ناگفتههای مهدی فخیمزاده از سینمای ایران در روزهای ابتدای انقلاب
نصف جهان: مهدی فخیم زاده، بازیگر و کارگردان سینما در گفتگوی مفصلی با خبرگزاری «ایلنا» به بیان خاطراتی درباره ممنوع کاری هنرپیشه های مطرح سینمای قبل از انقلاب در سال های دهه 60 پرداخته است. بخشی از اظهارات او را بخوانید.
* ایرج قادری در حال ساخت فیلم «دادا» بود و میخواست فیلم بعدیاش را هم بسازد اما مخملباف که آن زمان بسیار تندرو بود، یک کلیپی را از فعالیتهای ایرج قادری در سینمای قبل از انقلاب آماده و تدوین کرد و آن را به مراکز مختلف نشان داد و این سئوال را مطرح کرد که چرا ایرج قادری باید بعد از انقلاب فیلم بسازد؟ به دنبال این رفتار، روزنامه ای هم مطلبی را منتشر میکرد و به مدیران فرهنگی فشار میآورد و مدیران وزارت ارشاد نیز بهترین راهحل را این میدیدند که کلاً صورت مسئله را پاک کنند اما هیچ مدرکی دال بر ممنوع کاری صادر نمیکردند و هیچ مدرکی نیز امروز وجود ندارد.
* در زمان ساخت یک فیلم سینمایی من متوجه شدم که یک بازیگر اصلی آن فیلم ممنوع کار شده است. من به همراه یکی از کارگردانها به دیدن انوار رفتیم که آن زمان مسئول فرهنگی بود، به ما گفتند یکی از کارمندان هتل به ما اعلام کرده که این بازیگر به همراه دوستانش جشن تولد گرفتهاند برای همین اجازه فعالیت ندارد که ما بسیار مذاکره کردیم تا مسئله حل شد درحالی که امروز حتی اگر چنین اتفاقی بیافتد نیاز به حکم دادگاه دارد.
* سعید راد همراه با جمشید هاشمپور که آن زمان به جمشید آریا معروف بود، فیلم سینمایی «عقابها» را به کارگردانی سامان خاچیکیان بازی کرد که یک فیلم انقلابی بود و با استقبال مردم مواجه شد اما بعد از نمایش فیلم، همه کسانی که در این فیلم حضور داشتند، ممنوعکار شدند آنهم به این دلیل که گروههای فشار اعتراض کردند که چرا باید یک فیلم انقلابی با حضور بازیگر قبل از انقلاب و به کارگردانی یک ارمنی ساخته شود و انوار نیز برای آنکه بتواند جو متشنج را مدیریت کند و اعتراضها فروکش کند، اعلام کرد که همه این هنرمندان ممنوع کار شدند اما نمیتوانست فیلم را توقیف کند زیرا اگر فیلمی را که پروانه ساخت و نمایش دارد، توقیف کند آن وقت تهیهکنندگان دست به واکنش میزدند و تولید متوقف میشد.
* یکبار یکی از بازیگران را به دلیل شباهت به بازیگر دیگری در قبل از انقلاب ممنوع کار کردند که من با ادله ثابت کردم اشتباه شده است یا زمانی که بهمن مفید به ایران آمد بسیار تلاش کردم که او دوباره در سینما و تلویزیون نقشآفرینی کند اما موافقت نکردند.
* یکبار در تلویزیون و در زمان ساخت سریال «بیصدا فریاد کن» عبدالعلی همایون که پیر شده بود به دیدن من آمد و من میدانستم اگر به مسئولان صداوسیما اعلام کنم که میخواهم به او نقش بدهم آنها سابقه وی را بررسی میکنند و به او اجازه کار نمیدهند زیرا دنبال دردسر نبودند اما من یک نقش معمولی و پزشکی در بیمارستان را به او دادم و شش روز نیز سر صحنه بود اما به هیچ عنوان خبرش را اعلام نکردم و به روابط عمومی سریال نیز گفتم که اطلاعرسانی نکنند. البته متأسفانه چند روز بعد از پایان فیلمبرداری و قبل از پخش سریال عبدالعلی همایون درگذشت و تصاویر وی در آن سریال به عنوان آخرین نقشآفرینی او ثبت شد.
* وضعیت درباره بازیگران زن بسیار بدتر بود و حتی کسانی که چهره های شناخته شده معروفی نیز نبودند باز اجازه نداشتند بعد از انقلاب فعالیت کنند و ما باید از بازیگرانی استفاده میکردیم که سن آنها بالا رفته باشد و دیگر شبیه چهرهشان قبل از انقلاب نباشند. مثلاً من با فخری خروش در فیلم «زخمه» همکار بودم و نقش زن و شوهر را ایفا میکردیم، بعد فخری خروش در فیلم «مترسک» ایفای نقش کرد و در جشنواره فیلم فجر میخواستند به او جایزه بدهند اما انوار اعلام کرد اگر به او جایزه بدهید گروههای فشار جنجال درست میکنند و دیگر اجازه نمیدهند تا او کار کند.
* در دهه 60 نام عزتا... انتظامی، علی نصیریان و جمشید مشایخی به عنوان هنرمندان تئاتر مطرح شد که به سینما آمدند و به خوبی جانشین برخی بازیگرانی شدند که بعد از انقلاب اجازه فعالیت نداشتند. البته فیلمنامههایی که در آن زمان و در دهه 60 ساخته میشد داستانهایی داشت که بازیگران قبل از انقلاب نمیتوانستند یا نمیخواستند در آن فیلمها حضور پیدا کنند و بازیگران تئاتر که اکثراً آکادمیک یا تجربی تئاتر را فراگرفته بودند بهترین جایگزین بودند.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰