشگاه مالک اشتر، ایرانیها را با شهرام امیری آشنا کرد.
خلاصه ماجرا از زبان مقامات ایرانی این بود: «شهرام اميري پژوهشگر و متخصص راديو ايزوتوپهاي پزشكي در دانشگاه صنعتي مالك اشتر، يك شنبه دهم خرداد 1388تهران را به مقصد جده ترك كرده و سه روز بعد زماني كه براي زيارت حرم نبوي از هتل محل اقامتش خارج شده، ديگر به آنجا برنگشته است.»
از اینجا به بعد، ایران و آمریکا دو روایت متضاد از ماجرای شهرام امیری را تبلیغ کردند. مقامات ایرانی ضمن تبلیغ جایگاه علمی امیری، ارتباط وی با برنامه هستهای را انکار میکردند و اصرار داشتند که وی بر خلاف میلش به آمریکا برده شده است. در مقابل در حالی که مقامات آمریکایی اصرار داشتند از موضوع گم شدن امیری اطلاعی ندارند، رسانههای غربی ادعاهای سنگینی را درباره اطلاعات به دست آمده از امیری زمزمه میکردند.
اکنون روشن شده است که دو طرف، اهداف متضادی را هم پیگیری میکردهاند. بنا به روایت رسانههای غربی، آمریکایی ها قصد داشتند با انکار موضوع و جلوگیری از بازگشت امیری به ایران راه را برای فرارها و پناهندگیهای بعدی هموار کنند و در مقابل، ایرانیها میدانستند که امیری باید برگردانده شود تا اگر خطایی از او سر زده، سرنوشتش عبرتی برای دیگران باشد.
ایران در 21 سپتامبر 2009 (آخرین روز تابستان و سه ماه بعد از ناپدید شدن امیری) در نامهای به آژانس بینالمللی انرژی اتمی، روند ساخت مرکز غنیسازی فردو را اطلاع داد. شش ماه بعد و در آستانه نوروز 89، در شرایطی که هنوز خبری در مورد سرنوشت و یا حتی حیات یا مرگ امیری منتشر نشده بود، شبکه آمریکایی ایبیسی در گزارشی، افشای وجود فردو را به پناهندگی امیری مرتبط دانست و مدعی شد که ارتباط طولانی مدت سیا با وی از طریق واسطهای در تهران برقرار شده است.
پیش از این منابع خبری فرانسوی، روایت هیجان انگیزتری هم از ماجرا منتشر کرده بودند. در اواخر آذر ماه 88، روزنامه انگلیس تلگراف به نقل از این منابع نوشت که امیری در ماه اکتبر (مهرماه) به محلی سرّی در فرانکفورت آلمان برده شده تا اطلاعات لازم در خصوص فردو را به بازرسان آژانس ارائه کند که در آستانه عزیمت به مأموریت بازرسی از فردو بودند.
منابع فرانسوی به نقل از مقامات اطلاعاتی این کشور مدعی بودند که امیری اطلاعات ارزشمندی را در خصوص بخشهای داخلی فردو و به خصوص رویههای امنیتی و حفاظتی آن به غربیها داده که از نظر فرانسویها فوقالعاده مفید بوده است. بنا به ادعای فرانسویها، جلسه فرانکفورت آنچنان حساسیتی داشته که اطلاعاتی در خصوص شخص امیری به بازرسان داده نشده و تنها یک منبع آگاه معرفی شده است.
انتشار اخبار هستهای علیه ایران با استفاده از مهرهای غایب به نام شهرام امیری، در حالی بود که در اول دی ماه 1388، علیاکبر صالحی رئیس وقت و فعلی سازمان انرژی اتمی اظهار داشت: نميدانم اين بحث از كجا نشأت گرفته كه ايشان دانشمند هستهاي است. شهرام اميري هيچ وقت حتي كارمند سازمان انرژي اتمي نبوده است.
سه هفته بعد از این اظهارات صالحی، مسعود علیمحمدی دانشمند هستهای پنجاه ساله در مقابل منزلش به شهادت رسید.
منوچهر متكي در نیمه مهرماه اعلام كرد كه اسنادي از دخالت آمريكا در ناپديد شدن اميري به دست آمده است. وزير امور خارجه وقت همچنين دولت عربستان را مسئول ناپديد شدن اميري دانست. در حالی که هنوز دولت عربستان به ادعا واکنش نشان نداده بود، «يان كلي» سخنگوي وزارت خارجه آمريكا مدعي بود كه آمريكا هيچ اطلاعي درباره ناپديد شدن اميري ندارد و تصريح میكرد که اين پرونده براي ما ناآشناست.
هرچند انتشار ایمیلهای «هیلاری کلینتون» توسط وزارت خارجه آمریکا در سال 2015 برای اثبات نقش نهادهای رسمی آمریکا در ماجرای پناهندگی امیری، سوخته و تاریخ مصرف گذشته به نظر میرسند، میتواند به روشن شدن وضعیت آخرین روزهای حضور امیری در واشنگتن کمک کند.
بعد از انتشار چند ویدئوی متناقض که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد، امیری در 24 تیر 89 به ایران آمد. دو روز پیش از آمدن به ایران، وضعیت وی موضوع ایمیلهای رد و بدل شده میان مقامات وزارت خارجه آمریکاست.
اما بخش مهمی از ابهام درباره سرنوشت شهرام امیری در خرداد و تیرماه 1389 با انتشار چهار ویدئو از بین رفت. ویدئوهایی که اگر چه امیری را به ایران بازگرداند و معمای سرنوشت وی را حل کرد، خود به معمایی دیگر تبدیل شد.
با وجود همه انکارهای مقامات آمریکایی، روز 22 تیر 89 امیری به دفتر حفاظت منافع ایران در واشنگتن مراجعه کرد و دو روز بعد هم با استقبال برخی مقامات ایرانی وارد تهران شد و علاوه بر کنفرانس خبری در فرودگاه، فرصت این را یافت که در برنامههای تلویزیونی به طرح ادعاهایش در مورد بیش از 400 روز ناپدید شدن خودش بپردازد.
نشانههای متعددی وجود دارد که از 24 تیر 1389 تا 14 مرداد 1395 که اولین خبرها از اعدام امیری منتشر شد، ظاهراً مقامات ایرانی و آمریکایی در یک موضوع اشتراک نظر داشتند؛ از امیری خطاهایی سر زده است؛ هرچند شاید طرفین در مورد شدت و اهمیت این خطا اختلاف نظر داشته باشند.
به طور منطقی، نهادهای امنیتی ایران نمیتوانستند همه ادعاهای مفصل رسانههای غربی در خصوص پناهنده شدن امیری را با اطمینان مردود بدانند؛ داستانی که امیری قبل و بعد از بازگشت به ایران از ماجرای ربودنش در عربستان تعریف میکرد، ابهامات زیادی داشت و علاوه بر آن آمریکاییها دو روز بعد از برگشتن امیری، ادعاهای جدیدی را درباره وی طرح کردند که با محتوای منتشر شده در ایمیلهای کلینتون همخوانی قابل توجهی دارد.
در 26 تیرماه، مقامات ناشناس آمریکایی به نیویورک تایمز و آسوشیتدپرس گفتند که امیری بخاطر اطلاعات قابل توجهی که به آمریکا داده است، پنج میلیون دلار گرفته و تصور میکند اگر بر داستان ساختگی ربودنش در عربستان اصرار بورزد، میتواند در مقابل فشار نهادهای امنیتی ایران برای فهمیدن حقیقت ماجرا مقاومت کند.
بنا به اظهار مقامات آمریکایی، چالش پیش روی امیری بعد از بازگشت به ایران این بود که مقامات را متقاعد کند که هیچ همکاری با آمریکاییها نداشته است؛ چالشی که امیری شانسی برای غلبه بر آن نداشت.
دو سال پس از بازگشت از آمریکا، خانواده امیری مدعی بودند که برای وی حکم ده سال زندان صادر شده است. حتی اگر هیچ مدرک دیگری هم علیه او وجود نداشت، شاید به قول «تام کاتن» سناتور تندروی جمهوریخواه، بیملاحظگی و ندانم کاری هیلاری کلینتون برای به آخر خط رسیدن شهرام امیری کافی بود.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰