کمدین معروف هالیوود 57 ساله شد
نصف جهان: «جیم (جیمز یوجین) کری»، هنرپیشه و کمدین آمریکاییِ متولد (۱۹ ژانویه؛۳۰دی) کانادا، مسلماً و بیهیچ شکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین کمدینهای دهه ۱۹۹۰ است.
او توانسته است بُت خود «جری لوئیس»، نیای معنویاش «هری ریتز» (کمدین آمریکایی جوانترین عضو گروه برادران «ریتز») و «ری بولگر» (هنرپیشه، خواننده و رقاصِ سینما و تئاتر موزیکال) را به میزانی مساوی باهم ترکیب کند و به تصویری شادمانه، مهارنشدنی و بیقیدوبند تبدیل کند که منحصربهفرد خود او است. او با چشمهای بیرون زده، صورتِ الاستیکی، اندامی دراز، باریک و پیچوتاب خوران و اسکلتبندیای که به شکل غیرممکنی انعطافپذیر است، کمدی اسلپ استیک (کمدی بزنبکوب گونهای کمدی است که در آن تحرک بدنی نقش اول را بازی میکند) را به مرحلهای بالاتر ارتقا داد.
اکنون جیم کری در دهه 50 زندگی خود به سر میبرد، این یک راه طولانی برای او بوده است و در حال حاضر او در برنامه جدیدی در پشت دوربین به فعالیت میپردازد. «من این بالا دارم میمیرم» مجموعه مستندی است درباره کمدینهای دهه ۷۰ اما برای این ستاره 57 ساله، او خوشحال است که به روی صحنه بازنگردد.
به مناسبت تولدش (نوزدهم ژانویه) مروری شده بر چند تا از بهترین و بهیادماندنیترین اجراهای که تاکنون ارائه داده است.
* «ایس ونچورا: کارآگاه حیوانات» (۱۹۹۴) / «ایس ونچورا: هنگامی که طبیعت فرا میخواند» (۱۹۹۵)
آیا «کارآگاه حیوانات» فیلم خوبی محسوب میشود؟ آیا بازی جیم کری در این فیلم یک پرفورمنس فوقالعاده است؟ نه مسلماً نه به هیچ عنوان نه اما «ایس ونچورا» فیلمی است که جیم کری را تبدیل به یک ستاره کرد با اینکه بازی او در این فیلم بیش از اندازه اغراقآمیز است اما تنها دلیل موفقیت فیلم نیز همین اجرای عجیب جیم کری است. فیلم پر از صحنههای به یاد ماندنی است که حتی هنوز هم یاد آوریش باعث خندهمان میشود؛ مگر میشود صحنه خارج شدن ایس را از شکم کرگدن فراموش کرد یا صحنهای که او در فیلم اول با لباس بالرین صحنهای را «بَک وارد» اجرا میکند.
*احمق و احمقتر (۱۹۹۴)
میگویند: «برای ایفای نقش یک احمق باید نابغه بود» و این کاملاً درباره جیم کری صادق است. «احمق و احمقتر» سومین فیلم از سهگانه کمدیای بود که جیم را در سال ۹۴ تبدیل به ستارهای بیرقیب در ژانر کمدی کرد. او در این فیلم با «جِف دَنیل» همراه میشود که باهم یکی از محبوبترین و غیرقابل توصیفترین زوجهای تاریخ سینمای آمریکا را میسازند. کنش میان این دو به شکل انکارناپذیری قوی است. آنها حماقت را بهتر از هر کس دیگری به نمایش درمیآورند.
*«لمونی اسنیکت: ماجرای بچههای بدشانس» (۲۰۰۴)
تعداد کمی نقش در تاریخ داستان کودکان وجود دارد که برای هنرپیشهای بهتر و مناسبتر باشد از استاد شرور تغیر قیافه «کنت اولاف» برای جیم کری. با اینکه طرفداران کتاب «ماجراهای بچههای بدشانس» معتقد بودند که فیلم بخشهای نامطبوع و تند کتاب را نرم کرده اما این فیلم همچنان یک جشن بصری است و جیم کری موفق شده که به گونهای در این نقش از انرژی جنونآمیز خود استفاده کند که ما از اواسط دهه ۹۰ تا کنون ندیده بودیم. کری میتواند با انرژی خود یک شهر را به آتش بکشد.
*«ماسک» (۱۹۹۴)
این فیلم به سادگی بهترین فیلم از سه فیلمی بود که جیم کری را در سال ۹۴ به اوج شهرت رساند. او در نقش یک بانکدار پاییندست، مهربان و ترحم برانگیز ظاهر میشود و به عنوان «ماسک» او مثل یک طوفان عمل میکند. او به ظاهر پر از هرجومرج دیوانهوار است اما کنترل شدیدی بر روی حرکات خود، اجرایش و صورت خمیر مانندش دارد. استعداد او برای تغییر شخصیتش در این فیلم بسیار کارآمد است و او این فرصت را می یابد که استعداد خود را در رقصیدن (و آواز خواندن) به نمایش بگذارد و البته توانایی اش را برای خلق کردن تصاویر کارتونی؛ او بهترین گرگی است که برای بانوی جذابش زوزه کشیده.
*«دروغگو دروغگو» (۱۹۹۸)
جیم کری در نقش یک کاراکتر میانسال با برازندگی تعجبآوری ظاهر میشود آن هم بعد گذراندن 14 سال اول زندگی حرفهایاش در نقش یک کودک ابدی. او سطحی از خویشتنداری را بهعنوان یک «مرد خوب» به نمایش میگذارد. کل فیلم همچون پلَت فُرمی برای او عمل میکند که قابلیتهای خود را به نمایش بگذارد و این قابلیتها بسیار باشکوه هستند.
*«مرد روی ماه» (۱۹۹۹)
جیم کری بارها اظهار کرده که «اَندی کافمن» فقید یکی از بزرگترین کمدینهای بوده که بر او تأثیر گذاشته. پس این کاملاً مناسب بوده که او این شانس را داشته باشد که قهرمان خود را در این فیلم زندگینامهای به تصویر بکشد. تعدادی از دوستان و همکاران واقعی اندی کافمن در این فیلم به ایفای نقش پرداختند؛ بعضی در نقش خود ظاهر شدند و برخی در نقشهای دیگر اما در نهایت این بازی کری در نقش کافمن بود که واقعاً فیلم را ساخت. او مافوق خودش عمل میکند. چنان در عمق تاریک و مبهم نقش ناپدید میشود که میترسیم آیا دوباره میتواند راه خود را به بیرون پیدا کند یا نه. شما کری را در نقش کافمن نمیبینید، شما کافمن را میبینید.
* «نمایش ترومن» (۱۹۹۸)
پس از چندین سال ایفای نقش در کمدیهای سر راست و ساده، جیم کری بالاخره در نقشی غنیتر با مفهومی والاتر به کار پرداخت. داستان فیلم «نمایش ترومن» میتوانست تبدیل به درامی تاریک و شیطانی و یا تریلری مملو از صحنههای اکشن شود اما بیشترین جنبههای بارز «نمایش ترومن» در جذابیت بیگناهی آن نمود میکند. جیم کری در شیرینترین و دوستداشتنیترین حالت خود در اینجا ظاهر میشود؛ او با این مسئله دستوپنجه نرم میکند که آیا واقعاً میخواهد بداند که پشت پوسته زندگی راحتش چه چیز نهفته یا نه.
*«درخشش ابدی یک ذهن پاک» (۲۰۰۴)
در حالی که او بیشتر دهه ۹۰ را صرف کمدیهای معمول خود کرده بود، کسی نمیتوانست حدس بزند با یکی از بازیگران برتر نسل خود در درامی شگفتانگیز و موردتقدیر تمام منتقدان درباره طبیعتِ عشق و حافظه همکاری کند؛ اما این دقیقاً همان کاری بود که او در «درخشش ابدی یک ذهن پاک» انجام داد. او پا به پای «کیت وینسلت» در یکی از غیرمعمولترین و چشمنوازترین فیلمهای اوایل دهه جاری شرکت کرد.
این فیلم عجیب که نیمه کمدی نیمه علمی تخیلی ـ عاشقانه است برنده جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی (چارلی کافمن) شد و در بسیاری از نظرسنجیها در بالای لیست بهترین فیلمهای دهه قرار دارد.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰