کد خبر: ۶۴۰۲۸
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۴۶

مرد جوان که با اسامی و هویت‌های مجعول، به عنوان خواستگار و با طرح پیشنهاد دروغین ازدواج، زنان و دختران را طعمه خود قرار می داد و پس از جلب اعتماد و فریب این افراد اقدام به سرقت طلا و عابربانک های آنها می کرد پس از دستگیری و در اعترافاتش گفت که مشکوک به بیماری هپاتیت و ایدز است.

چندی قبل مأموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران در جریان سرقت و فریبکاری مرد جوانی قرار گرفتند که با طرح دوستی و خواستگاری از دختران و زنان، با چرب زبانی اعتماد آنها را جلب کرده و سپس اقدام به سرقت طلا یا کارت های بانکی آنها کرده است.

همین کافی بود تا کارآگاهان برای دستگیری متهم فریبکار وارد عمل شوند. آنها در گام نخست پی بردند که متهم برای اجرای نقشه های فریبکارانه و شیطانی اش خود را با نام های مختلف معرفی کرده و طعمه هایش را در بیمارستان، مترو و مراکز شلوغ انتخاب کرده است.

بدین ترتیب مأموران با اقدامات فنی و پلیسی و تصویری که زنان از متهم داشتند تجسس های میدانی خود را آغاز کردند و عکس وی را در اختیار حراست بیمارستان ها، مراکز تجاری و شلوغ و پلیس مترو قرار دادند تا اینکه روز پنج شنبه 23 آذر ماه سال جاری مرد جوان وقتی پای در بیمارستان شهید رجایی گذاشت از سوی مأموران حراست شناسایی شد و در ادامه مأموران پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران با حضور در بیمارستان موفق به دستگیری متهم شدند.

فرزاد 39 ساله که مدتی است درجواب آزمایش هایش متوجه بیماری هپاتیت و ایدز شده ادعا می کند از زمانی که متوجه بیماری اش شده دیگر با طعمه هایش رابطه برقرار نکرده و هنوز بیماری اش تأیید نشده و باید آزمایش های دیگری انجام دهد.

سابقه داری؟

2 بار دستگیر شدم و هربار در اتهاماتم تبرئه شدم، یکبار در قم به اتهام زورگیری که وقتی برای شناسایی به محل های سرقت رفتم کسی مرا شناسایی نکرد و تبرئه شدم و یکبار هم در اصفهان گوشی سرقتی پیدا کرده بودم و آن را تحویل کلانتری دادم اما چون مدتی از آن استفاده کرده بودم پلیس آگاهی مرا دستگیر کرد که پس از تحقیقات پلیسی بی گناه شناخته شدم.

شغلت چه بود؟

راننده اتوبوس بودم.

به چه جرمی دستگیر شدی؟

الان به جرم خواستگار قلابی و فریب دادن زنان و سرقت طلا و عابربانک آنها دستگیر شدم.

چطور با طعمه هایت آشنا می شدی؟

تو خیابان و محل های شلوغ طعمه هایم را شناسایی می کردم و پس از چرب زبانی و اعتمادسازی ماجرای خواستگاری را مطرح می کردم.

چطور اعتمادسازی می کردی؟

پس از اینکه با آنها آشنا می شدم برای آنها خرید می کردم و با این ترفند دختران و زنان به من اعتماد می کردند.

ماجرای سرقت طلا چه بود؟

با یک خانم درخیابان دوست شدم و پس از اینکه برای او لباس و مانتو خریدم پیشنهاد ازدواج را مطرح کردم تا اینکه یک روز متوجه شدم دستبند طلایش خراب شده که طلا را به من داد که برایش درست کنم و پس از آن با هم به شمال رفتیم و در آنجا زنجیرش را گرفتم و وقتی به تهران آمدیم به دلیل اینکه دیگر کاری به من نداشت زنجیر طلایش را فروختم ولی از دستبند طلا بی اطلاع هستم.

عابربانک دخترجوان را چطور سرقت کردی؟

یک روز جلوی مترو دخترجوانی به سمتم آمد و ادعا کرد که گوشی موبایلش خاموش شده و از من خواست تا با گوشی موبایلم با پدرش تماس بگیرم که پس از آن با او طرح دوستی ریختم و چندباری با هم تلفنی صحبت کردیم. یک روز با هم به خیابان انقلاب رفتیم و 400 هزار تومان برایش خرید کردم اما پس از آن دختر جوان دیگر جوابی نداد تا اینکه پس از یک هفته جوابم را داد و متوجه شده بود که عکس های خصوصی اش را دارم و وقتی در مورد 400 هزار تومان پول صحبت کردم قرار گذاشت تا با هم به سینما برویم و بعد از آن پول را بازگرداند. داخل سینما بودیم که برادرش زنگ زد و دختر جوان ادعا کرد که باید زود برود و آنجا بود که کارت عابربانکش را به من داد.

شما بدهکار باشید کارت بانکی تان را در اختیار کسی قرار می دهید؟

دختر جوان می گفت که همان مبلغ 400 هزار تومان داخل کارتش است.

یعنی شما بیگناهی؟

نه، اتهاماتم را قبول دارم اما همه آنها اتفاقی بود.

ازدواج کردی؟

بله، یک ماه عقد بودم که همسرم متوجه کارهای من شد و از هم طلاق گرفتیم.

چطور دستگیر شدی؟

یک روز به علت بیماری قلبی ام به بیمارستان شهید رجایی رفتم و زمانی که وارد بیمارستان شدم مأموران حراست به سراغم آمدند و دستگیر شدم، باور کنید راه فرار داشتم اما پاهایم سست شده بود و قدرت قدم برداشتن نداشتم.

شنیدم با یکی ازطعمه هایت هم در بیمارستان آشنا شدی؟

بله، ولی وقتی فهمیدم او نیز بیماری ایدز دارد دیگر قطع رابطه کردم و حتی به او پول هم دادم اما نمی دانم چرا از من شکایت کرده است.

خودت هم بیماری ایدز داری؟

مشکوک به هپاتیت هستم و برای ایدز هم باید آزمایش بدهم.

چطور متوجه بیماری ات شدی؟

راننده های اتوبوس هر شش ماه یکبار برای تأیید سلامت بودنشان آزمایش می دهند که چندی قبل آزمایش دادم که جواب آن مشکوک به بیماری هپاتیت و ایدز بود که پزشکان گفتند باید سه ماه دیگر برای آزمایش های نهایی به هلال احمر بروم که دیگر دستگیر شدم.

وقتی فهمیدی بیمار هستی به رابطه هایت ادامه می دادی؟

نه، از آن زمان به بعد دیگر با کسی رابطه نداشتم.

فکر می کردی دستگیر شوی؟

دستگیری من اتفاقی بود و می دانم به دلیل شکستن دل پدرم دستگیر شدم یا به اصطلاح «آه پدرم» مرا گرفت.

مگر با پدرت چه کار کردی؟

یک روز با پدرم درگیر شدم و با و جود اینکه پدرم آسم داشت او را به عقب هل دادم و روی زمین افتاد، وقتی پدرم از روی زمین بلند شد نفرینم نکرد ولی در چشمانش دیدم که دلش را شکستم و از دستم ناراحت است.

بعد از آزادی چه کار می کنی؟

به شهرمان می روم و دست پدرم را می بوسم و به پاهایش می افتم که مرا ببخشد. همان کار رانندگی اتوبوس را انجام می دهم و اگر جواب آزمایش هایم منفی باشد ازدواج می کنم و تشکیل زندگی می دهم و این قول را می دهم که دیگر دست به هیچ کار اشتباهی نزنم.

بنا به این گزارش، بازپرس پرونده با توجه به گسترده بودن اقدامات این متهم با تقاضای چاپ عکس فرزاد خواست تا کسانی که در دام فریبکاری این خواستگار قلابی گرفتار شده اند به پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران در میدان نیلوفر مراجعه کنند.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار