حقايق جالبي که چشمها ميگويند خبرگزاري آريا - برترينها - ترجمه از الهام مظفري: گفته ميشود چشمها دريچه روح هستند، اما چشمها درباره جنبههاي مختلف زيست شناسي انسان هم حرفهاي جالبي براي گفتن دارند. در اين مطلب با برخي از اين حقايق مثل ماجراي جهش چشم آبي، ارتباط رنگ چشم و بيماري، انواع اشک و ... آشنا خواهيد شد.
چشم آبيها اجداد مشترکي دارند
افراد چشم آبي درصد قابل توجهي از جمعيت نواحي خاصي از اروپا، اوراسيا و يهوديان را تشکيل ميدهند. باوجود اين گستردگي توزيع، دانشمندان بر اين باورند که افراد چشم آبي اجداد مشترکي داشته اند که 6000 - 10000 سال پيش در منطقه درياي بالتيک زندگي ميکرده اند.
قبل از يک تغيير ژنتيکي عجيب، همه انسانها چشمان قهوهاي داشتند. يک تيم تحقيقاتي در دانشگاه کپنهاگ کشف کردند که افراد چشم آبي توسط يک جهش ژنتيکي در ژن OCA2 به وجود آمدند که توليد ملانين را در عنبيه کاهش داد. اگر اين تاثير ژنتيکي ادامه مييافت امروزه بايد به جاي چشم روشن، آلبينوها را ميديديم. تحقيقي که در سال 1996 آغاز شده بود ادامه يافت و مردم سراسر اوراسيا را مقايسه کرد و مشخص شد که ريشههاي اين جهش گسترده چقدر خاص است.
مردان و زنان در درک بصري تفاوت دارند
طبق بررسيهاي علمي به نظر ميرسد که مردان و زنان متفاوت ميبينند. مردان به جزئيات و حرکت حساس ترند در حالي که زنان اختلاف رنگها را بسيار بهتر تشخيص ميدهند. اين تحقيق شامل مقايسه بينايي زنان و مردان با درخواست توصيف رنگهاي مختلف ميشد. مردان به طول موج هاي رنگي بلندتر نياز داشتند و حساسيت کمتري نسبت به تفاوتهاي جزئي بين سايهها نشان ميدادند. اما وقتي صحبت از توانايي تشخيص تصاوير متحرک سريع ميشد، داوطلبان مرد از زنان پيشي ميگرفتند. مردان نسبت به زنان بهتر ميتوانند تصاوير متحرک سريع متشکل از نوارهاي رنگي را تشخيص دهند.
اين عوامل با نورونهاي تالاموس در قشر بينايي اوليه مغز ارتباط دارد که حين رشد تحت تاثير آندروژن قرار ميگيرند. تحقيقات دانشگاه بريستول تفاوت ديگري در الگوهاي فعاليت بينايي زنان و مردان را آشکار ميکند. اين بار درمورد اينکه مردان و زنان چطور از چشمان خود استفاده ميکنند. مردان تمايل دارند چشم خود را روي چهره فرد يا يک نقطه ديگر متمرکز کنند، در حالي که زنان نگاهشان را روي قسمتهاي مختلف تصوير ميچرخانند.
رنگ چشم، ريخت شناسي صورت و اعتماد
طبق تحقيقاتي که در اروپا انجام شد، به نظر ميرسد رنگ چشم با ريخت شناسي و درک انسان از قابليت اعتماد ارتباط داشته باشد. در ژانويه 2013 تيم محققي در دانشگاه چارلز در جمهوري چک تحقيقاتي راجع به برخي روابط بيولوژيکي و جامعه شناختي جالب منتشر کردند. وقتي ساختار چهره و رنگ چشم مقايسه شد، متوجه شدند که مردان چشم قهوهاي معمولا چانههاي پهن، دهان و بيني بزرگ و ابروهاي نزديکتر دارند. در مقابل، مردان چشم آّبي ويژگيهاي ظريف تري دارند: دهان کوچکتر، چانه کشيده، چشمهاي کوچکتر و ابروهاي گسترده تر. چهره اين مردان عموما زاويه دارتر است.
جالب است که درک عمومي از قابل اعتماد بودن اين افراد نشان داد که افراد چشم آبي با چهرههاي مختلف، اعتماد کمتري کسب مي کنند. در حالي که تعداد کمي از مردان چشم آبي که کمتر ويژگيهاي معمول اين گروه را داشتند و صورتهاي بزرگ تري داشتند اعتماد بيشتري کسب کردند. ساختار چهره زنان و رنگ چشم آنها روي درک مشاهده کننده از قابل اعتماد بودن آنها تاثير نداشت، که نشان ميدهد زنان احتمالا بر اساس عوامل ديگري قضاوت ميشوند.
رنگ چشم و تباهي لکه زرد (Macular Degeneration)
وقتي نوبت بيماري و ژنتيک ميرسد، طبيعت برابري را تضمين نميکند. برخي آسيبها از نظر بيولوژيکي ميتوانند با قوميت و ويژگيهاي فيزيکي متمايز در ارتباط باشند. تباهي لکه زرد چنين بيماري است. تباهي لکه زرد يا دژنراسيون ماکولا، شايعترين علت کوري در افراد مسن است. در اين بيماري ماکولا يا لکه زرد تخريب ميشود. ماکولا قسمت حساس به نور شبکيه و مسئول ديد مستقيم و واضح است که براي کارهاي دقيق مثل خواندن و رانندگي لازم است. اين بيماري دو نوعتر و خشک دارد.
در تباهي لکه زرد، سلولهاي مخروط قسمت مرکزي چشم و مسئول ديد مرکزي آسيب ميبينند و منجر به از دست دادن توانايي بينايي در وسط زمينههاي بصري ميشود، اگرچه ديد محيطي حفظ ميشود. تحقيقات و مشاهدات نشان ميدهد که رنگ چشم و ملاحظات فيزيولوژيک مرتبط در بروز تباهي لکه زرد نقش دارند.
افرادي که چشم سبز و آبي دارند به خصوص بريتانيايي ها، اسکانديناويها يا آلمانيها نسبت به افرادي که چشمان تيره تري دارند و متعلق به مليت هايي با اکثريت چشم قهوهاي هستند، بيشتر مستعد اين بيماري هستند. به گفته متخصصان اپتومتري، کساني که چشمان روشن تري دارند ملانين کمتري براي محافظت از چشم دارند و بنابراين بيشتر مستعد تباهي لکه زرد هستند. تباهي زرد در زنان سه برابر بيشتر از مردان اتفاق ميافتد. به اين افراد توصيه ميشود از رژيم غذايي غني از آنتي اکسيدانها و مواد مغذي و هم چنين عينک آفتابي استفاده کنند.
آب مرواريد و رنگ چشم
اگرچه هميشه سعي ميکنيم فرض کنيم همه ما يکسان هستيم، اما به نظر ميرسد صفات ظاهري ميتواند مستقيما روي سلامتي ما تاثير بگذارد. افرادي که چشمان روشن دارند پوست روشني هم دارند که به سادگي در آفتاب ميسوزد. با اين حال يافتههاي علمي منتشر شده در سيدني نشان ميدهد که احتمال بروز آب مرواريد در افراد چشم قهوهاي 2.5 برابر بيشتر است. به نظر ميرسد کساني که چشمهاي تيره دارند نسبت به کساني که چشم روشن دارند نسبت به اين تغيير مضر به مرور زمان مستعدترند. چشمهاي تيره رنگ مانند سطوح مشکي نور خورشيد را جذب ميکنند. هرچند نور خورشيد ميتواند يکي از عوامل باشد، خطر بروز آب مرواريد حتي در افرادي که مدت زيادي را در آفتاب نميگذرانند هم مشاهده شده است. اين نشان ميدهد که عوامل داخلي هم ميتوانند دخيل باشند.
اشکها بسيار متنوع هستند
حتي چيزهاي ظاهرا ساده در طبيعت هم به آن سادگي که فکر ميکنيد، نيستند. براي مثال اشک انسان را تصور کنيد. اشکها اهداف مختلفي دارند و براي پاسخگويي به نيازهاي متفاوت اشکال متمايزي به خود ميگيرند. اشکها از غدد اشکي تشکيل ميشوند و يک لايه بيروني چربي دارند که از تبخير آنها جلوگيري ميکند. لايه آب مياني شامل موادمغذي و نمک براي قرنيه است. اين لايه مخاطي داخلي رطوبت لازم براي چشمها را فراهم ميکند.
اشکها به دلايل مختلفي ايجاد ميشوند. اشکهاي اساسي هيچ ارتباطي با احساسات ندارند و هر ثانيه چشمان شما را با رطوبت ميپوشانند. اشکهاي ديگر در پاسخ به دردهاي فيزيکي يا برخورد اشياي خارجي تشکيل ميشوند. چنين اشک هايي يک ترکيب شيميايي دارند که اثرات درماني دارد. اما آشناترين فرم اشک ها، اشکهاي احساسي هستند که در واکنش به غم، استرس يا حتي احساسات طبيعي شديد مثل شادي ريخته ميشوند. اشکهاي احساسي حاوي هورمون هايي هستند که به کاهش اثرات شيميايي ناشي از احساسات در بدن کمک ميکنند.
افراد چشم قهوهاي سريعتر واکنش نشان ميدهند
زمان واکنش انسان و الگوي عملکردي خاص انسانها در افراد با رنگ چشم روشن و تيره متفاوت است. بررسي علمي 44 مرد و 82 زن نشان داد که اين تفاوتها مستقيما با رنگ چشم ارتباط دارند. اشخاصي که چشمهاي تيره دارند نسبت به محرکهاي يکسان، در زمان بسيار کمتري واکنش نشان دادند. آزمايشهاي پيچيده زمان واکنش نيز روند مشابهي را نشان داد.
باتوجه به اين تحقيقات، افرادي که چشم تيره داشتند در کارهايي که نياز به دقت نداشتند و فقط سرعت مهم بود زمان واکنش بسيار کمتري داشتند و چشم آبيها در وظايفي که نياز به فکر کردن زياد داشت موفقتر عمل کردند. هرچند اين تفاوتها جزئي هستند ممکن است عوامل چندگانهاي که رنگ چشم هم شامل آن ميشود روي اين موضوع تاثير داشته باشد. سطح ملانين در مغز ممکن است با سطح ملانين در چشم ارتباط داشته باشد که بر روي واکنشهاي مختلف تاثير ميگذارد. حساسيت نور هم ممکن است يکي از عوامل واکنش انسان باشد.
قرنيه خون ندارد، اما حساس است
قرنيه که يکي از بخشهاي عجيب بدن انسان است، هيچگونه عروق خوني ندارد. در عوض مواد مغذي خود را از مجاري اشکي در جلو و زلاليه در عقب دريافت ميکند. قرنيه با وجود تراکم زياد سلولهاي عصبي به شدت حساس است و توانايي حفاظت از چشم و شکستن نور براي ديد مناسب را دارد؛ بنابراين براي ديد خوب، يک قرنيه کارآمد و کاملا واضح نياز است.
عليرغم فقدان عروق خوني، قرنيه بسيار حساس است. کوچکترين صدمه به آن نه تنها باعث آسيب درازمدت ميشود ميتواند بسيار دردناک هم باشد. تنها نگراني آسيب به سطح قرنيه نيست. اندوتليوم قرنيه جريان مايع را در داخل و بيرون استوماي چشم تنظيم ميکند. اگر سلولهاي اندوتليوم از بين بروند يا آسيب ببيند، ايجاد مايع منجر به آسيب جدي به قرنيه ميشود.
آب مرواريد انعکاس پيري است، نه بيماري
آب مرواريد به خاطر تضعيف ديد ترسناک است و بي خبرتر از آنچه فکرش را ميکنيم اتفاق ميافتد؛ و بايد هم از آن ترسيد، چون يکي از عوامل اصلي نابينايي در سراسر جهان است. با اين حال، آب مرواريد به عنوان يک فرآيند پيري چندان بيماري به شمار نمي رود. عدسي چشم عمدتا آب و پروتئين است و امکان پردازش نور براي يک ديد واضح را فراهم ميکند. هرچه انسان پيرتر ميشود، تجمع پروتئينها باعث کدورت عدسي و در نهايت اختلالات قابل توجه ديد عادي ميشوند. افزايش ديد نزديک و کاهش بينايي ميتواند نشان دهنده آب مرواريد باشد و باوجود اينکه سن عامل مهمي است ميتواند در جوانان هم ديده شود. تغذيه عامل مهمي است که بايد به آن توجه کرد. سطح بالاي ويتاميناي در مواد غذايي همراه با کاروتنوئيد لوتئين و زيکسانتين، باعث کاهش خطر ابتلا به آب مرواريد ميشود.
پيوستهاي عصب بينايي نقاط کور ايجاد ميکند
شايد فکر کنيد بينايي کاملي داريد، اما همه انسانها نقاط کوري در چشمانشان دارند. امتداد گانگليونها از شبکيه بيشتر شبيه بافت مغز عمل ميکند تا بافت چشم. درحالي که هر عصب بينايي باعث بينايي و ارتباط بين چشم و مغز ميشود، ناحيه ضروري اتصال آنها يک نقطه کور در هر چشم در نزديکي مرکز ايجاد ميکند. زيرا امکان وجود مخروطها و ميلهها در جايي که سر سلولهاي عصبي قرار دارند ممکن نيست. براي جبران، نقطه کوري در يک چشم با نقطهاي با ديد کامل در چشم ديگر کاملا مطابقت دارد. بنابراين، ما يک ديد پيوسته را تجربه ميکنيم.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰