نصف جهان: میگوید با یکی از تاکسیهای آنلاین مسافرکشی میکرده؛ آنقدر دستفرمانش خوب بوده که سارقی حرفهای به او پیشنهاد همکاری میدهد؛ همدستش سرقت میکرده و دخترجوان رانندگی؛ خودش میگوید: «باهم کار می کردیم ولی شریکش نبودم فقط کرایه مسیر میگرفتم!«
شالش را با مانتو مشکیاش ست کرده؛ حدوداً 30 ساله است؛ به اتهام سرقت لوازم داخل خودرو دستگیر شده؛ لحظه سرقت؛ خودش میگوید: «کاری نکردم؛ فقط راننده بودم؛ همه سرقتها با "کاوه" بود که فرار کرد.«
اولش خیلی راغب به صحبت نیست و به زور حرف میزند؛ هر از گاهی به مأموری که کنارش ایستاده نگاه میکند؛ سر صحبت که باز میشود، سفره دلش را پهن میکند و از سیر تا پیاز زندگی اش را میگوید: «چند سال قبل از شوهرم جدا شدم؛ 28 سال از خودم بزرگ تر بود ولی کارخانه داشت؛ وقتی باهاش آشنا شدم سن و سالی نداشتم؛ توی یک مهمونی با هم آشنا شدیم و بعدش هم ازدواج؛ اوایلش خوب بود ولی بعدتر فهمیدم مشکل اخلاقی دارد؛ رفیق باز بود و ولخرج؛ آنقدر که بعد از چهار سال مجبور شدم طلاق بگیرم.«
توی چند دقیقه همه چیز را تعریف میکند؛ از اینکه چطور با پسری که همدستش بوده و حالا فراری است آشنا شده تا شیوه سرقتهایشان. میگوید بعد از جدا شدن از همسرش با اسنپ کار میکرده؛ مسافرکشی ولی کارش به همدستی با «کاوه» کشیده و آخر هم دستگیری.
آشنایی او با کاوه از تعمیرگاهی در جنوب شهر شروع شده بود؛ گاراژی که ماشینش را آنجا میبرده؛ کاوه هم دوست تعمیرکار همان گاراژ بوده؛ بعد از چند باری که همدیگر را دیده بودند کاوه پیشنهاد داده تا با هم همکار شوند؛ البته نه در سرقت؛ خودش میگوید: «از من خواست تا چند سرویس وسایلش را جابه جا کنم؛ اوایل خیلی سر از کارش در نمیآوردم؛ نمیدانستم چکار میکند ولی بعدتر فهمیدم.»
وقتی از او می پرسیم چرا همان موقع که فهمیدی کاوه سرقت میکند از او جدا نشدی؟ می گوید: «خب بچهبازی بود بخاطر اینکه دزدی میکند باهاش قطع رابطه کنم؛ مگه نه؟» حرفش آنقدر عجیب است که جوابی برایش نداریم؛ فقط بحث را عوض می کنیم و از سرقتهایشان می پرسیم. میگوید: «دست فرمانم خوب بود و ماشینم هم «ساینا»؛ من فقط پشت فرمان مینشستم؛ او روی صندلی شاگرد مینشست و چشم چشم میکرد توی کوچه پس کوچهها؛ 206 که میدید ازم میخواست تا یه جای خلوت بزنم کنار؛ کاوه پیاده میشد و بعد از چند دقیقه برمیگشت؛ با وسایل 206.«
وسط همه جملههایش میگوید: «من فقط کرایه میگرفتم و رانندگی میکردم؛ نه شریک سرقتهاش بودم نه همدستش؛ برای هر سرویس هم 20 تا 25 هزار تومان میگرفتم؛ به عنوان کرایه؛ حتی سابقه هم ندارم.» حرفش تمام نشده و گفتنیهایش زیاده است ولی خیلی وقت ندارد؛ مأموری که کنارش ایستاده اشاره میکند و راهی دادسرا میشوند.
افسر پروندهاش میگوید بیشتر سرقتهایشان از 206 بوده؛ در خیابانهای خلوت درِ سمت راننده یا سمت شاگرد 206 را خم میکردند و وسایل داخل خودرو را به سرقت میبردند. اغلب هم در غرب تهران. البته فقط 206 نبوده؛ از خودروهای دیگر هم سرقت کرده بودند؛ اغلب موارد شیشه ماشین را میشکستند و وسایل داخلش را میبردند.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰