سناریو مرگباری که به آتش زدن جسد مقتول منتهی شد
کد خبر: ۶۷۷۱۰
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۵

نصف جهان: مرد جوان برای قتل شوهر زن مورد علاقه اش با همدستی دو مرد دیگر و زن متأهل سناریوی مرگباری را رقم زد و جسد مقتول را به آتش کشید.

به گزارش رکنا، روز 23 دی ماه سال گذشته زن جوانی با مراجعه به کلانتری 148 انقلاب به مأموران اعلام کرد : «همسرم به نام «مهدی» 40 ساله صبح امروز برای رفتن به محل کارش در جاده مخصوص کرج، از خانه خارج شد و پس از آن پاسخگوی تماس های تلفنی من نبوده است.»

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «فقدان افراد» و به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

با آغاز رسیدگی به پرونده و در شرایطی که همسر مهدی به نام «لیلا» 36 ساله در اظهاراتش مدعی بود که از همسرش هیچگونه اطلاعی ندارد، کارآگاهان در تحقیقات پلیسی از محل کار لیلا واقع در یک شرکت خصوصی اطلاع پیدا کردند که وی با یکی از همکارانش به نام «خلیل» 38 ساله طرح دوستی ریخته است. لذا، تحقیقات در خصوص ارتباط این دو نفر در دستور کار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و پس از یک سلسله اقدامات پلیسی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که خلیل همزمان با طرح شکایت لیلا در محدوده محل زندگی مهدی حضور داشته است.

در ادامه، مشخصات خودروی سواری متعلق به فقدانی که بنا بر اظهارات همسر و دیگر اعضای خانواده اش از آن جهت رفتن به محل کارش استفاده می کرد، در سیستم جامع پلیس ثبت و پس از گذشت مدت کوتاهی مشخص شد که خودرو به صورت پارک شده در یک پارکینگ عمومی در شهرستان کیانشهر شناسایی شده است.

همزمان با کشف خودرو متعلق به فقدانی در شهرستان کیانشهر، کارآگاهان با بررسی سوابق پرونده های فقدان افراد در سیستم جامع پلیس اطلاع پیدا کردند که جسد سوخته ای شده ای در بیابان های نطنز در شهرستان بادرود توسط تعدادی از اهالی محل پیدا شده و در حال حاضر پرونده آن تحت عنوان «کشف جسد ناشناس» در پلیس آگاهی شهرستان مربوطه در حال رسیدگی است.

با اعزام کارآگاهان به شهرستان بادرود و بررسی جسد کشف شده، هویت فقدانی شناسایی شد و با توجه به شواهد و دلایل به دست آمده در خصوص ارتکاب جنایت، پرونده با موضوع «قتل عمـد» تشکیل شد و برای ادامه رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. با انجام سلسله اقدامات پلیسی و جمع بندی اطلاعات به دست آمده در خصوص مشارکت احتمالی خلیل در ارتکاب جنایت، وی دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.

در شرایطی که خلیل در تحقیقات اولیه منکر هرگونه اطلاع از جنایت و همچنین ارتباط با همسر مقتول شده بود، کارآگاهان با بررسی تصاویر به دست آمده از دوربین های مداربسته محل کشف خودرو مقتول موفق به شناسایی او شدند؛ در ادامه با ارائه مستندات جدید، خلیل که چاره ای جز اعتراف و بیان حقیقت نداشت، صراحتاً به داشتن ارتباط با همسر مقتول و مشارکت در جنایت اعتراف کرد وگفت: «لیلا از من خواسته بود که برای چندین ماه همسرش را در محل ناشناس حبس و نگهداری کنم تا او بتواند پس از گرفتن امضا و اثر انگشت از همسرش نسبت به انتقال اموالش اقدام کند. روز 22 دی ماه به درب منزل مقتول رفتم؛ برابر هماهنگی قبلی، لیلا در خانه را باز کرد؛ من وارد خانه شدم؛ لیلا قبل از آمدن من، همسرش را با داروی خواب آور بیهوش کرده بود؛ زمانی که بالای سر مقتول رسیدم، به نظر فوت کرده بود؛ او را بسته بندی کردم و داخل ماشین گذاشتم؛ داخل ماشین بود که اطمینان پیدا کردم، مقتول زنده نیست؛ جسد را به بیابان های نطنز بردم و پس از انتقال جسد به داخل یک گودال آن را آتش زدم؛ قصد فروش ماشین مقتول را داشتم؛ آن را به ایرانشهر بردم و پس از آن به تهران آمدم.»

با اعتراف صریح خلیل به مشارکت در جنایت، همسر مقتول ( لیلا ) نیز دستگیر و به اداره دهم ویژه قتل منتقل شد؛ لیلا در اعترافاتش عنوان کرد: «به هیچ عنوان ارتکاب جنایت توسط من انجام نشده و زمانی که خلیل وارد خانه شد، مرا به داخل اتاقی هدایت کرد؛ پس از آن به همراه یکی از دوستانش، همسرم را از خانه خارج کردند.»

با توجه به اظهارات جدید لیلا، تحقیقات از «خلیل» در خصوص حضور افرادی دیگر در محل جنایت در دستور کار قرار گرفت و او به ناچار به همراهی یکی از دوستانش به نام «سهیل» در انتقال مقتول به خارج از خانه و محل کشف جسد اعتراف کرد.

با شناسایی سهیل به عنوان سومین متهم پرونده، او نیز روز سه شنبه 10 بهمن ماه در شهرستان کرج شناسایی، دستگیر و به اداره دهم منتقل شد. سهیل در اعترافاتش ضمن اقرار صریح به همراهی در انتقال مقتول، در اظهاراتی متفاوت به کارآگاهان گفت: «قرار شد تا در ازای مبلغی مناسب، همراه خلیل شوم؛ خلیل ابتدا وارد آپارتمان شد و پس از مدت کوتاهی من نیز به دنبال وی وارد خانه شدم؛ زمانی که وارد آپارتمان شدم، مقتول به حالت نیمه بیهوش روی زمین افتاده بود اما هنوز زنده بود؛ پس از بستن دست و پای او، دو نفری مقتول را به داخل ماشین شخصی اش منتقل کردیم و پس از آن به راه افتادیم. در طول مسیر، هر نیم ساعت، خلیل سرنگی را به مقتول تزریق می کرد؛ خلیل مدعی بود که داروی بیهوشی است.»

سهیل در اعترافاتش با معرفی یکی از دوستانش به نام «فرشاد» عنوان داشت: «از آنجایی که ماشین ندارم، به همراه یکی از دوستانم به نام فرشاد که ماشین 206 داشت به تهران آمدم؛ زمانی که قصد انتقال مقتول به خارج از تهران را داشتیم، فرشاد از ما جدا شد و من به همراه خلیل به راه افتادیم.»

با توجه به حضور فرشاد در محل سکونت مقتول، او نیز همان روز دستگیر و برای تحقیقات در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: «تحقیقات در این پرونده در مراحل مقدماتی قرار دارد و متهمین با قرار بازداشت موقت و برای بررسی صحت اظهاراتشان در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار داده شدند.»



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار