کد خبر: ۹۸۸۴۴
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۴۴

بنیاد بیل و ملیندا گیتس، یکی از پایه‌های اصلی ائتلاف ابرکمپانی‌داران آمریکایی در حوزه غذاست.

قرن بیست و یکم را به‌درستی «قرن زیست‌فناوری»1 می‌دانند، چراکه آینده «حیات» روی زمین، در این قرن تحت‌تأثیر «فناوریهای زیستی» نوین قرار خواهد گرفت. بخشی از این فناوریهای زیستی، شامل فناوریهایی است که بر کشاورزی و علوم گیاهی تمرکز دارد. این شاخه از علوم، علاوه بر شناسایی مشخصات «حیات گیاهان»، قدرت تغییر، کنترل و بهره‌برداری اقتصادی از گیاهان را در اختیار ابرکمپانیهای پیشتاز در این فناوری قرار داده است. با این توضیح باید بدانیم که در قرن جدید برنامه راکفلرها در حوزه غذا هرگز به روشهای سنتی ختم نمی‌شود؛ مهمترین دلیل تغییر این برنامه‌ها در دو تا سه دهه اخیر شامل موارد زیر است:

برای فعالیت پیشتاز در عرصه کشاورزی، بکارگیری فناوریها و دانشهای میان‌رشته‌ای، مانند ژنتیک گیاهی ضروری است.

تحول در آرایش ثروتمندان فراملی طی نیم قرن اخیر – که پیش از این به‌عنوان ابرکمپانیهای فراملی بررسی شد – لزوم بکارگیری یا حتی همکاری با این ثروتمندان را خاطرنشان می‌کرد.

با توسعه زیرساختهای تبادل اطلاعات، علوم شناختی2 که داده‌های خود را از ابزارهای فناوری اطلاعات3 می‌گیرد، در زمره مهمترین علوم برای تصمیم‌سازی و حکمرانی بر مردم جهان قرار گرفته است.

حداقل با توجه به ضرورتهای فوق، طی سه دهه گذشته علاوه بر حضور کانونهای سنتیِ تجاری و اقتصادی - مانند مونسانتو4- ورود کانونهای دانشی پیشتاز و تخصصی و همچنین صاحبان ابزارهای حاکم بر جریان اطلاعات با هدف حاکمیت بر کشاورزی جهان برای راکفلرها موضوعیت پیدا کرده است. و به این ترتیب طی سه دهه گذشته راهبرد اساسی بنیاد راکفلر، تشکیل نهادهای جدید مشارکتی و فراملیتی - که عموماً قالب غیرانتفاعی دارند - و وارد کردن افراد و نهادهای خوش‌نام و تخصصی در این عرصه بوده است؛ درحقیقت بخش اعظم برنامه‌های بنیاد راکفلر در پوشش نهادهایی مانند بنیاد جایزه جهانی غذا5، بنیاد بیل و ملیندا گیتس6، خزانه جامع بذر سوالبارد7 و شبکه فرادستی CGIAR8 ادامه یافته است. در این فصل برای دریافت آرایش فعلی راکفلرها و سرپلهای به‌روز آنان برای نفوذ به داخل ایران، شرایط این نهادها را بررسی می‌کنیم.9 دعوت می‌کنیم این بخشهای جذاب از پرونده را از دست ندهید.

همه‌ی ما بیل گیتس را می‌شناسیم؛ بیوگرافی او نیز با چند کلیک ساده در دسترس ما قرار دارد؛ اطلاعاتی مانند سال تولد، همسر و فرزندان، پدر و اصالت، دانشگاه محل تحصیل و از این قبیل اطلاعات فردی، به‌راحتی و با یک جستجوی ساده به‌دست می‌آید. مطالب پیش رو تلاش دارد ابعاد پنهانی از زندگی او را روشن کند.

ویلیام هنری گیتس(مشهور به بیل گیتس) یک چهره شناخته شده‌ی جهانی در حوزه مهندسی نرم‌افزار و همچنین تجارت علوم کامپیوتر است. وی مؤسس و مالک ابرکمپانی «مایکروسافت»10 است که نمایندگیهای آن در بیش از 100 کشور جهان گسترده شده است. گیتس اولین بار در سال 1994 به‌عنوان ثروتمندترین فرد روی زمین معرفی شد و این عنوان را تا سالها بعد از آن حفظ کرد.

بیل گیتس در 13 مارس 201411 مصاحبه مفصلی با سایت معتبر «رولینگ‌استون»12انجام داد که حاوی نکاتی مهم و خواندنی است.13 برای مثال پاسخهای گیتس، عدم اعتقادش به خدا را نشان می‌دهد و او را در زمره «ندانم‌گرایان»14 جهان قرار می‌دهد. وی در پاسخ به این که «آیا به خدا اعتقاد داری؟» تصریح کرد:

«من با افرادی مانند ریچارد داوکینز15 موافقم که انسانها به خلق اسطوره‌ها نیاز دارند. قبل از اینکه ما واقعاً درک بیماری و آب و هوا و چیزهایی مثل آن را آغاز کنیم، به دنبال توضیحات نادرست برای آنها بودیم. در حال حاضر علم برخی از قلمروها - و البته نه همه - را که مذهب خلأهای آن را پر می‌کرد، پر کرده است؛ اما رمز و راز و زیبایی جهان، بسیار شگفت‌انگیز است، و هیچ توضیحی علمی درباره آن وجود ندارد. می‌گویند آن با اعداد تصادفی تولید می‌شود؛ می‌دانید؟ به نظر می‌رسد، این یک دیدگاه نامتناسب است [می‌خندد] من فکر می‌کنم اعتقاد داشتن به خدا منطقی باشد، ولی دقیقاً این اعتقاد بر چه تصمیماتی در زندگی‌تان اثر می‌گذارد؟ نمی‌دانم.»16

اما از این جالب‌تر نوع نگاه او به کشاورزی است. آغاز کار بنیاد گیتس را سال 2000 معرفی می‌کنند اما واقعیت این است که او بنیادش را با هدف تأثیرگذاری در این عرصه و با هدایت راکفلرها در سال 1994 میلادی تأسیس کرد، سپس با طی کردن مراحلی، و با اشتراک گذاشتن منافعش با افراد و نهادهایی مانند «هیلاری کلینتون»17، «وارن بافت»18 و بنیاد راکفلر در ابتدای هزاره سوم، به جایگاهی قابل توجه در عرصه سلامت و کشاورزی دست یافت. دارایی این بنیاد طبق آخرین اعلامها بالغ بر 40 میلیارد دلار آمریکاست.

او حتی در فاصله سالهای 2006 تا 2008، مسئولیتش در مایکروسافت را برای تمرکز بر این بنیاد کنار گذاشته بود. در حال حاضر نیز بخش اعظم وقت او در این بنیاد صرف می‌شود. مصاحبه‌کننده19 در مقدمه همان گفتگو، با اشاره به بیل گیتس تصریح می‌کند:

«او تخمین می‌زند یک‌سوم از وقت خود را در مایکروسافت و دو سوم دیگر را در بنیادش و کارهای دیگر صرف خواهد کرد.»20

گیتس در این گفتگو در توجیه حضورش در کشاورزی، در توجیهی جالب و البته غیرمنطقی، این موضوع را به «فلج اطفال» مرتبط می‌کند.

«این برنامه بیشتر مربوط به بیماریهای عفونی است... من تقریباً فقط روی فلج اطفال کار می‌کنم، و پس از آن به‌دلیل اهمیت تغذیه و به این دلیل که بیشتر مردم فقیر کشاورزان هستند، ما در کشاورزی هم هستیم!!»21

چنان که در ادامه خواهیم دید بیل گیتس این فعالیتها را با همکاری راهبردی با راکفلرها با مشارکت و تأمین مالی برنامه‌ها و بنیادهای بین‌المللی آنها پی گرفته است؛ گیتس خود ارتباط برنامه‌هایش با «انقلاب سبز» را کتمان نمی‌کند، و این برنامه‌ها را دنباله برنامه‌ها از 1960 معرفی می‌کند. وی با اشاره به گستره اقدامات صورت گرفته در این زمینه می‌افزاید:

«ما در توسعه بین‌المللی پیشرفتهای باورنکردنی داشته‌ایم. در کشورهایی مانند برزیل، مکزیک، تایلند و اندونزی تعداد باورنکردنی داستان موفقیت وجود دارد. مکانهایی که به‌خوبی انجام نشده، در آفریقا خوشه‌بندی شده‌اند؛ و ما همچنین هائیتی - جایی که هفته گذشته آنجا بودم - و نیز یمن، افغانستان و کره شمالی، را داریم که نوع خاصی از موارد است. فرض را بر این گذاشتیم که هیچ جنگ یا چنین چیزی وجود ندارد. ما باید بتوانیم حتی کشورهای ساحلی آفریقایی را بپذیریم و آنها را در 20 سال آینده به یک موقعیت منطقی برسانیم. قدرت شما در حال افزایش است، زیرا تعداد کشورهایی که به کمک نیاز دارند، در حال کاهش است؛ و کشورهایی همچون چین و هند همچنان با مشکل مواجه هستند، اما خودشان برای حل این مشکلات کافی هستند. در طول 20 سال آینده، ابزارهای بهتر، واکسنهای جدید، درک بهتر از بیماریها و، امیدوارم، روشهای ارزان‌تر برای تولید انرژی به‌دست آورید. بنابراین زمان بسیار زیادی در جهت افزایش شرایط انسان در اختیار دارید. حتی چیزهایی مانند «توالت مناسب» که یک پروژه خاص پایه‌ای است، می‌تواند تحول بزرگی ایجاد کند.»22

همچنین نظر او درباره «نورمن ارنست بورلاگ» نیز جالب توجه است. گیتس، بورلاگ را تحسین می‌کند و او را «معلم» خود می‌داند و تصریح می‌کند:

«من هرگز دکتر نورمن بورلاگ، دانشمند گیاه‌شناسِ برنده جایزه نوبل را که بیشتر از هر کسی در تاریخ با گرسنگی مبارزه کرد، ندیدم، اما او را طی سالها تحسین کرده‌ام.

زمانی که من در مورد توسعه کشاورزی شروع به یادگیری کردم، با نام او مواجه شدم؛ به‌گونه‌ای که اغلب احساس می‌کردم او معلم من بوده است. او کار خود را در دهه 1940 آغاز کرد، که در آن زمان به کشاورزان مکزیکی کمک کرد بازده زمینهایشان را با ابزار «بذر»های بهتر، تقریباً 6 برابر شود. در طول 40 سال بعد از آن، این موفقیت به سراسر آمریکای لاتین و آسیا گسترش یافت. انقلاب سبز، همان‌گونه که زندگی کاری دکتر بورلاگ نشان می‌دهد، گرسنگی در جهان را به نصف کاهش داد. برخی از منتقدان می‌گویند که تلاش در جهان برای بهبود زندگی مردم فقیر، محکوم به شکست است. اما دکتر بورلاگ اثبات کرد پیشرفت در مقیاس بزرگ امکان‌پذیر است. او یک قهرمان واقعی است و داستان زندگی او باید ما را در مورد آینده خوشبین کند.»23

نکته قابل توجه اینکه بیل گیتس نیز با همراهی جمعی از کمپانی‌داران بین‌المللی عمیقاً به لزوم کاهش جمعیت بشر اعتقاد دارد. او معتقد است کره زمین ظرفیت جمعیت فعلی دنیا را ندارد، لذا تصریح می‌کند با بکارگیری ابزارهای مختلف - از جمله تغذیه و واکسیناسیون - باید به کاهش جمعیت جهان مبادرت کرد.24 از همین رو است که رکوردزنی تاریخی ایران در کاهش نرخ باروری موجب خوشحالی و احساس موفقیت «ملیندا»- همسر بیل گیتس - است.

در همین راستا سایت رسمی خزانه بذر سوالبارد از دیدار بیل‌گیتس و نخست‌وزیر نروژ در سال 2013 گزارشی منتشر کرده که به همداستانی این شبکه زرمدار جهانی بر این امر تأکید دارد؛ این سایت می‌نویسد:

«نروژ و بنیاد بیل و ملیندا گیتس، با همکاری هم تسهیلاتی فراهم کرده‌اند که کاهش قیمت را برای برنامه «تنظیم خانواده» در پی داشته است. برای مثال ارائه «ایمپلنت پیشگیری از بارداری مقرون‌به صرفه» در کشورهای در حال توسعه را می‌توان نام برد.»25

برای آشنایی بیشتر با چگونگی ورود گیتس به برنامه غذا و سلامت، و همچنین سطح بالای اقدامات او دو مورد از اقدامات او را در بخشهای بعدی را دنبال کنید.

این علم هنوز در ایران شناخته نشده است. این رشته، جزو علوم میان‌رشته‌ای است که درباره ذهن و مغز به تحقیق می‌پردازد. محققان این رشته باید به علوم مختلفی، خصوصاً روان‌شناسی، فلسفه ذهن، عصب‌شناسی، زبان‌شناسی، انسان‌شناسی، علوم رایانه و هوش مصنوعی تسلط داشته باشند. از اهداف اساسی این رشته می‌توان به الگوسازی و شناخت در زمینه‌های تفکر، نوع منطق و استدلال کردن، شرایط حافظه، ابعاد توجه، نوع یادگیری، و از این قبیل اشاره کرد.

طی دو دهه گذشته با توسعه ابزارهای ارتباطی، امکان آنالیز افراد از طریق دستگاههای ارتباطیِ همراه، فراهم شد. اکنون از این علوم، برای شناسایی، پیش‌بینی یا طراحی اقدام متناسب با «کنش مردم در شرایط خاص» - مانند جنگ، انتخابات، تحریم و غیره - استفاده می‌شود. به این ترتیب این ابزارها، به اساسی‌ترین و راهبردی‌ترین ابزارهای حکمرانی بدل شده‌اند.

برخی حوزه‌های این علوم عبارتند از: مداخله تشخیصی و درمانی، هوش مصنوعی، تقویت شناختی، تشخیص، روباتها، بازیهای رایانه‌ای، آموزش و پرورش شناختی، روان‌درمانی شناختی، شناخت اجتماعی و روان‌شناسی سیاسی، روان‌شناسی تحلیل اطلاعات و رسانه‌های گروهی، روان‌شناسی تغییر ذهن، علوم دفاع شناختی، اقتصاد شناختی، مهندسی شناختی.

برچسب ها: گیتس ، غذا ، آنالیز ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰