پ
کد خبر: ۶۷۴۹
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۶:۵۷

 هر نوع دسته بندی یعنی تمایز قائل شدن، یعنی تفاوت داشتن و وقتی در عالم سینما می گوییم سینماگر زن یا سینماگر مرد، از همان ابتدای کار این دو جنس را از هم جدامی کنیم. تمایز بین زن و مرد نه تنها در مورد سینما که در ساده ترین مسائل روزمره هم وجود دارد. ما در طول شبانه روز بارها و بارها با مواردی برخورد می کنیم که بین زن و مرد مرزبندی وجود دارد و حتی بسیاری از کالاها مخصوص زنان و مردان تولید می شود؛ مثل مواد آرایشی و بهداشتی، پوشاک، دارو، کیف و کفش و… این جداسازی همیشه به معنای کوچک انگاری یک گروه و بزرگنمایی گروه دیگر نیست و شاید ذائقه، توانایی جسمانی، روحیات و… هر گروه در نظر گرفته و براساس آن مرزبندی درستی کشیده شده است. در دنیای عقاید فمینیست ها که برای ما این واژه عموما مترادف با جنبش های سیاسی- اجتماعی زن محور است، بانوان همیشه مورد ظلم واقع شده اند و ایمن نابرابری به خاطر جنسیت آنان است. در ایران وقتی سینماگران زن در فیلم های خودشان از مسائل هم جنس های خود می گویند و نسبت به برخی نابرابری ها اعتراض می کنند، همه به سادگی انگ فمینیست بودن به آنها می زنند، در حالی که شاید زن فیلمساز تنها نسبت به برخی شرایط فردی و اجتماعی خود معترض است و هیچ انگیزه یا اندیشه فمینیستی هم نداشته باشد، که اگر هم داشته باشد، کسی نمی تواند به زور عقائد انسانی را تغییر دهد یا او را از مسیری که انتخاب کرده است، باز دارد. تا به حال زنانی مثل فروغ فرخزاد در گذشته هم در ادبیات و هم در تجربه های تئاتری و سینمایی شان و امروز هم افرادی مثل تهمینه میلانی در فیلم های سینمایی از شرایط جنس زن در اجتماع و در تقابل با مردان صحبت کرده اند و افرادی مثل رخشان بنی اعتماد هم شاید تاثیرگذارترین زن در تاریخ سینمای ایران باشد که در بیان دغدغه مندیهای اجتماعی، روان ترین و شسته رفته ترین زبان سینمایی را دارد. اولین کارگردان زن ایرانی، شهلا ریاحی که در حال حاضر باتوجه به کهولت سن فعالیت هنری ندارد، هیچ گاه از حافظه تاریخی سینما و مطبوعات ایران پاک نمی شود. اگر امروز زنان جوانی به پشتوانه چنین افرادی پشت دوربین رفته اند و فیلم می سازند، ثمره تلاش افرادیست که درست در روزگار بی اعتمادی و بی اعتنایی جامعه ایران مسیر سنگلاخ سینما را هموار کردند. این بیابان تاریک که روزگاری حتی کار کردن در آن به منزله کاری غیر شرعی بود و خانواده ها به ندرت اجازه می دادند فرزندانشان وارد سینما شوند و افرادی که در این زمینه ها فعالیت می کردند، از قدر و منزلت بالایی در اجتماع برخوردار نبودند و این نگاه آلوده به تردید و بدبینی در مورد زنان فعال در سینما قدرتی دوچندان داشت و اگر حرف و حدیثی هم وجود داشت، بیش از دیگران دامن زنان فعال در آن عرصه را می گرفت.

قبل از انقلاب سینماگر زن مطرحی نداشتیم

 زن سینماگر هم باید در دنیای هنری حرف های تازه ای داشته باشد و هم قدر و قیمت خود در خانواده و کنار همسر و فرزندانش را حفظ کند. مدیریت تمام این مسائل که هرکدام زحمت زیادی هم دارد، کار ساده ای نیست و تنها ذهن چندوجهی و توانای یک زن می تواند از پس چنین امری سربلند برآید. فریال بهزاد که سالهای زیادیست علاوه بر فیلمساز بودن یک مادر موفق هم بوده و دنیای بچه ها را به این دلیل که خودش هم مادر است، به خوبی می شناسد، درباره جداسازی زنان و مردان سینماگر به بانی فیلم گفت: «من فکر نمی کنم این دوجنس از هم جدا باشند و با چنین تعارفی موافق نیستم. ممکن است دیدگاه زنان و مردان در موارد بسیاری با هم تفاوت داشته باشد، اما هردو انسان هستند و دراین زمینه هیچ فرقی بین آنها وجود ندارد».

 کارگردان فیلم «روزی که خواستگار آمد» در ادامه ضمن تاکید به تاثیر انقلاب اسلامی در عملکرد سینماگران زن، گفت: «فکر می کنم تغییر خوبی ایجاد شده است؛ به این دلیل که قبل از انقلاب سینماگر زن مطرحی نداشتیم و امروز زنان سینماگر ایرانی در سطح بین المللی حضور دارند. کارگردانان زن به خوبی توانسته اند برای ایران به واسطه فیلم هایشان افتخارافرینی کنند».

 وی در ادامه درمورد مسئله فمینیست بودن برخی از سینماگران زن و واقعیت داشتن چنین مسئله ای توضیح داد: «به هر حال حقوق زنان و مردان تفاوت هایی دارد و اگر زنی در فیلم هایش از حقوق زنان دفاع می کند، حتما به معنای فمینیست بودن او نیست. اصلا در ایران تشکیلاتی که موضوع فمینیسم را پر و بال دهد وجود ندارد. من در فیلم آخرم «حریر» مسئله چاقی را مطرح کرده ام. فکر می کنم امروز این موضوع یکی از دغدغه های اجتماع ماست و دوست داشتم در موردش صحبت کنم. اصولا چنین مسائلی که یک زن بهتر آن را درک می کند، وقتی زبان زن مطرح می شود خیلی بیشتر به دل می نشیند. شاید به این دلیل باشد که زنان روحیات خودشان را بهتر می شناسند یا بهتر می توانند موضوعات پیچیده روحیات زنان را به تصویر بکشند. زنان با درگیری های زنانه بهتر همذات پنداری می کنند. اصولا سناریوهایی که به مسائل مربوط به زنان می پردازد، کمتر نوشته می شود و حساسیت زیادی روی آن وجود دارد. وقتی به فیلم هایی که سانسور شده یا قابل نمایش نیستند، نگاه می کنیم، می بینیم که بیشتر این حاشیه ها به دلیل زنان بازیگر گریبانگیرشان شده است؛ یعنی یا از پوشش زنان یا نوع رفتار یا کارکترشان ایراد گرفته اند. حتی گاهی تیزر زنان در فیلم های سینمایی از رسانه ملی پخش نمی شود».

 کارگردان فیلم سینمایی «پرستوهای عاشق» در ادامه گفت: «جامعه ما به نوعی مردسالار است و از هر طرف که نگاه کنیم، می بینیم همه بار زندگی روی دوش زنان است. من زمانی که مشغول کارگردانی هستم، می بینم مجبورم چند کار مهم را باهم انجام دهم. هم باید مادر خوبی باشد و به فرزندانم رسیدگی کنم و هم به فکر همسرم باشم و به امور خانه توجه کنم و اینکه در اجتماع هم بتوانم نقشم را به درستی ایفا کنم. با وجود تمام این دغدغه ها مدیران کمتر به زنان توجه می کنند و تلاشی برای کم تر کردن باری که به دوش زنان است، نمی شود. تمام این آشفتگی ها در نهایت منجر به دورشدن زن از اهدافش می شوند. زنان مدام حسرت می خورند که ای کاش به فلان هدف یا شغل و موقعیت اجتماعی رسیده بودم و… همه این موضوعات می تواند ذهن یک کارگردان زن را درگیر کند و مطرح کردن چنین نکاتی در یک فیلم سینمایی به معنای فمینیست بودن نیست. پیشرفته بودن یا نبودن هر اجتماعی از جایگاه و فضای بازی که برای زنان آن اجتماع وجود دارد، مشخص می شود. چرا زنان ما در شغل های مدیریتی کمرنگ هستند؟ چرا یک زن در ایران نمی تواند رئیس جمهور شود؟ هر انسانی که دغدغه های انسانی داشته باشد، قطعا به این مسائل فکر می کند».

 جنگ و انقلاب اسلامی در جایگاه زنان در ایران و بروز توانایی هایشان تاثیر زیادی گذاشت. همه می دانیم زنان می توانند هم پای مردان نقش های اجتماعی مختلفی را بازی کنند و از پس سخت ترین کارها و پیچیده ترین تصمیم گیری ها به خوبی برآیند، اما گاهی نگاه متمایز به زن از منظر ضعیف یا ناتوان بودن او منجر به اعتراض زنان می شود و این اعتراض ها در سینمای آن جامعه به عنوان عنصری مهم و با بلندگویی رسا منعکس می شود.

 در مورد زنان سینماگر بی عدالتی نشده است

 انسیه شاه حسینی در مورد تحولاتی که سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی با آن رو به رو شد، به بانی فیلم توضیح داد: «فضا و تحولی که در سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی ایجاد شد، در دنیا بی نظیر بود. خانواده ها درست بعد از انقلاب اسلامی پذیرفتند محیط سینما همیشه هم دچار اشکال نیست و می تواند اگر به درستی مدیریت شود، محیط پاکیزه ای باشد. تبلیغات زیادی علیه آزادی زنان شده بود و دولت خیلی فطری در را به روی همه زنان باز کرد و نه تنها در سینما که در شاخه های مختلف هنری و غیر هنری افراد پیشرفت خوبی داشتند. سینما چون ویترین بود تغییرات در آن محسوس تر احساس شده است».

 کارگردان فیلم سینمایی «غروب شد بیا» در ادامه ضمن تاکید به تاثیر افکارهنرمند در آثاری که خلق می کند، گفت: «هر هنرمندی شبیه به زمینه فکری خودش کار می کند و پشت هر اثر هنری دیدگاه و جهانبینی هنرمند وجود دارد. شاید یک موضوع مشترک در بین دیدگاه چند هنرمند به اشکال مختلفی بیان شود. مثلا موضوع جنگ برای خیلی از هنرمندان چه زن و چه مرد، دغدغه است، اما من با نگاه خودم در سینما به آن پرداختم. فکر می کنم در سینمای ایران حتی از زنان بیشتر از مردان حمایت شده و این حمایت آشکارا و پررنگ هم بوده است».

 کارگردان فیلم سینمایی«شب بخیر فرمانده» در ادامه در مورد مسئله فمینیست و ردپای آن در سینمای ایران افزود: «در شرق به طور کلی فمینیست وجود ندارد و تعریف واقعی نمی توان از آن ارائه داد. این مسئله مربوط به ایران نیست و فرهنگ شرق اینگونه است. من در مورد فرهنگ عراق و… تحقیقاتی کرده بودم و دیدم حتی در سنتی ترین مناطق هم هرچه شرایط حاکم اصیل تر باشد، زنان از مقام و غزت بالاتری برخوردار هستند. حتی با بالا رفتن سن مقام زن بالاتر هم می رود. در کشورهای اروپایی با توجه به فرهنگی که به آنجا حاکم است، به این دلیل که ظاهر انسان بیشتر مورد توجه قرار دارد، افراد به خصوص زنان از پیری واهمه دارند و این در حالی است که کشورهای خاورمیانه و آسیایی هم در ادبیات و هم در فرهنگ عام زنان مسن احترام، شأن و شخصیت عجیبی پیدا می کنند. همان طور که بیدل دهلوی هم در یکی از اشعار خود می گوید: «شمع نمی داند در محفل کجا باید نشست، در گداز خویش جای خویش خالی می کند». یعنی شمع با شعله ای که می دهد و می سوزد و هرچه عمرش به پایان نزدیک تر می شود، شأن و جای خویش را باز می کند. در جهان از نظر من هیچ چیز زیباتر ازتکامل نیست و هیچ مرد و هیچ زنی بدون تعامل و کنارهم قرار گرفتن کامل نمی شوند و این شرایط خاص و بحران های زندگی هستند که نشان می دهد کدام یک قوی تر است و این قدرت به زن یا مرد بودن ارتباطی ندارد. ملموس ترین مثال جنگ ایران و عراق است که زنان در آن دوران واقعا کارهایی کرده اند که هیچ مردی از پسش برنمی آید».

 کارگردان فیلم سینمایی «پنالتی» ادامه داد: «من بزرگترین سانسورچی خودم هستم و از همان ابتدا فکر می کنم اگر قرار است کاری کنم که بعدا مورد ممیزی یا تغییر واقع شود، آن کار را انجام ندهم یا به شکل دیگری بیانش کنم. به عنوان یک سینماگر زن جنگ دغدغه من بوده است و هیچگاه برای بیان نظرات در مورد این مسئله با مشکلی رو به رو نشدم و فکر نمی کنم در مورد زنان فیلمساز ایرانی بی عدالتی شده باشد. تنها خواسته من این است دولت ها بودجه وزارت فرهنگ و ارشاد را بازنگری کنند تا سینماگران ایرانی، چه زن و چه مرد بهتر بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند».

مفهوم فمینیسم در فیلمهای زنان تنها لایه ای ظاهری دارد

 به هرحال فیلمی که یک زن کارگردانی می کند و موضوعاتی که بیان می کند، نمی تواند با یک مرد تفاوتی نداشته باشد. آنتونیا شرکا به عنوان یک منتقد سینمایی زن، در مورد تقسیم بندی فیلمساز زن و فیلمساز مرد در سینمای ایران، به بانی فیلم گفت: «این تقسیم بندی ها وجود دارد و قابل انکار هم نیست، البته فکر می کنم فقط در کشور ما معناداشته باشد. اصلا کاری ندارم تقسیم بندی فیلمساز زن و مرد درست است یا خیر، اما بحث واقعیت هاییست که در جامعه می بینیم. اکثر فیلم هایی که زنان کارگردانی می کنند، جنس متفاوتی دارند. البته تفاوت نه به معنای بهتر یا بدتر بودن. یک زن وقتی فیلم می سازد و شخصیت اصلی فیلمش زن است، نگاهی به آن کاراکتر دارد که شاید در قیاس با نگاه یک مرد، بسیار دقیق تر باشد. این آثار حتی نسبت به آثاری که مردها در مورد زنان ساخته اند هم قوی تر باشد، افرادی مثل داریوش مهرجویی یا بهرام بیضایی و…چنین تفاوتی ناشی از عدم شناخت کافی مردان از روحیات زنان است. هیچ گاه مرد نمی تواند به لایه های درونی روحیات یک زن دست یابد و به همین دلیل نقش زن در فیلم هایی که مردان کارگردانی می کنند، اصولا کمی مبهم است و اگر همان شخصیت را یک زن کارگردانی کند، نگاه دیگری دارد و در برخورد با مشکلات واکنش متفاوتی نشان می دهد. اعتقاد دارم مردان در فیلم هایی که درباره زنان می سازند، نگاه احترام آمیزی به زن دارند؛ هر چند اگر ابهاماتی در بیانشان وجود داشته باشد».

 شرکا در ادامه درباره بحث فمینیسم و جایگاه آن در آثار زنان فیلمساز ایرانی، توضیح داد: «ما هیچگاه تعریف دقیقی از فمینیسم نداشته ایم و در این چند دهه مراحل مختلفی را هم طی کرده ایم. مشکلات زنان در جامعه ایران بیشتر حقوقی است و فمینیسم هم با این جنبه در کشور ما بیشتر مطرح می شود. همه سعی می کنند گام هایی در جهت عدالت بردارند و فیلمسازان هم از این قاعده مستثنا نیستند. عده ای خیلی سطحی عمل می کنند و تنها لایه ظاهری و پوسته این ایسم ها را در نظر دارند و به همین دلیل هیچگاه گفته هایشان در فیلم های سینمایی پذیرفته نمی شود و در واقع حکایت غلطی از فمینیسم ارائه می کنند که ناشی ازکمبود آگاهی است».

 انقلاب اسلامی مثل هر انقلاب دیگری اصلاحاتی را در امور مختلف به همراه داشت و سینما به عنوان عنصر فرهنگی دامنه دار بیش از همه تغییر کرد. شرکا در مورد این تاثیرات گفت:«قطعا سطح سواد عمومی بالا رفت و کسانی که سینما را فاسد می دانستند، دیدگاهش را تغییر دادند و برای حضور زنان در این عرصه کمتر مقاومت کردند. این تحول تا دانشگاه ها هم گسترده شد و فیلمسازان هم دغدغه مند شدند و رسالت و درد اجتماعی خود را بیان کردند. این تحول در مورد همه فیلمسازان از جمله زنان صدق می کند»./بانی فیلم

برچسب ها: زنان ، سینما ، بازیگر ،
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰