پ
ایرج طهماسب در مراسم بزرگداشتش در اصفهان
کد خبر: ۸۱۳۹۹
تاریخ انتشار: ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۷:۵۵

نصف جهان: دوشنبه شب مراسم شبی با ایرج طهماسب در حاشیه جشنواره حسنات و در کتابخانه مرکزی اصفهان با حضور پرشور مردم اصفهان، هنردوستان و دانشجویان عرصه فیلمسازی با روند پرسش و پاسخ برگزار شد. این مراسم با امتناع های مکرر طهماسب برای حرف نزدن از مجموعه «کلاه قرمزی» تا تعریف متفاوت و قابل تأمل او از بچه ها همراه بود. بخش هایی از اظهارات این هنرمند قدیمی را به نقل از خبرگزاری «ایمنا» بخوانید:

متأسفم که در اصفهان زندگی نمی کنم چراکه این شهر بسیار زیباست. خوش به حال مردم اصفهان. به خصوص هنگامی که در بازار این شهر قدم می زنید، هنرمندان بسیاری با فروتنی در حال خلق اثری هستند که شاید در دیگر کشورهای دنیا بابت آن بسیار پز بدهند و ژست بگیرند.

وقتی آدم خیلی لجش می گیرد طناز می شود بنابراین راهی را پیدا می کند که آن را بگوید تا تصحیح شود.ما در خامی و بچگی ای که داشتیم از برخی عادات و صفات لجمان گرفت و تصمیم گرفتیم که بگوییم تا خوب شود.

با بازیگر کار کردن کمی سخت است و با عروسک کار کردن آسان تر است.

بچه ها بسیار متنوع، عمیق و پیچیده هستند و جالبی ماجرا اینجاست که این موجودی که با آن شوخی می کنیم بعد مهندس، سیاستمدار،‌ رئیس جمهور و... می شود اما وقتی می بینم با بچه ها مثل خودمان رفتار نمی کنیم، دلم می گیرد. بچه ها خیلی باشخصیت و محترم هستند اما گاهی در حد حیوانات با آنها برخورد می کنیم و آنها را تحویل نمی گیریم. هر بچه که به دنیا می آید من متعجب می شوم که عجب! این شکلی اش هم آمد!

جالب است که از یک هنرمند می خواهند همه فوت و فن خود را بگوید! مثلاً یک تاجر آهن به شما می گوید که چگونه پولدار می شود؟! هنر خیلی اصول دارد و اگر شما اصول را یاد نگیرید هرگز نمی توانید یاد بگیرید و باید دوره آموزشی را بگذرانید و تحقیق و پژوهش داشته باشید.هنر امری تجربی است و باید سابقه آموزشی هم داشته باشید اما جالبی هنر و سبک ها این است که مدام در حال تغییر است.

مجموعه «کلاه قرمزی» بیش از ۲۰ سال است که ساخته شده و یادم نمی آید چگونه ساخته شد اما پیگیری اصل کار بود.این کار، مثل مغازه ای که اول یک بقالی است اما بعد کم کم به آن جنس اضافه می شود و تبدیل به یک هایپر می شود بود (که در طول زمان رشد یافت)، هنر کم کم اتفاق می افتد و تصمیم گیری ندارد اما باید پیگیری کرد. اینگونه نیست که یک دفعه تصمیم بگیریم که فیلم بلند بسازیم بلکه اول باید فیلم کوتاه بسازیم.

من فیلم طنز جدیدی اخیراً ندیدم. فیلم کمدی الان داریم اما گاهی وقت ها موضوع جالب نیست و آدم دوست ندارد.

من به عنوان یک خدمه وادی هنر تدریس می کنم، ورک شاپ می گذارم تا به کسانی که علاقه مند هستند این کار را منتقل کنم. خوشبختانه الان جوان های بااستعدادی آمده اند که ما باید کم کم کنار برویم. این وادی ادامه دارد و هروقت که جوانان نیاز به کمک داشته اند به یاری آنها رفته ام و با آنها صحبت کردم و در حدی که نمیرم در دسترس هستم. (با خنده)

آقای جبلی هنرمندی بهتر از من است و ما دو نقطه مقابل هم هستیم و هیچ ربطی به هم نداریم و میزان دعوایی که با هم داشتیم زیاد بوده و دو سلیقه متفاوتیم و 100 در صد متفاوتیم. گاهی سلیقه من به کار می آید، گاهی سلیقه جبلی که البته این یک نظام کار کردن است.فردی که با افراد مشابه خود کار کند به هیچ جا نمی رسد و اگر با ضد خود کار کند به جایی می رسد. من و حمید جبلی با هم بچه محل بودیم. او فرد بسیار دقیق، باهوشی و انسان عجیبی است و اگر اکنون در این جلسه بود و این جمعیت را نگاه می کرد تک تک آدم ها را با جزئیات و لباس هایشان برای من تعریف می کرد. در کل ما نسل عجیبی بودیم و خیلی در نوجوانی کتاب می خواندیم، تئاتر می رفتیم و موسیقی گوش می دادیم و من هم خیلی کتاب به خصوص قصه خوانده ام.

مگر می شود آدم بی سواد باشد و بعد برای ملتی بخواهد کار کند. شما باید دائم مطالعه کنید. باید در مورد جامعه شناسی، سیاست اقتصاد و فرهنگ بلد باشید چراکه در (فیلمسازی) برای همه حرف می زنید و وقتی برای همه حرفی می زنید باید حرف زدن را بلد باشید. حرف زدن در تلویزیون کار سختی است و باید باسواد باشیم چراکه همه اقشار پای تلویزیون نشسته اند.

آن زمان که من کار هنر را شروع کردم انقلاب شده بود و گاهی به ما می گفتند اینجا و گاهی آنجا باشید، ما هم تنها به این فکر می کردیم که سینما و هنر حفظ شود و با شرایط الان فرق داشت و ما فقط کار می کردیم که چیزهای خوبی که داریم از بین نرود.

من که همواره در همه شرایط کار کرده ام. وقتی عید همه می روند تعطیلات من کار می کنم و کوتاه نیامده ام اما گاهی شرایط کار آنقدر سخت می شود که نیاز است تا آرام تر شویم و دوباره کار کنیم. مجموعه «کلاه قرمزی» پروژه ای خیلی پیچیده با ظاهر ساده است.

من هیچ وقت به حرف صدا و سیما گوش نکردم! به خود آقایان هم گفتم که من خود صدا و سیما هستم. من افتخار می کنم در تلویزیون کار می کنم.

ما دو دسته هنرمند داریم؛ افرادی که هنر را به عنوان شغل انتخاب می کنند و برای درآمدزایی کار می کند. بنابراین به هر راهی می رود تا پول بیشتر فراهم کند و هنرمند دیگر هم منظورش غیر از دسته اول است که تعریف این هنرمند خیلی سخت است و این هنرمند ناچار است که این کار را انجام دهد.هنرمندان دارای ویژگی خاصی هستند اما خصیصه خاصی را در درون خود دارند.

ما یک شکاف تاریخی در امر تربیت کودک داریم. قرن ها و قرن ها شیوه تربیتی اینطور بود که بچه به دنیا می آمد و در کنار خواهر و برادر باید بزرگ می شد تا سریع آدم شود! این تربیت شرق بود و تربیت غربی هم اینگونه بوده که بچه چیز خیلی متفاوتی است و باید بهتر از من شود و بچه را در یک ویترین می گذارند و مراقبند مبادا آدم مهمی نشود که اگر این شیوه ادامه یابد من قول می دهم بچه ها آسیب می بینند.

ما تربیت سنتی را باید تصحیح کنیم و ادامه دهیم و بدانیم همه هستند و هیچکس از دیگری مهمتر نیست که اگر عادت کنیم، بچه، میانسال و بزرگ تر همه محترم اند خیلی از موضوعات ما حل شود.

در زندگی شخصی احساس خوشبختی می کنم اما در زندگی اجتماعی در کنار برخی آدم ها احساس نکبت و بدبختی می کنم و مثل همه گاهی خیلی عصبانی می شوم.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰