نصف جهان: نشست زندگی تئاتری همزمان با هشتاد و پنجمین سالگرد تولد علی نصیریان، 19 بهمن ماه برگزار شد. در این مراسم ایرج راد، داریوش مؤدبیان، فرهاد آییش، مجید گیاهچی و شهرام گیل آبادی درباره علی نصیریان صحبت کردند و در نهایت نیز کیک تولد نصیریان همراه با صحبت های او درباره زندگی حرفه ای اش بریده شد.
ایرج راد:
استاد نصیریان یکی از پایهگذاران اصلی تئاتر نو در ایران هستند. ۷۰ سال کار ارزشمند و مستمر انجام دادند و یکی از پایهگذاران اداره هنرهای دراماتیک بود. استاد نصیریان با تئاترهایی که اداره برای اجرا در تلویزیون تولید میکرد، مردم را بیشتر با تئاتر آشنا کردند و این مرحلهای برای توسعه تئاتر بود. استاد نصیریان سنتهای نمایش ایرانی را به صورت مدرن روی صحنه میبردند. ایشان شخصیتی زلال دارند و به همین دلیل روی مردم تأثیرگذار هستند. برای من خصایص انسانی آقای نصیریان ارزشمندتر از هنر و تواناییشان در کارگردانی، بازیگری و نمایشنامهنویسی است.
فرهاد آییش:
این شانس را داشتم بعد از انقلاب با آقای نصیریان تئاتر کار کنم و سفرهای دو نفره و چند نفره برویم و روابط خانوادگی با هم داشتیم. از نوجوانی عاشق علی نصیریان بودم در آن دوره جرأت تئاتر رفتن نداشتم اما شنیده بودم آقای نصیریان در یک سالنی تئاتر کار میکند، یک شب رفتم آنجا و به او سلام کردم و او هم جواب مرا با محبت داد اما وقتی فیلم «آقای هالو» را دیدم به شدت تحت تأثیر قرار گرفتم. من فکر میکردم اگر همه آدمهای دنیا مثل «آقای هالو» بودند، چه دنیای خوبی ما داشتیم. من چون پدرم را زود از دست دادم علی نصیریان را یکی از الگوهای پدری خودم قرار دادم و الگوی دیگرم هم «آقای هالو» بود. بعد از آن دوره برای تحصیل به آمریکا رفتم اما نیروی عجیبی مرا به سمت تئاتر میکشید و من هم یک گروه تئاتر ایرانی درست کردم. جالب است بگویم که اسم علی نصیریان بین ما همیشه جریان داشت. آرزوی من همیشه این بود که یک روز رو به روی علی نصیریان بنشینم و با او حرف بزنم، این آرزو باعث ایجاد یک طرح نمایشی دو نفره در ذهن من شد و من شجاعت به خرج دادم و با او تماس گرفتم و مطرح کردم و اسم آن نمایش هم «هفت شب مهمان ناخوانده» بود. من نه تنها آن دو ساعت را جلوی آقای نصیریان بودم بلکه بارها علی نصیریان بر صحنه همین نمایش پیشانی مرا بوسید تا اینکه من هم تا حدی به یک سادگی ایشان رسیدم. چیزی که برایم جالب است، او در اوج سادگی به لحاظ خرد و دانش پیچیده است. من بعد از آشنایی با علی نصیریان واقعاً وارد فاز جدیدی از زندگی ام شدم.
علی نصیریان:
بچه بودم، تازه رادیو آمده بود در رادیو یکسری پیش پرده خوان بودند، اینها تصنیفهایشان را چاپ می کردند. در لاله زار یک قِران میفروختند. من اینها را میخریدم و خودم میخواندم. خلاصه در این جشنهای فامیل من میخواندم و این باعث شد من به این سمت کشیده شوم. در «سربداران» از عمد پرطمطراق دیالوگ میگفتم تا به چشم تماشاگر بیاید، خلاصه کار ما با تخته حوضی و تعزیه در محرم و صفر آغاز و به علاقه به سینما رسید. من عضو هیچ حزب و فرقهای نبوده و نیستم، تئاتر را هم درونی می دانم نه ژست و ادا! ما هر کار موفقی انجام دادیم با گروه بود ولی نمیدانم الان با شرایط اقتصادی، اینترنت، ارتباط با دنیا و رشد جمعیت گروه میتوان شکل داد یا نه. آنچه مسلم است تئاتر جریان و گروه میخواهد.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰