پ
کد خبر: ۶۷۳۷۳
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۴:۵۸

مهتاب کرامتي در اين چند سال گذشته علاوه بر بازيگري، نقش هاي ديگري را در سينما براي خود تعريف کرده است. امسال دو فيلم با تهيه کنندگي مشترک او و طهور ابوالقاسمي به اکران در آمد. فيلم هايي که فروش مناسبي هم داشتند و گليم خود را از آب بيرون کشيدند. سفير يونيسف هم يکي ديگر از نقش هاي اوست. 

به گزارش آریا، با اين که کرامتي، بازيگري را کنار نگذاشته اما اين طور که نشان مي دهد، هواي تهيه و توليد فيلم را در سر به طور جدي مي پروراند و احتمالا قصد دارد فيلم هايي را که به عنوان بازيگر آرزوي ساختنش را در سينماي ايران داشته، حالا به عنوان تهيه کننده مقابل دوربين ببرد.

بسياري از بازيگران در سينماي ايران طي سال هاي اخير به کارهاي ديگري غير از حرفه خود دست زدند اما تصور مي کنم شما اولين بازيگري هستيد که به تهيه کنندگي فيلم مستند مي پردازيد؛ آن هم مستندي درباره زنان ورزشکار؛ انگيزه شما از تهيه کنندگي اين مستند چه بود؟

من به همراه خانم ابوالقاسمي و خانم علايي در شرکت «انديشه پرديس جم» مدت هاست که در زمينه تهيه کنندگي با هم همکاري مي کنيم. چهار سال پيش يک مسابقه درباره بدلکاري تهيه کرديم که اتفاقا به دنبال اين هستيم که اين مسابقه را هم به زودي پخش کنيم. در واقع در زمان برگزاري اين مسابقه با اين خواهران ورزشکار آشنا شديم. خانم مصيبي در ساخت اولين فيلم اکشن خود هم از حضور آنها استفاده کردند و به اين ترتيب آشنايي بيشتري ميان آنها شکل گرفت که در نهايت ايشان به ما پيشنهاد دادند که مستند اين سه خواهر را که هر سه لژيونر هستند و به همين دليل يک مدل يونيک در دنيا به حساب مي آيند، در دفتر خودمان توليد کنيم.

واقعيت اين است که زندگي اين عزيزان، ناکامي ها و مشکلات شان و در عين حال وضعيت رو به رشدي که دارند سوژه بسيار جذابي براي همه ما بود و به همين دليل ما پذيرفتيم که اين فيلم را تهيه کنيم. از سوي ديگر ووشو هم فصل مشترک اين سه خواهر بود. با اين که هر سه در اين رشته ورزشي فعاليت مي کنند اما هر سه کاراکتر متفاوتي دارند و در زندگي از يکديگر الگوبرداري نمي کنند. آنها سه نوع زندگي متفاوت دارند و انگيزه و اميد اين عزيزان و شوخ و شنگي آنها با وجود مشکلات زياد باعث شد که ما به ساخت اين مستند ترغيب شويم.

ساخت فيلم هاي مستند پرتره و بيوگرافي نياز به هزينه زياد و صرف زمان طولاني، حداقل بيش از يک سال و به طور معمول چند سال متناوب دارد؛ از ابتداي کار پيش بيني به طول انجاميدن اين کار و هزينه هاي آن را مي کرديد؟

در ابتدا نمي دانستيم که چقدر کار وسعت خواهد داشت و تا چه زماني طول خواهد کشيد اما براي خودمان هيچ حد و مرزي هم تعيين نکرده بوديم. در وهله اول چيزي که براي ما مهم بود، راحت بودن اين خانواده و اين خواهران مقابل دوربين مستند ما بود و مي دانستيم که اين کار نياز به زمان دارد تا دوستان بتوانند به راحتي با دوربين ما درد دل کرده و احساسات خود را بيان کنند. خوشبختانه اين اتفاق به سرعت در مقابل دوربين رخ داد. با همه اينها و با اين که مي شد کماکان ساخت فيلم را ادامه داد، ما ناچار بوديم در نقطه اي ساخت آن را متوقف کنيم. به همين دليل تصميم گرفتيم برنده شدن اين خواهران در مسابقات و بازگشت آنها به ايران نقطه توقف فيلمبرداري ما باشد.

با اين حال چند وقت پيش که با شهربانو صحبت مي کرديم او درباره زندگي با شوهرش چيزهايي تعريف مي کند که همه ما متفق القول بوديم نکاتي در زندگي او وجود دارد که مي تواند تنها مستندي درباره شهربانو و اميد ساخت. مي خواهم بگويم آنقدر زندگي آنها جذاب و سرشار از نکات ظريف و جالب است که همچنان مي توان به آنها پرداخت.

اما در ساخت فيلم در صنعت سينما اگر به بازگشت مالي و سرمايه فکر نکنيد، قطعا بازنده خواهيد بود چون سوژه اين فيلم مطابق علاقه شخصي همه ما بود، اصلا به هزينه آن فکر نمي کرديم. بخصوص که در آن زمان قرار نبود فيلم اکران شود. وقتي اين مستند در جشنواره سينما حقيقت موفق شد و خانم حکمت آن را ديدند، ايشان جرقه اکران عمومي فيلم را در ذهن ما زدند. آقاي ايوبي هم که در آن زمان رياست سازمان سينمايي را بر عهده داشتند به ما گفتند که اين مستند مي تواند فيلم منتخب سينماي ملي باشد. در آن زمان اصلا فکر نمي کرديم که هفته ششم اکران فيلم را ببينيم. در حقيقت ما با اکران فيلم مستندمان راهي را براي اکران فيلم هاي مستند باز کرديم که فکر مي کنم براي همه خيلي ارزنده است. مستندسازان از اين پس مي توانند اميدوار باشند که فيلم شان به اکران عمومي هم دربيايد.

حضور شما به عنوان يک بازيگر شناخته شده چقدر در پيشبرد کارها و جلب اطمينان اين سه خواهر و خانواده آنها تاثير داشت؟

من در تمامي مراحل ساخت فيلم حضور داشتم اما ما در دفترمان تقسيم وظايف انجام مي دهيم. کارهاي توليدي دفتر با مديريت خانم ابوالقاسمي و مديريت اجرايي خانم علايي انجام مي گيرد. من اعتقاد دارم که بايد کنترل و حمايت وجود داشته باشد اما در تمامي توليدات دفتر ما، کارگردان استقلال فکري خود را دارد. در نتيجه هميشه به اندازه خودم و تا حدي که نياز باشد، در پروژه حضور دارم. در اين مستند چون قبل از اين که فيلمبرداري شروع شود اين آشنايي شکل گرفته بود آنها مي دانستند که ما مثل يک خانواده هستيم و با هم در اين دفتر به صورت تيمي کار مي کنيم. در نتيجه اين اعتماد از همان ابتدا به ما و گروه مان شکل گرفت. از سوي ديگر شکل گيري اين اعتماد نيازمند صرف زمان طولاني بود و سحر مصيبي به دليل اينکه آدم راحتي است و البته در کارگرداني هم اقتدار دارد، توانست اطمينان آنها را به خوبي جلب کند و وارد حريم آن خانواده شود، به شکلي که آنها اصلا حضور دوربين و افراد حاضر در پروژه را ميان خود حس نکنند.

معمولا هزينه ساخت فيلم هاي داستاني اعلام نمي شود اما شايد بتوان از شما درباره هزينه اي که صرف اين فيلم مستند کرديد سوال کرد چرا که با وجود سفرهاي خارجي و مدت زمان طولاني (در حدود سه سال) که صرف ساخت اين پروژه شد، ساخت اين اثر حتما کم هزينه نبوده؟

مستند کم خرجي نبود. به علاوه اين که از زماني که ما اين فيلم را براي جشنواره حقيقت و پس از آن اکران ارائه داديم، هزينه تبليغات و نمايش عمومي آن مثل همه فيلم هاي سينمايي شد اما به نسبت يک فيلم مستند بي نهايت از فروش آن راضي هستيم. چيزي که براي مان اهميت داشت اين بود که ما بتوانيم جريان ساز شويم و اين فيلم جرياني را به راه بيندازد که ما به اقتدار زنان ايراني بپردازيم. مي خواستيم به آنها بگوييم اگر بخواهيد مي شود اما بايد انرژي گذاشت و پوست کلفت بود. از موانع نبايد بترسيد و جلو برويد. اکران فيلم مستند هم کار سختي براي همه ما بود اما به اين دليل که فيلم ارزشمند است، اقشار متفاوت جامعه مي توانند با آن ارتباط برقرار کنند و حس خوبي توسط فيلم به تماشاگر منتقل مي شود، توانستيم با وجود تمامي مشکلات در نهايت فيلم را به اکران برسانيم.

پيش بيني چنين استقبالي از فيلم و اختصاص اين تعداد سينما به اين مستند را مي کرديد؟ با چه چشم اندازي فيلم را به اکران عمومي سپرديد؟ اصلا تصور مين کرديد که برخلاف عرف رايج و معمول سينماي ايران بتوانيد فيلم مستند زنانه اي را اکران کنيد؟

بعد از جشنواره سينما حقيقت تصور مي کرديم که مي توانيم فيلم را به طور محدود اکران کنيم اما باز هم پيش بيني مان اين نبود که پا به پاي فيلم هاي سينماي داستاني پيش برويم. اکران ما به شکلي است که انگار سرگروه داريم و در شش هفته که واقعا براي اکران فيلمي مستند کم نيست شاهد افزايش فروش آن بوديم. من به همه دوستاني که مي خواستند فيلم را ببينند مي گفتم امان ندارد فيلم را ببينيد و در کنار آن قرار نگيريد. خوشبختانه پيش بيني من درست بود. حالا که شش هفته از اکران فيلم مي گذرد به نسبت هزينه فروش فيلم حتي بالاتر از بعضي از فيلم هاي داستاني است.

اين که فيلم بدون مميزي و اصلاحيه راهي اکران شده هم نشان داده نگاه درست و همراه با واقع بيني مديران سينمايي به اين سوژه و مضمون فيلم است، پيش بيني مي کرديد مديران چنين برخوردي با فيلم داشته باشند؟

در ابتدا اين پيش بيني را نداشتيم اما وقتي مديران استقبال کردند فکر کرديم که چرا مردم نبايد ببينند، چنين قهرماناني در کشور وجود دارند؟ همان طور که الهه هم در فيلم مي گويد همه مي شنوند که ما قهرمان شديم اما نمي دانند که چطور مسابقه مي دهيم و قهرمان مي شويم.

فکر مي کنيد در ميان زنان ورزشکار ما چقدر پتانسيل ساخت چنين فيلم هايي وجود دارد که هم در جشنواره ها مورد تقدير قرار گيرند و هم مخاطب خود را داشته باشند؟

تعداد زيادي از اين دست قهرمانان داريم. ورزشکاران زيادي فيلم را ديدند که بسياري از آنها از صفر شروع کردند و به اوج رسيدند. پتانسيل خيلي خيلي زيادي وجود دارد و سوژه هاي بسياري هست که به اعتقاد من و دوستانم بايد به آنها هم پرداخته شود.

احتمالا با موفقيت «صفر تا سکو» انگيزه بيشتري براي ادامه ساخت چنين مستندهايي خواهيد داشت. چه برنامه هايي در زمينه ساخت فيلم مستند پيش رو داريد؟

به هيچ عنوان هيچ محدوديتي براي خود قائل نيستيم و چون به شکل تيمي و مشورتي کار مي کنيم، اگر سوژه جديدي باشد که همه ما را درگير کند و طبعا مطابق سليقه همه باشد حتما به آن خواهيم پرداخت. خانم ابوالقاسمي تجربه ساخت مستند دارد و همه ما دوست داريم که اگر سوژه بکري پيدا شود، حتما درباره آن کار کنيم اما همه ما مي دانيم که کارمان سخت تر شده چون فيلم مستند موفقي ساختيم. به همين خاطر مي خواهم از همه دوستاني که در اين مدت در کنار ما بودند، تشکر کنم، بخصوص از خانم حکمت، پخش کننده اين مستند و خانم هميلا مويد که تدوين فيلم را بر عهده داشت و البته اعضاي تيم تبليغات، ساخت تيزر، طراحي پوستر، مواد تبليغاتي و اتاق فکر. من معتقدم اگر موفقيتي با ساخت اين مستند براي ما به وجود آمده، نتيجه يک کار جمعي و تيمي بوده است. دلم براي اين شکل کار کردن خيلي تنگ شده و منتظرم تا دوباره چنين کاري را تجربه کنم./ گلاويژ نادري



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰