به گزارش ایسنا، مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: «با نزدیک شدن به چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، طبیعی است که صداوسیما در برنامههای متعدد به تبیین و توصیف دستاوردهای چهلساله بپردازد. این انگیزه البته به سبب سخنان عیان و عریان مقامات آمریکایی و خصوصاً این جمله که «چهل سالگی انقلاب را نخواهند دید» مضاعف و چند برابر هم شده است.
هر چند همه ساله در دهۀ فجر جشنهای سالگرد انقلاب برگزار میشود اما اعدادی چون ده، بیست، سی و چهل در مناسبتها بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و از این رو عدد ۴۰ هم یک توقفگاه مهم به حساب میآید. از این رو چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب، جدای خود عدد ۴۰ به خاطر نکتهای که گفته شد، واجد اهمیت است و جا دارد در این باره ۱۲ موضوع را یادآور شویم:
۱. هر چند مقایسه با رژیم پهلوی اجتنابناپذیر است چون مهمترین هدف انقلاب ۵۷ ساقط کردن آن حکومت بوده اما نباید به مقایسه با گذشته اکتفا شود؛ چرا که گذر زمان و پیشرفتهای حیرتآور فناوری خصوصا در قرن بیستویکم را نمیتوان لحاظ نکرد. گفته میشود همه ابداعات و اختراعات بشر تا قرن بیستم یک طرف و قرن بیستم به بعد یک طرف و در قرن بیستم تا دهه ۹۰ میلادی یک طرف یا از دهه ۹۰ به بعد یک طرف. با ورود به قرن ۲۱ این معادله هم تغییر کرده و سال به سال شده است. از ورود رادیو به ایران تا تلویزیون سی سال فاصله بود و از تلویزیون تا ویدیو ۲۰ سال ولی ماهواره و اینترنت و تلگرام به سرعت و با فاصله کمی از مبدأ وارد زندگی ما شدند. آن هم نه خانوادههایی محدود که همگان. مثلا آیا برای بیان پیشرفتها میتوان گفت در رژیم گذشته شخص شاه هم تلفن همراه نداشت و اکنون کارگر ساده هم دسترسی دارد؟
۲. به جز مقایسه با عملکرد و فضای دوران پیش از انقلاب با آرمانها و افق هم مقایسه شود. مثلا این که چقدر از جمهوریت و آزادیهای مورد نظر در این ۴۰ سال تحقق یافته و چقدر نه و چرا. این پرسش را نیز بهتر است دیگران پاسخ گویند نه خود صداوسیما. انقلاب ایران، آرمانها و اهدافی داشته که تحقق یافته و آرمانها و اهدافی داشته که تحقق کامل نداشتهاند و البته بخشی از تصورات ناشی از آرمانگراییهای آن دوره بوده وگرنه با واقعنگری میتوان دریافت که تحقق ۱۰۰ درصدی در همه امور ممکن نیست. در کنار دستاوردها از این فاصلهها هم باید گفته شود.
۳. انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به پیروزی رسید و در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ از دل آن جمهوری اسلامی ایران برآمد. از این رو انتقاد به عملکردهایی در عمر ۴۰ ساله به منزله نفی و نقد اصل انقلاب نیست. برخی بر این باورند که انقلاب به مفهوم دگرگونی یک ساختار همان جمهوری اسلامی به معنی تأسیس و حفظ یک ساختار تازه نیست و نظام نیز همان حاکمیت نیست و حاکمیت هم الزاماً افراد نیستند. بعضی البته این مفاهیم را مساوی و مساوق و منطبق میدانند اما به هر گزاره که قائل باشیم و بی آن که قصد تقابل و تغایر در میان باشد، تفکیک انقلاب از جمهوری اسلامی و جداسازی دورههای مختلف در باورپذیری مؤثر خواهد بود. این بحث البته ظریف است و میتواند موجب سوءتفاهم شود اما منظور این است که وقتی از انقلاب اسلامی سخن میگوییم یک فرآیند مردمی بدون ساختار حقوقی و سیاسی را تحلیل میکنیم ولی نظام سیاسی ساختار و الزامات و کاستیهای خود را دارد.
۴. اشاره به دستاوردها خوب است اما از زبان دیگران بهتر است. چنان که میگویند:
خوشتر آن باشد که سرّ دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
بهتر این است که از زبان افرادی که نسبتی هم با حکومت ندارند و مثلا متفکرینی که از حیث سیاست و اندیشه نیز درباره انقلاب پژوهش کردهاند نیز بشنویم.
۵. واقعیت این است که اکنون مانند سی سال و بیست سال قبل نیست که مردم فقط صداوسیما را ببینند. شبکههای ماهوارهای فارسیزبان نیز بیکار ننشستهاند و تصویری دیگر و گاه وارونه را ترسیم میکنند. از این رو صداوسیما میتواند بر مواردی انگشت بگذارد که امثال «من و تو» نمیخواهند یا نمیتوانند به آنها بپردازند. صداوسیمای ایران نمیتواند رقص و موسیقی پخش کند و آنها با این برنامهها مخاطب جذب میکنند. در مقابل آنان در مقابل جنایات ساواک سکوت میکنند و صداوسیما میتواند به این موارد بپردازد.
مثلا میتوانند فیلم محاکمۀ شکنجهگران مشهور ساواک مانند آرش (فریدون توانگر) یا تهرانی (بهمن نادریپور) را پخش کنند. این را دیگر آنها نمیتوانند انکار یا توجیه کنند. به یاد آوریم که ابتکار رییس اسبق صداوسیما در دستور پخش محاکمه خسرو گلسرخی در سال ۱۳۵۱ که چند سال پیش صورت گرفت چه تأثیر فوقالعادهای بر جامعه گذاشت. هزار سخنرانی تأثیر یک جملۀ خسرو گلسرخی مارکسیست در دادگاه نظامی را ندارد که «آقای رییس! من خون ادرار میکنم.»
۶. هر چند نقش امام خمینی (ره) یگانه است و انقلاب ایران بدون رهبری او به پیروزی نمیرسید اما انقلاب ۵۷ چهرههای دیگر هم داشت که بسیار هم محبوب بودند. در برنامههای ۴۰ سالگی جا دارد از این افراد مانند طالقانی و شریعتی بیشتر یاد شود تا مردم تجدید خاطره کنند. شبکههای خارجی هم نمیتوانند آنان را متهم کنند چون یکی چند ماه بعد از انقلاب درگذشت و دیگری یک سال و ۹ ماه قبل از پیروزی. در همین فیلمی که تارنمای «تاریخ ایرانی» در چهلمین سالگرد نخستوزیری شاپور بختیار منتشر و کانال «عصر ایران» هم باز نشر کرد، بختیار از جنایات ۲۵ سال ۳۲ تا ۵۷ میگوید و بازداشت به خاطر مطالعه یک کتاب را تقبیح و از دکتر شریعتی با تعبیر «رحمتالله علیه» یاد میکند. در سالهای گذشته اما نطق او پخش نمیشد؛ چراکه در رسانههای خارجی تبلیغ میشد و به همان «من مرغ توفانام» بسنده میشد.
۷. انقلاب اسلامی ایران یکی از کمتلفاتترین انقلابهای تاریخ معاصر است؛ تا جایی که گفته میشود شمار کل شهدای انقلاب از خرداد ۱۳۴۲ تا بهمن ۱۳۵۷ کمتر از ۲۵۰۰ نفر است و تازه این با احتساب ۳۶۶ نفری است که در سینما رکس آبادن در شامگاه ۲۸ مرداد ۱۳۵۷ زندهزنده سوختند.
امام خمینی راه حلهای خشونتطلبانه را رد میکرد و انقلاب با تلفات کم به پیروزی رسید و اکنون روشن شده آمار ۶۰ هزار شهید که در مقدمۀ قانون اساسی هم آمده درست نیست یا تصور ۴۰۰۰ شهید در ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ که میشل فوکوی فرانسوی اول بار مطرح کرد. حتی در سال ۶۲ که غلامعلی اویسی در پاریس ترور شد، روزنامه اطلاعات یکی از اتهامات او را اعلام ۹۸ شهید به جای ۴ هزار نفر دانست؛ حال آن که اکنون روشن شده ۴۰۰۰ نفر نبوده و البته ۱۰۰ شهید در تظاهرات شهری هم زیاد است و همان طومار رژیم را در هم پیچید.
هر چه بر صلحآمیز بودن انقلاب و کمتلفات بودن آن تأکید شود جذابتر در نظر میآید. (اگر اکنون اغلب خیابانها و مکانها به نام شهیدان است به این خاطر است که این شهیدان بیشتر در جنگ هشت ساله به شهادت رسیدهاند.)
۸. این که مردم در ۴۰ سال گذشته و در انتخابات مختلف به چهرههای نزدیک به امام رأی دادهاند خود میتواند سندی در رد برخی ادعاها باشد. منتها سیاست صداوسیما این نیست که به چند بار انتخاب هاشمی رفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی اشاره شود. حتی احمدینژاد نیز با این که منصوب امام نبود اما مدعی احیای گفتمان انقلاب بود و هنوز هم هست. رهبری کنونی جمهوری اسلامی نیز قبل از رهبری، رییسجمهوری و امام جمعه تهران با حکم امام بوده و دو بار انتخاب شدهاند. یکی از مهمترین محورهای تبلیغی همین میتواند باشد اما آیا هست؟ به عبارت دیگر یکی از مهمترین اهداف انقلاب برگزاری انتخابات بوده است. با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ انتخابات در ایران تعطیل شد. انتقاد به نظارت استصوابی هم از بیم تعطیل این نهاد است.
۹. مردم انتظار دارند به کاستیها هم اشاره شود. چرا نباید به محدودیت شدید امکانات خصوصا در زمینههایی مانند آب پرداخته شود؟
۱۰. اگر قصد مقایسه دارند شعارهای ملموس انتخاب و البته پاسخها و توضیحها را منعکس کنند. مثلا میتوانند بگویند روزانه ۶ میلیون بشکه نفت صادر میشد و جمعیت ۳۶ میلیون نفر بود و حالا صادرات نفت به یکسوم رسیده و جمعیت هم بیش از دو برابر است و در عین حال دلار ۷ تومانی را با دستمزدها مقایسه کنند و برای دلار ۱۰ هزار تومانی دلیل بیاورند. هر چه اعداد و ارقام ملموستر و غیر انتزاعیتر باشد، ملموستر است.
تردید نباید کرد که بیشترین دلیل نارضایتی، تبعیض و تحقیر و فساد و سوءاستفادههای گسترده مالی است. اگر به این موارد اذعان یا به عنوان کاستی معرفی نشود تبلیغات دیگر را تحت تأثیر قرار میدهند.
۱۱. استقبال و بدرقه رهبر فقید انقلاب را میتوانند با حاکمان پیشین مقایسه کنند. اگر ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ را به حساب قبل از استقرار بگذارند، ۱۴ و ۱۵ خرداد ۱۳۶۸ که دیگر پس از ۱۰ سال حکومت و یک سال بعد از قبول ختم جنگ به رغم شعار جنگ جنگ تا پیروزی بوده است. این گونه احتجاجات و استدلالات قابل قبولتر است تا برخی مدعاها که نیاز به اثبات دارد.
۱۲. اگر ساختار را از رفتارها و عملکردها جدا بدانیم و بر امکان اصلاح در همین چارچوب تأکید شود و دایرۀ غیر قابل تغییرها را گسترش ندهند منتقدین و نسل جدید را که خاطرهای از آن دوران ندارند و با مشکلات و محدودیتها رو به رویند و تحت تأثیر تبلیغات دیگران قرار دارند همراه میکند.
بدون این موارد ۱۲ گانه اما تبلیغات یک سویه بعید است اهداف مورد نظر را تحقق بخشد.
مهمترین انتظار در ۴۰ سالگی، البته بلوغ و پرهیز از پارهای رفتارها و گفتارهاست. در فرهنگ ایرانی عدد ۴۰ معادل بلوغ و پختگی است. پس هر حرکت خام، با چهل سالگی مغایر است:
سحرگه رهروی در سرزمینی
همی گفت این معما با قرینی
که ای صوفی شراب آن گه شود صاف
که در شیشه برآرد اربعینی
پس اولین و مهمترین انتظار از هر چه به چهل سالگی مربوط است گذار از غبارها و صافشدگی است نه این که باز غباری بیفکنیم.»
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰