پ
کد خبر: ۷۹۵۰۶
تاریخ انتشار: ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۸

سال هاست که ناشران به انتشار مجموعه داستان های چند جلدی پرداخته و با استقبال مخاطبان روبه رو شده اند. برخی این رویه را کتاب سازی می دانند و بعضی نگران فراموشی تک جلدهای ارزشمند هستند.

 همه چیز از نیکولا کوچولو اغاز شد. پسر بچه زودرنج و حساسی که کوچک ترین شاگرد کلاس بود و ریاضی را اصلا دوست نداشت اما دوستی و رفاقت را می شناخت و با ماجراهای خنده دار و عجیب و غریبش، دل خوانندگان بسیاری را در سراسر دنیا به دست آورده بود.

«نیکولا کوچولو» نام مجموعه ای است که در سال ۱۹۵۹ به همت رنه گوسینی، نویسنده فرانسوی نوشته شد. ژان ژاک سامیه این مجموعه را تصویرگری کرد وپس از مدت زمان کوتاهی به یک مجموعه پرمخاطب تبدیل شد؛ مجموعه ای که کودکان هفت ساله تا پیران هفتاد ساله، از خواندنش لذت می بردند.

«نیکولا کوچولو» به بیش از ۳۰ زبان زنده دنیا ترجمه شد. او به ایران هم آمد و چند ناشر و مترجم آن را به فارسی برگرداندند ومنتشر کردند. هرمس و قطره و ایران بان از جمله این ناشران بودند. «جودی» یکی دیگر از شخصیت های مورد علاقه بچه ها بود. مجموعه ای که محبوبه نجف خانی ترجمه کرد واز سوی نشر افق در اختیار بچه های کتابخوان قرار گرفت. گرچه در این میان، سهم مجموعه ادبیات فانتزی چون «ارباب حلقه ها»، «هری پاتر» و «ماجراهای نارنیا» را هم نمی توان نادیده گرفت.

وقتی ایرانیان هم به مجموعه نویسی روی آوردند

مجموعه هایی که بر اساس آن فیلم و سریال ساخته و با مخاطبان بسیار روبه رو شد تا آنجا که ناشران ایرانی هم، بیشتر از داستان ها و رمان های تک جلدی از مجموعه ها استقبال کردند و این نگرانی برای مترجمان پیش آمد که مبادا تک جلدهای خوب که جایزه نیوبری و آسترید لیندگرن و نوبل ادبیات یعنی هانس کرستین اندرسن بر زمین بمانند. اما همه چیز به ترجمه ختم نشد. نویسندگان ایرانی از ترجمه ها الگو گرفتند و خود به مجموعه نویسی پرداختند.

بیش از نیم قرن از انتشار «نیکولا کوچولو» گذشته و امروز ناشران و نویسندگان و مترجمان بسیاری به نوشتن و انتشار مجموعه ها علاقه مندند اما خوبی ها و بدی های مجموعه نویسی کدام است؟ مهدی رجبی، نویسنده کودک و نوجوان بر این باور است که یک روز، تصور غالب این بود که مردم، گرفتار روزمرگی های خود هستند و حوصله دیدن سریال و خواندن رمان های بلند و داستان های دنباله دار را ندارند؛ در حالی که امروز این نظر، نقش بر آب شده و سوئدی ها، دانمارکی ها، انگلیسی ها و آمریکایی ها، سریال سازی را به یک سنت تبدیل کره اند. سنتی که از تلویزیون به ادبیات هم کشیده شده و مجموعه هایی چون «جودی دمدمی مزاج»، «ارباب حلقه ها» و «هری پاتر» خلق و منتشر شده اند.

نویسنده مجموعه «نامه های نیلی»، مجموعه نویسی را یک قالب برای ارائه محتوا می داند و می گوید: درست است که امروز کودکان و نوجوانان، به قول معروف «مجموعه جمع کن» شده و از داستان های سریالی استقبال می کنند اما نوشتن مجموعه، کار ساده ای نیست چرا که انسجام منطقی داستان ها و کتاب ها باید حفظ شود و داستان در دام تکرار نیفتد وگرنه نمی تواند با مخاطب خود ارتباط برقرار و او را جذب کند.

استقبال مجموعه نویسان از طنز و فانتزی

به گفته رجبی طنز و ادبیات فانتزی، ظرفیت بیشتری برای خلق جهان های بعدی و تبدیل شدن به یک مجموعه کتاب چند جلدی را دارند. از سوی دیگر داستان باید طوری نوشته شود که خواننده احساس کند زوایای ناگفته و پنهانی باقی مانده که دوست دارد بداند و از آن سردر بیاورد. برای مثال خیلی از بچه ها پس از خواندن «کنسرو غول» به من می گفتند: داستان تان خیلی خوب بود اما زود تمام شد و این جمله، وسوسه کننده است و تو را به ادامه داستان تشویق می کند.

نویسنده مجموعه سه جلدی «بردیا و گولاخ‌ها» معتقد است بچه ها زمان و حوصله بیشتری دارند و زمان برایشان، بی انتهاست از سوی دیگر به جمع کردن فیزیکی کتاب ها هم علاقه دارند از این رو بیشتر مجموعه ها در ایران برای گروه سنی کودک و نوجوان منتشر شده و اغلب در گونه ادبیات فانتزی بوده چراکه این نوع ادبیات، خاصیت جبران‌کنندگی دارد. برای مثال در مجموعه داستان «بردیا و گولاخ ها»، بردیا لکنت زبان دارد و اعتماد به نفسش، پایین است چون بچه ها سر به سرش می‌گذارند و مسخره اش می‌کنند اما پناهگاه او کتاب خواندن است. کتاب، او را وارد جهان فانتزی می‌ کند موجب می شود تا بردیا به قدرت هایش پی می‌برد.

مجموعه نویسی نیازمند پژوهش و آسایش خیال است

وقتی اوضاع اقتصادی نویسندگان را با دقت بیشتری مورد بررسی قرار دهیم، بهتر به دشواری مجموعه نویسی پی می بریم. رجبی معتقد است: بعضی می پرسند چرا تالیف، همپای ترجمه جلو نمی رود؟ یک پاسخ روشن به این پرسش اوضاع بد اقتصادی و ضعف مالی نویسنده هاست. نوشتن، به ویژه مجموعه نویسی، نیازمند زمان، پژوهش و آسایش خیال است و بیشتر نویسندگان ما بی بهره از چنین شرایطی هستند.

نویسنده «کنسرو غول» نبود نقد را اسیب جدی دیگری برای ادبیات کودک و نوجوان ما می داند و می گوید: به تازگی انتشارات پریان، نخستین جلد از مجموعه «چرخ زمان» نوشته رابرت جردن را ترجمه و منتشر کرده است. مدیر انتشارات، فرزاد فربد، خود مترجم خوبی است و ژانر فانتزی را به خوبی می شناسد؛ بهرنگ مافی هم کلی زمان گذاشته و این کتاب را ترجمه کرده اما یکی از نگرانی های ناشر این است که مبادا سوداگران، کتاب را جلوی چشم شان بگذارند و ما پس و پیش کردن جملات، کتاب را به نام خود ترجمه و منتشر کنند. از سوی دیگر چون نقدی وجود ندارد کار خوب از بد تشخیص داده نمی شود و در این شرایط، جلدهای پر زرق و برق است که نگاه مخاطب را جلب می کند و موجب فروش کتاب می شود.

به گفته رجبی، گرچه مجموعه نویسی، شیوه ای برای جذب مخاطب است اما نباید به سوداگری تبدیل شود و سطح کتاب را در حد یک کالای اقتصادی پایین بیاوردآن هم در شرایطی که خانواده ها، آگاهی چندانی ندارد و خود بچه ها هم اسیر زرق و برق می شوند. اینجاست که ضرورت وجود نقد به میان می آید.

مجموعه نویسی؛ تحت تاثیر دوران طلایی تلویزیون

فرزاد فربد، مجموعه هایی چون «نیروی اهریمنی اش» و «هنک، سگ گاوچران» را به فارسی برگردانده و جز این مدیر انتشارات پریان هم هست. ناشری که به طور تخصصی در زمینه ادبیات فانتزی فالیت می کند. او مجموعه نویسی را متاثر از ساخت سریال های تلویزیونی می داند و معتقد است» امروز، دوران طلایی تلویزیون است و بازیگران مطرح و کارگردان هایی چون مارتین اسکورسیزی برای این رسانه جمعی فیلم و سریال می سازند. همین مساله روی کتاب هم تاثیر می گذارد و نویسندگان خوب دنیا را به مجموعه نویسی علاقه مند می کند.

به گفته مترجم مجموعه آثار فیلیپ پولمن، امروز مجموعه ها با استقبال بیشتری از جانب مخاطب رو به رو می شوند اما این بدان معنا نیست که ناشران به انتشار آثار بی کیفیت بپردازند و تنها به سودآوری بیشتر توجه کنند چرا که با این کار سطح سلیقه و پسند کودکان و نوجوانان را پایین می آورند و انها را به کارهای سخیف عادت می دهند. از این رو لازم است رسانه ها به معرفی و نقد بیشتر و بهتر کارهای درخور بپردازند و متولیان فرهنگی که از گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی می گویند، زمینه تبلیغ کارهای خوب را فراهم آورند وگرنه بازار نشر از کارهای بی ارزش پر می شود.

فربد معتقد است یکی از مواردی که موجب نگرانی نویسندگان و مترجمان شده، این است که گرایش به مجموعه نویسی موجب شودتک جلدهای خوب بر زمین بمانند یا خوانده نشوند. برای مهدی یزدانی خرم، «اهریمنان زیبا» را شاهکار ادبیات فانتزی دانست اما از این کتاب، به خاطر تک جلد بودنش، آن گونه که باید و شاید استقبال نشد.

فریده خلعتبری، مدیر نشر شباویز هم چون فرزاد فربد، نگران این مساله است که گرایش به انتشار مجموعه ها موجب فراموشی تک جلدهای درخشان شود. او انتشار مجموعه ها در ایران را نوعی کتاب سازی می داند و برایت باور است که بیشتر مجموعه هایی که در ایران نوشته و منتشر می شوند نه تنوع داستانی دارند نه تصویری. از این رو منتقدان باید به آسیب شناسی این کتاب ها بپردازند؛ البته اگر نقدی و پژوهشی وجود داشته باشد.

فضا را بر انتشار تک جلدهای ارزشمند تنگ نکنیم

رضی هیرمندی، مترجم مجموعه آثار شل سیلور استاین و بسیاری آثار خواندنی دیگر است که با نفس ِ مجموعه نویسی مخالفتی ندارد و معتقد است: چگونه کسی که در سرزمین قصه های هزار و یک شب زندگی می کند می تواند منکر جذابیت قصه های دنباله دار باشد؟ محبوبیت «قصه های مجید» در ادبیات معاصر هم شاهدی دیگر بر این گواه است. اما نباید با میدان دادن به یکه تازی مجموعه ها فضا را برای تک کتاب های ارزشمند تنگ ننیم زیرا اگر چنین کنیم به ورطه سلیقه سازی تحمیلی و تولید انبوه کم مایه درخواهیم افتاد.

به گفته مترجم آثار دکتر زئوس، ماهیتِ آفرینش هنری و تجربه عملی نویسندگان نشان داده که شاکله و جوهره ی اصلی قصه های موفقِ دنباله دار در همان مجلد اول شکل می گیرد و به نمایش در می آید. به سخن دیگر، تیپ ها، شخصیت ها، زبان و بیان و سبک نویسنده در کتاب اول پی ریزی می شوند. در مجموعه های طولانی که شمار مجلد ها از پنجاه و حتی صد بر می گذرد بخش های بعدی عمدتاً نقش «متمم قانون اساسی» را بازی می کنند.

هیرمندی بر این باور است که قصه خوب کودک می تواند دنباله دار نباشد؛ برای مثال آثاری چون «تارِ شارلوت، داستان بی پایان، درخت بخشنده» و ده ها قصه درخشان دیگر در ادبیات کودک، تک جلدی هستند. به جز این قصه خوب می تواند چند دنباله یا دنباله معدود و موفق داشته باشد. «قصه های شیر، کمد، جادوگر» در این شمارند. ‌ حتی کسی چون شل سیلوراستاین که از هیچکس، حتی از خودش، تقلید نمی کند پنج سال بعد از چاپ «در جست و جوی قطعه گم شده»، تنها به ضرورت بینشی و محتوایی، «آشنایی قطعه گم شده» را می نویسد و هیچ یک از این دو کتاب، به لحاظ ارزش هنری و شیوه ساخت و روایت قصه چیزی کم از دیگری ندارند گرچه فضل تقدم با «در جست و جوی قطعه گمشده» است زیرا از استثنائات که بگذریم، قصه های درخشان معمولاً دنباله های ناموفقی دارند. و با گریز زدن به عالم فیلم های بزرگسال هم می توان گفت که «پدرخوانده» های دوم و سوم هیچگاه نتوانستند به جایگاه «پدرخوانده» اول برسند.

این مترجم کودک و نوجوان بر این باور است: مجموعه هایی که در آن هر قصه، نقش نوعی اپیزود را بازی می کند مانند «وینی د پو» و «داستان های نیکولا کوچولو»، یا قصه هایی که درونمایه مستقل و شگردهای های خاص خود را دارند مانند «گام به گام با آقای گام» و همین طور داستان واره هایی که هر بخش آن، دارای اطلاعات تازه ای برای بچه هاست چون «نامه های فلیکس» از توجیه پذیرترین انواع مجموعه نویسی شمرده می شوند.

برچسب ها: اسکورسیزی ، سریال ، کتاب ، نویسنده ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰