پ
کد خبر: ۶۹۹۹۴
تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۴

سعيد اميرسليماني تا همين يکي دو دهه قبل بازيگر پرکاري در عالم سينما و تلويزيون محسوب مي‌شد. او که اين روزها خودش را از بازيگري دور کرده و فراغت از کار را پيشه کرده است، از شانس همکاري با حاتمي در بيشتر پروژه‌هاي ماندگارش برخوردار بود و علاوه بر اين، رفاقت نزديکي هم با او داشت.

به گزارش آریا، اميرسليماني که در يادگار ماندگار حاتمي يعني هزاردستان نقش شاهزاده‌اي قاجاري با نام معيرالدوله را ايفا مي‌کرد، از خاطرات همکاري با يگانه شاعر دنياي تصوير مي‌گويد:

شما در چندين اثر مختلف با مرحوم علي حاتمي همکاري داشتيد. نقطه شروع همکاري‌هايتان کجا بود و حضورتان در مجموعه هزاردستان چطور شکل گرفت؟

همان‌طور که مي‌دانيد طرح سريال هزاردستان از چند سال پيش از انقلاب شکل گرفته بود. در آن سال‌ها مدام به دفتر حاتمي رفت‌وآمد داشتيم و صحبت مي‌کرديم. حتي يکي از بازيگران سرشناس قرار بود رضا خوشنويس را بازي کند که بعد به جمشيد مشايخي رسيد.

نقشي هم که من در ابتدا قرار بود داشته باشم، اصلا اين نبود. قرار بود نقش پدر امينه اقدس (با بازي زهرا حاتمي) که از نقش‌هاي اصلي سريال بود را ايفا کنم. يک روز علي (حاتمي) با من تماس گرفت و گفت براي نقش معيرالدوله بازيگر نداريم. بيا گريم شو و اين نقش را هم علاوه بر آن نقش اصلي ايفا کن. بعد از آنجا که توليد کار طولاني شده بود و تلويزيون براي پخش آن اصرار داشت، تمام جزئيات زندگي امينه اقدس و در نتيجه نقش اصلي من حذف شد. در کمال‌الملک هم دوباره همين اتفاق برايم رخ داد و قرار بود نقش سفير ايران در عراق را بازي کنم اما نشد.

با توجه به دوستي و رفاقتي که با مرحوم حاتمي داشتيد، احتمالا خاطره‌هايي هم از اين هنرمند براي تعريف کردن داريد. از خصوصيات اخلاقي‌اش برايمان بگوييد. او در پشت دوربين و خارج از محيط کار،‌ چگونه انساني بود؟

علي حاتمي در مقام يک هنرمند، قلم شاهکاري داشت. تنها کسي بود که در هر سکانسش حرفي براي گفتن داشت و مي‌دانست داستانش را چطور روايت کند. البته او در زندگي شخصي اعتقاداتي داشت که من نداشتم. براي مثال هميشه مي‌گفت هنرمند بايد ذاتا حسود باشد! من اين حرفش را قبول نداشتم و مي‌گفتم کسي جاي کسي ديگر را نمي‌گيرد. با اين حال او مدت‌ها دوست خوب من بود. البته در اواخر عمرش کدورتي ميانمان ايجاد شده بود، اما بعد از فوتش آقاي شايسته تعريف کرد که علي در شب آخر عمرش گفته بود به سعيد بگوييد حلالم کند؛ من هم جواب دادم از همان لحظه‌اي که خبر را شنيدم، همه چيز را بخشيدم و حلالش کردم. لحظه‌اي که داشتند او را مي‌شستند، به غسالخانه رفتم. تا چشمم به جنازه‌اش افتاد به چنان هق‌هقي افتادم که گريه‌ام بند نمي‌آمد. به طوري که حتي همسر ايشان، خانم حاتمي سعي در آرام کردنم داشت.

در بيوگرافي‌تان اين‌طور خواندم که شما نوه مهدي قلي‌خان مجدالدوله (پسردايي ناصرالدين شاه قاجار) هستيد. اين رگ و ريشه‌هاي قاجاري، چقدر در بازي کردن نقش معيرالدوله به کمکتان آمد؟ براي بازي در اين نقش خصوصياتي را از محيط زندگي خانوادگي اطرافتان وام نگرفتيد؟

نه؛ اصلا پدربزرگم را نديدم و او چهار سال قبل از به دنيا آمدن من از دنيا رفته بود. البته چيزهايي در موردش شنيده بودم و حتي مي‌گويند به لحاظ چهره شباهت‌هايي به او دارم. چند وقت پيش هم گروهي مستندساز آمدند و درخصوص تاريخچه مسجد مجدالدوله (که توسط پدربزرگم ساخته شد) سوالاتي از من پرسيدند.

با توجه به جايگاه تاريخي جدتان هيچ‌گاه به ساخت فيلم يا سريالي براساس شخصيت او علاقه‌مند نبوديد؟

نه، شخصيت او جايگاه چنداني نداشت. درست است که او دست راست ناصرالدين شاه و رئيس تشريفاتش بود، در سفرهاي خارجي همراهي‌اش مي‌کرد و با دو تا از دخترهايش هم ازدواج کرد، اما باز نکته جذابي براي روايت کردن ندارد.

البته در زندگي‌نامه‌اش اين‌طور خواندم که او علاوه بر دو دختر ناصرالدين شاه، همسران ديگري هم داشته است.

بله، در مجموع 53 زن داشت و به همين علت بيشتر عموها و عمه‌هايم ناتني و هرکدام از يکي از زن‌هايش هستند. سريال بسازم که بگويم من نوه چنين آدمي هستم؟ خب آبرويم مي‌رود! (مي‌خندد)

به هزاردستان برگرديم؛ خاطره شيريني از زمان ساخت مجموعه و فضاي پشت‌صحنه کار يادتان مانده است که برايمان تعريف کنيد؟

خاطره که زياد بوده، اما يادم نيست. ديگر پير شده‌ايم.

شما در بيشتر صحنه‌هاي اين سريال با جمشيد مشايخي همبازي بوديد. اين همکاري ميان شما دو نفر چطور بود و چقدر با هم تعامل داشتيد؟

علي (حاتمي) به بازي جمشيد خيلي اعتقاد داشت. حاتمي در سال 53 مجموعه‌اي شش قسمتي با نام «داستان‌هاي مولوي» را ساخت که اصلا دوستي ما از آنجا آغاز شد، چون براي ساخت اين مجموعه به شهرهاي مختلفي چون کرمان و شيراز و شمال رفتيم. حتي نطفه اوليه ساخت «سلطان صاحبقران» هم از همين دوستي ميان ما سه نفر شکل گرفت. سه‌تايي در ماشين من نشسته بوديم و داشتيم از شمال برمي‌گشتيم که به ايده اين اثر رسيديم.

بازخوردهاي اين مجموعه در ميان مخاطبان را چطور؟ يادتان هست که سريال در سطح جامعه چه واکنش‌هايي داشت؟

همه آثار حاتمي در جامعه با استقبال مواجه مي‌شد. او در ساخت سريال‌هايش هم پلان‌هايي سينمايي داشت، براي ديالوگ‌ها زحمت مي‌کشيد و مردم و منتقدان هم وقتي که اين تلاش‌ها را مي‌ديدند، از آثارش استقبال مي‌کردند. او در کارهايش آسان نمي‌گرفت،‌ کم‌کار نبود و از هيچ صحنه‌اي راحت نمي‌گذشت. او با جان و دل کارش را انجام مي‌داد و اين راز ماندگاري‌اش شد./صبا داريان



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰