نصف جهان: محمود شهرياري معتقد است: بازيگراني که کار اجرا انجام مي دهند، ضرر خواهند ديد و کارگردان‌ها براي سريال‌هاي خود به سراغشان نمي‌آيند، زيرا به چهره تکراري تبديل شده‌اند.

اين مجري تلويزيون در گفتگو با «ايسنا» با اشاره به مرز ميان بازيگري و اجرا اظهار کرد: مرزهاي بين بازيگري و اجرا بايد رعايت شود و وقتي بازيگران کارشان به دليل توليدات پايين سينما و تلويزيون کاهش پيدا مي‌کند، بيکار مي‌شوند و اولين پيشنهادي که به آنها مي‌شود را قبول مي‌کنند اما کار اجرا براي بازيگر به ضرر اوست، به دليل اينکه اجرا و بازيگري دو مقوله کاملاً متفاوت هستند و نبايد مرز آنها با هم ادغام شود.

او با انتقاد از تلويزيون براي بهره‌گيري از چهره‌هاي مشهور به عنوان مجري، ادامه‌ داد: تلويزيون ضرر اصلي را خواهد کرد. زيرا براي جذب مخاطبان خود سلبريتي‌ها را براي اجراي مسابقات مي‌آورد و فکر مي‌کند که مي‌تواند خود را نجات دهد اما حتي اين مهره‌ها را هم مي‌سوزاند و آنها را از سوپراستاري مي‌اندازد.

شهرياري درباره دلايل فعاليت نکردن در تلويزيون گفت‌: در طول تاريخ تلويزيون هيچ وقت نگفته‌اند چرا ممنوع شديد و چرا برگشتيد. خودم نيز هنوز نمي‌دانم چرا در تلويزيون کار نمي‌کنم. قبلاً هم ممنوع شديم و باز هم دعوت به کار شديم. حتي در آن زمان نيز پرسيديم که دليل اين اتفاق چيست که آنها دليل را کج‌سليقگي عنوان کردند. متأسفانه تلويزيون خطوط قرمز زيادي دارد و با تغيير مديران و سلايق عوض مي‌شود که خطرناک است زيرا بايد اصول ثابتي داشته باشيم که آن را به همه جا ابلاغ کنيم نه اينکه با تغيير يک مدير تمام خطوط قرمز عوض شود.

اين مجري تلويزيون با اشاره به سيال بودن خطوط قرمز تلويزيون ادامه‌ داد: به عنوان نمونه خطوط قرمز در شبکه 3 و شبکه نسيم به کلي متفاوت است؛ براي مثال موسيقي‌اي که از شبکه نسيم مي‌شنويم، از هيچ شبکه ديگري نخواهيم شنيد. چرا بايد اين تفاوت‌ها وجود داشته باشد؟ آنها به دلايل پيش پا افتاده‌اي مجريان را کنار مي‌گذارند. براي مثال با برنامه «نود» چه کردند؟ با اينکه با افتخار از آن نام مي‌بردند. من از سال 93 در تلويزيون اجرايي نداشتم و زماني متوجه اين مسئله شدم که يک تهيه‌کننده طرحي را به تلويزيون ارائه کرده بود و به من پيشنهاد اجراي آن را داد اما زماني که اين مسئله را به سازمان صداوسيما گفت، آنها گفته بودند که فرد ديگري را به عنوان مجري انتخاب کنيد. به نظرم يکي از اصول مديريتي اين است که مدير قابليت‌هاي زير دست خود را بشناسد و از آنها استفاده کند.

او با اشاره به مسابقاتي که در حال‌ حاضر از تلويزيون پخش مي‌شود، گفت‌: استقبال چنداني از مسابقات «برنده باش» و «پنج ستاره» نشده، به دليل اينکه کار اجرا با بازيگري متفاوت است. بازيگر يک متن را حفظ مي‌کند و ژست مي‌گيرد و مطابق با سليقه کارگردان آن را ايفا مي‌کند اما اجرا بداهه است که مجري در لحظه بايد جمله‌اي را بيان‌ کند. بازيگري که فقط ياد گرفته متني را حفظ کند و مطابق با سليقه کارگردان آن را ادا کند، نمي‌تواند کار اجرا انجام دهد.

اين مجري تلويزيون درباره مديران صداوسيما اظهار کرد: اميدوارم يک روز مديران ما از خواب غفلت بيدار شوند؛ البته حس مي‌کنم که خودشان را به خواب زده‌اند و در يک برج عاجي نشسته‌اند و شبکه‌هاي خودمان را قابل مقايسه با هيچ شبکه خارجي نمي‌دانند. در صورتي که تمام مخاطبان ما به برنامه‌هاي توليدي ساده و پيش پا افتاده آنها جذب شده‌اند.

شهرياري بيان کرد: يک شبکه تلويزيوني ماهواره‌اي مجريان خود را جمع‌آوري مي‌کند؛ آنها آواز مي‌خوانند و مردم جذب اين برنامه مي‌شوند، در حالي که ما خودمان مجريان متخصص داريم. مدت زيادي است که دانشکده صدا و سيما را داريم و با اينکه فارغ‌التحصيلان در اين عرصه‌ها دوره ديده‌اند از آنها هيچ استفاده‌اي نمي‌شود و به جاي آن بازيگران براي اجرا به تلويزيون آورده مي‌شوند.

اين مجري تلويزيون در پايان گفت: اميدوارم فردي يک روز از طرف مجلس شوراي اسلامي از سازمان صداوسيما جواب بخواهد. نمي‌شود که صداوسيما در برابر بودجه‌اي که دريافت و آن را نابود مي‌کند، جوابي ندهد. تعداد زيادي از شبکه‌هاي تلويزيون با چه هدفي تأسيس شده‌اند، در حالي که هيچ بيننده‌اي ندارند. به نظرم تعداد بينندگان تلويزيون از کارمندان سازمان صداوسيما کمتر است. آيا نماينده مجلس شوراي اسلامي نبايد به صورت سئوال و تحقيق، مسئله بودجه و عملکرد صداوسيما را مطرح کند که موقع بودجه دادن به سازمان دقت داشته باشند؟ اين پول‌هاي مردم رنج‌کشيده است که براي گذران عمر خود دچار مشکل هستند.