کد خبر: ۹۷۲۴۸
تاریخ انتشار: ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۴

طی نشستی با حضور سه تن از اساتید حوزه و دانشگاه شاخصه‌های یک روحانی مردمی مورد بررسی قرار گرفت.

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام غلامرضا صدیق اورعی، در نشستی با عنوان «روحانیت و مردم‌داری» که به مناسب چهلمین روز درگذشت حجت الاسلام فضایلی اخلاقی در جهاد دانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد، با اشاره به شاخص‌های مردم‌داری روحانیت اظهار کرد: این مساله شاید به معنای مراعات حال دیگران باشد اما به لحاظ دینی معنای عمیق‌تری هم دارد. در واقع یک روحانی وقت زیادی برای مطالعه دین صرف کرده و به دین اسلام آگاهی دارد. همچنین از وی انتظار می‌رود به جهت مرور دین و بررسی معانی آن، خود نیز آن را پذیرفته و مروج آن باورها و عقاید باشد.

وی ادامه داد: در دین اسلام معنای نهایی پیام مذهب این است که فرد باید بنده خدا و برادر دیگران باشد. به طور خلاصه اسلام به برادری و بندگی دعوت کرده است چون تمام صفات بد ریشه در برتری طلبی و خودخواهی دارد. یکی از صفات مومنین در قرآن این است که مومن به دنبال اراده برتری طلبی و فساد در زمین نیست. کسی که دنبال برتری و تخریب است، طبق نص قرآن مومن نیست؛ چه برسد به اینکه مروج ایمان باشد.

اورعی تاکید کرد: عالم دین اصطلاحا تنها دین شناس نیست بلکه وی باید علاوه بر آگاهی مفصل، به این مسایل ایمان هم داشته و آن را ترویج هم بکند. آنچه هم که ترویج می‌شود، بندگی و برادری است. حتی قرآن با اینکه ما را به برادری با مومنان فراخوانده، از نیکی به کفار نیز منع نکرده است.

عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی اضافه کرد: درست است که بار گناه هر کس بر دوش خود اوست اما برخورد با کسی که دیگر آزاری می‌کند، تفاوت دارد. اگر بتوان با این فرد هم رابطه برقرار کرده و او را نصیحت کرد، این نیز هدف بزرگی است. خدواند به موسی(ع) فرمود که فرعون طغیان کرده و تو او را با سخن نرم دعوت کن. کسی که پیام دین را می‌برد، در ابتدا دنبال جذب، ارشاد و هدایت است؛ آن هم نه برای اینکه نیروی دین افزایش یابد بلکه برای اینکه آن فرد سعادت یابد. هدف دین سعادت انسان است. تمام رذایل اخلاقی واقعیت های ضدسعادت است.

اورعی اظهار کرد: در واقع عالم و مروج دین باید در ابتدا این را نشان دهد که خود این مسایل را قبول دارد. مردم داری به زبان ساده همان عمل اجتماعی همراه با عاطفه مثبت و تعاملات گرم است. این از ویژگی‌های هر آدمی است که به تواضع خود را تعلیم داده و ابزار موثری در جذب دیگران است. خداوند در قرآن در شأن و ایمان و مراتب وجود پیامبر(ص) اشاره کرده اما می‌فرماید این حال نرم در تو و لین بودن تو موجب جمع شدن مردم اطراف تو می‌شود.

عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی با بیان اینکه پیامبر(ص) یک انسانی است که خود در ابتدا به آنچه بر او نازل شده ایمان دارد و در مرحله بعدی دل وی به حال دیگران می‌سوزد و با لطف و مودت و گرمی و نرمی با دیگران در تعامل است، گفت: هر کس به اندازه ایمان خویش همین گونه است؛ چه مروج دین باشد چه مومن باشد. هر مومنی در جامعه بدون گفتن هم مروج دین است. البته انسان‌های بد نیز مروج بدی هستند.

وی با اشاره به شخصیت مرحوم فضایلی گفت: آقای فضایلی نیز برجسته‌تر از سایر افراد فکر و ذکرشان این بود که من خدمت گزار اسلام هستم. این تعبیر به همین معناست که دین هم به معنای بندگی خدا و برادری مومنین است. ایشان اینگونه می‌اندیشید که روحانی شده تا دین را ترویج کند؛ دین هم یعنی بندگی خدا و مردم داری کردن؛ مردم داری صفت جداگانه‌ای نیست و به اندازه‌ای که مومن هستیم، خیرخواه و خدمت گزار مردم هم هستیم.

اورعی در پاسخ به این پرسش که آیا لزوما در قدرت بودن فسادآور است؟ گفت: قدرت و ثروت که آن هم تبدیل به قدرت می‌شود، به معنای این است که انسان بتواند کاری که می‌خواهد بر دیگران کند را انجام دهد. آزادی و مسلط بودن هر دو این است که فرد بتواند اراده خویش را پیاده کند. اگر کسی بتواند اراده خویش را پیاده کند، به فساد می‌رود، تحلیل درستی نیست. باید فرد شخص بد یا نیمه بدی باشد که اگر این امکان برای وی فراهم شد، شروع به مردم آزاری و فساد کند.

وی اضافه کرد: اگر کسی آنچه را که می‌خواهد خوبی باشد، اگر شرایطی باشد که بتواند، آنچه را که می خواهد می‌تواند انجام دهد. انسانها برای تصمیم و اراده مقدماتی را طی می‌کنند که مهمترین آن این است که ترجیح یک کار بر دیگری است. کسی که مردم آزاری می‌کند، آن را به کار دیگر ترجیح داده است. لذا همیشه از کوزه همان برون تراود که در اوست. کسی که این کارهای بد را انجام می‌دهد، پس مشخص است وی همین‌ها را دوست دارد؛ نه اینکه کسی وقتی توانایی پیدا کرد، انقلاب هویت پیدا می‌کند.

عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی تاکید کرد: افراد باید به خواسته‌های خویش مراجعه کنند؛ بعد می بینند که اگر به قدرت برسند، همان می‌کنند. لذا انسان هایی که پر از آرزوهایی منفی هستند، اگر توانا شوند، همان امر در آنها بروز پیدا می‌کند. اگر کسی بخیل باشد، در عین فقر هم بخیل است.

روحانی کسی که است که اگر مردم بخواهند، در دسترس باشد

در ادامه این نشست،حجت‌الاسلام حسن جمشیدی خراسانی، از اساتید حوزه و پژوهشگر دین، با بیان اینکه با توجه به تعبیر حضرت امام شهر بدون روحانی مانند شهر بدون پزشک است، گفت: برخی روحانیون عالم دین هستند و باید سراغ آن ها رفت. ویژگی مرحوم سعیدی این بود که هنگامی که کسی پیش ایشان می‌آمد، پاسخگوی وی بود. هیچگاه بیان نمی‌کرد که وقت ندارم و فرصت نیست.

وی ادامه داد: به این شیوه می‌توان با مردم ارتباط برقرار کرد. روحانی کسی که است که اگر مردم بخواهند، در دسترس باشد. بعضا برخی روحانیون رابطه خوبی با مردم دارند ولی سخت‌گیری می‌کنند. این روحانی با مردم است ولی مردمی نیست. مردمی بودن آقای فضایلی نیز در همین بخش بود. وی دنبال راه حل‌های ساده در دین بود تا بتواند مشکلی را از دوش مردم بردارد.

حجت‌الاسلام جمشیدی خراسانی تاکید کرد: اگر برخی مواقع دین دردسری ایجاد کرده یا می‌کند، این ناشی از دین نیست بلکه از متولیان دینی است در حالی که دین امری سهل و آسان است. احکام براساس وسعت ما ارایه شده است ولی ما آن را دشوار می‌کنیم.

از اساتید حوزه و پژوهشگر دین با اشاره به ویژگی های روحانیون مردمی اظهار کرد: اگر یک روحانی بخواهد کار روحانیت کند، این مساله با قدرت در تضاد نیست بلکه کار سخت و طاقت فرسایی است. ما نمی‌توانیم در حوزه اخلاق قدم برداریم ولی ثروت و شوکت و مسئولیت‌ها و جایگاه‌ها برای ما مهم باشد.

حجت الاسلام جمشیدی خراسانی اضافه کرد: مردم نگاه خوبی به قدرت ندارند. هیچ فیلسوفی وارد قدرت نمی‌شود. چون توقع دارند دنیا گل و گلستان شود ولی این دنیا گل و گلستان نمی‌شود. با این نگاه شرایط سخت است ولی این به معنای این نیست که افراد منزوی شوند.

بین روحانیت و قدرت تضاد ذاتی و منطقی وجود ندارد

پس از وی نیز دکتر علیرضا واسعی، پژوهشگر دینی، با اشاره به اینکه وظایف افراد گاهی به مثابه فضیلت قلمداد می‌شود، اظهار کرد: امروز اگر پزشکی با بیمار خویش گفت‌وگو کرده و درد او را بشنود، پزشک خوبی تلقی می ‌ود در حالی که یک پزشک باید اینگونه باشد. امروز با پدیده دردناکی به عنوان خروج برخی روحانیون از مسیر و مشی زیستی تعریف شده برای خودشان رو به رو هستیم تا جایی که روحانی اگر در میان مردم باشد، آن را فضیلت می‌شماریم؛ این در حالی است که وظیفه روحانیت همین است.

وی افزود: طبیب دوار بالطبه تعبیری است که امام علی(ع) در مورد پیامبر(ص) از آن یاد می‌کند. ایشان سه ویژگی از پیامبر(ص) بیان می‌کنند که یکی طبیب بودن است که ناظر به حوزه تخصصی فرد است؛ یعنی پیامبر(ص) در حوزه تخصصی خویش متخصص بوده است. دوار بودن یعنی اینکه پیامبر(ص) یکجا نشین نبوده است و ساک طبابت خویش را به دست گرفته و با مردم گفت‌وگو می‌کرد. این امری است که امروز گم شده است. در تفکر انسانی پیامبر(ص) گردنده است و می‌گردد تا نیازمند را پیدا کند و نیاز او را برطرف کند. سومین مساله نیز این است که پیامبر(ص) متوجه به حوزه تخصص خود سخن می گفت.

واسعی یادآور شد: مرحوم فضایلی یک طلبه بود که هم به وظایف طلبگی خویش توجه داشت و آن را درست انجام می‌داد و واقعا به دنبال دیگران می‌گشت. اگر روحانی یک چنین نقشی در جامعه داشته باشد، خیلی خوب و اگر نداشته باشد، خیلی بد است. ایشان جستجوی نیازمند می‌کرد. وی در میان مردم و با مردم و درگیر با قضایای مردمی بود.

این پژوهشگر دینی ادامه داد: ایشان فرد آگاه و فهیمی در حوزه تخصصی خویش یعنی فقه و اصول بود. با این حال در عین آگاهی به دیانت و فرزانگی در عرصه دین شناسی ساده زیستی ایشان ویژگی برجسته اش بود. وی همچنین فردی پرتلاش بود و وظایف طلبگی خویش را به درستی انجام می داد. سه فضیلت اصلی اخلاق صداقت، تواضع و احسان است که آقای فضایلی به آن به خوبی تن داده بود.

واسعی با بیان اینکه بین روحانیت و قدرت تضاد ذاتی و منطقی وجود ندارد، یادآور شد: با توجه به انتظاری که از برخی از مشاغل و تخصص‌ها می‌رود، این فهم وجود دارد که اگر این فرد وارد عرصه‌هایی بشود، نمی‌تواند حوزه تخصصی خویش را به درستی انجام دهد. مثلا اگر یک استاد دانشگاه نماینده مجلس شد، شاید نتواند وظایف خویش را به درستی انجام دهد. اگر یک روحانی به قدرت برسد، این جزو حقوق افراد است ولی خطا در این است که فردی به قدرت سیاسی برسد، ما همچنان از او انتظار فعالیت روحانی گری داشته باشیم.

وی تاکید کرد: این به فلسفه سیاسی باز می‌گردد. فلسفه سیاسی قدرت این مساله را به بحث می گیرد که باید برای کنترل یک انسان چه باید کرد؟ آیا باید شاه فیلسوف داشه باشیم؟ به قول افلاطون اگر بخواهیم مقتدری از قدرت خود سوءاستفاده نکند، باید فیلسوف باشد.

این پژوهشگر دینی اظهار کرد: امروز فلسفه سیاسی به این سمت رفته که اساسا به شخصیت فرد نباید نگریست. اگر یک روحانی وارد عرصه قدرت شد، نباید از آن انتظار کار روحانیتی داشت. در واقع حیث کار وی متفاوت شده است.

در فلسفه سیاسی برای کنترل انسان ها باید به ابزار بیرونی روی آورد و آن مقوله قانون است

واسعی تاکید کرد: در فلسفه سیاسی برای کنترل انسان‌ها تعهدات و اخلاق و نه ویژگی‌های خانوادگی مهم نیست؛ برای این منظور باید به ابزار بیرونی روی آورد و آن مقوله قانون است. یک روحانی حق ورود به قدرت را دارد ولی اگر وارد قدرت شد باید حیث اقتدار وی را دید. پیامد این تغییر انتظار این است که سیاست مدار جامعه خود را روحانی نمی‌دانیم و از وی انتظار سیاست‌گری و نه روحانی گری داشته باشیم.

برچسب ها: روحانیت ، دانشگاه ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار