کد خبر: ۸۰۳۷۵
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۷:۰۷

نصف جهان: پسري که در نوجواني دوستش را کشته و با شکستن حکم اعدامش در ديوان عالي کشور بار ديگر محاکمه شده بود اين بار به پنج سال زندان و پرداخت ديه محکوم شد.

دوم ارديبهشت ماه سال1393 وقتي که «مهرداد» 17 سال داشت «سهيل» 21 ساله را در يک پارک در خيابان پيروزي تهران خفه کرد و هنگامي که قصد داشت با همدستي دوستش جنازه را به بيرون از شهر منتقل کند دستگير شد. اين پسر در شعبه دهم دادگاه کيفري يک استان تهران پاي ميز محاکمه ايستاد و طبق ماده 91 قانون مجازات اسلامي جديد که امتيازي ويژه براي محکومان زير 18 سال قائل شده است از قصاص معاف و به پرداخت ديه و زندان محکوم شد.

حکم صادره اما با اعتراض اولياي دم در ديوان عالي کشور تحت رسيدگي موشکافانه قرار گرفت و تأييد نشد. به اين ترتيب مهرداد هفته گذشته در شعبه هفتم دادگاه کيفري يک استان تهران بار ديگر پاي ميز محاکمه ايستاد.

در جلسه رسيدگي به اين پرونده پدر و مادر قرباني در جايگاه ويژه ايستادند و براي قاتل پسرشان حکم قصاص خواستند.آنها گفتند به هيچ قيمتي حاضر به گذشت نيستند.سپس مهردادکه از کانون اصلاح و تربيت به دادگاه منتقل شده بود به دفاع پرداخت و گفت: «قتل را قبول دارم اما من قصد کشتن سهيل را نداشتم.»

او در تشريح جزئيات ماجرا گفت: «سال 90 وقتي که 14 ساله بودم به جشن تولد دوستم "پوريا" دعوت شدم. در آن جشن که سهيل هم حضور داشت مشروب خوردم و مست شدم. از هوش رفته بودم که سهيل مرا آزار داد. از آن روز به بعد روزگارم سياه شد. سهيل به همه دوستانم گفته بود مرا آزار داده و آبرويم را برده بود. سهيل دست از سرم بر نمي داشت. بعد از آن ماجرا همه بچه هاي محل مرا تحقير مي کردند. به افسردگي مبتلا شده بودم و از خانه بيرون نمي رفتم که به فکر انتقام افتادم.»

وي ادامه داد: «دوم ارديبهشت ماه ساعت حدود 12 شب بود که سهيل با من تماس گرفت تا به ديدن او بروم. من به پارک رفتم همان موقع شالي را که همراه داشتم دور گردن او پيچيدم که روي زمين افتاد و بيهوش شد. از ترس اينکه سهيل به هوش نيايد و با من درگير نشود، با دو تسمه گردنش را محکم بستم که جان سپرد.» وي ادامه داد: «از ترسم جنازه را پشت شمشادها کشاندم و به خانه رفتم و از پدرم کمک خواستم. اما وقتي پدرم گفت که قصد دارد با پليس تماس بگيرد از خانه خارج شدم و سراغ دوستم پوريا رفتم. پوريا در جريان همه بلاهايي که سهيل به سرم آورده بود قرار داشت به همين دليل همراهم به پارک آمد. من جنازه را در يک کيسه خواب گذاشتم تا آن را با ماشين پدرم به خارج از شهر منتقل کنم، اما همان موقع پليس سر رسيد و من و پوريا از ترس فرار کرديم.»وي در حالي که بغض کرده بود گفت: «باور کنيد وقتي دست به چنين کاري زدم نوجوان بودم و حرمت اين عمل را نمي دانستم. من حتي نمي دانستم مجازات کسي که دست به قتل بزند اعدام است. من پشيمانم و حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم مرا ببخشند.»

در پايان جلسه هيئت قضائي وارد شور شد و با توجه به ماده 91 قانون مجازات اسلامي سرانجام روز سه شنبه مهرداد را به پنج سال زندان و پرداخت ديه محکوم کرد.زندان و پرداخت ديه، مجازات قاتل آزار ديده پسري که در نوجواني دوستش را کشته و با شکستن حکم اعدامش در ديوان عالي کشور بار ديگر محاکمه شده بود اين بار به پنج سال زندان و پرداخت ديه محکوم شد.

دوم ارديبهشت ماه سال1393 وقتي که «مهرداد» 17 سال داشت «سهيل» 21 ساله را در يک پارک در خيابان پيروزي تهران خفه کرد و هنگامي که قصد داشت با همدستي دوستش جنازه را به بيرون از شهر منتقل کند دستگير شد. اين پسر در شعبه دهم دادگاه کيفري يک استان تهران پاي ميز محاکمه ايستاد و طبق ماده 91 قانون مجازات اسلامي جديد که امتيازي ويژه براي محکومان زير 18 سال قائل شده است از قصاص معاف و به پرداخت ديه و زندان محکوم شد.

حکم صادره اما با اعتراض اولياي دم در ديوان عالي کشور تحت رسيدگي موشکافانه قرار گرفت و تأييد نشد. به اين ترتيب مهرداد هفته گذشته در شعبه هفتم دادگاه کيفري يک استان تهران بار ديگر پاي ميز محاکمه ايستاد.

در جلسه رسيدگي به اين پرونده پدر و مادر قرباني در جايگاه ويژه ايستادند و براي قاتل پسرشان حکم قصاص خواستند.آنها گفتند به هيچ قيمتي حاضر به گذشت نيستند.سپس مهردادکه از کانون اصلاح و تربيت به دادگاه منتقل شده بود به دفاع پرداخت و گفت: «قتل را قبول دارم اما من قصد کشتن سهيل را نداشتم.»

او در تشريح جزئيات ماجرا گفت: «سال 90 وقتي که 14 ساله بودم به جشن تولد دوستم "پوريا" دعوت شدم. در آن جشن که سهيل هم حضور داشت مشروب خوردم و مست شدم. از هوش رفته بودم که سهيل مرا آزار داد. از آن روز به بعد روزگارم سياه شد. سهيل به همه دوستانم گفته بود مرا آزار داده و آبرويم را برده بود. سهيل دست از سرم بر نمي داشت. بعد از آن ماجرا همه بچه هاي محل مرا تحقير مي کردند. به افسردگي مبتلا شده بودم و از خانه بيرون نمي رفتم که به فکر انتقام افتادم.»

وي ادامه داد: «دوم ارديبهشت ماه ساعت حدود 12 شب بود که سهيل با من تماس گرفت تا به ديدن او بروم. من به پارک رفتم همان موقع شالي را که همراه داشتم دور گردن او پيچيدم که روي زمين افتاد و بيهوش شد. از ترس اينکه سهيل به هوش نيايد و با من درگير نشود، با دو تسمه گردنش را محکم بستم که جان سپرد.» وي ادامه داد: «از ترسم جنازه را پشت شمشادها کشاندم و به خانه رفتم و از پدرم کمک خواستم. اما وقتي پدرم گفت که قصد دارد با پليس تماس بگيرد از خانه خارج شدم و سراغ دوستم پوريا رفتم. پوريا در جريان همه بلاهايي که سهيل به سرم آورده بود قرار داشت به همين دليل همراهم به پارک آمد. من جنازه را در يک کيسه خواب گذاشتم تا آن را با ماشين پدرم به خارج از شهر منتقل کنم، اما همان موقع پليس سر رسيد و من و پوريا از ترس فرار کرديم.»وي در حالي که بغض کرده بود گفت: «باور کنيد وقتي دست به چنين کاري زدم نوجوان بودم و حرمت اين عمل را نمي دانستم. من حتي نمي دانستم مجازات کسي که دست به قتل بزند اعدام است. من پشيمانم و حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم مرا ببخشند.»

در پايان جلسه هيئت قضائي وارد شور شد و با توجه به ماده 91 قانون مجازات اسلامي سرانجام روز سه شنبه مهرداد را به پنج سال زندان و پرداخت ديه محکوم کرد.


برچسب ها: ديه ، زندان ، قاتل ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار