نصف جهان: شهرآورد اصفهان در هفته هشتم رقابت هاي ليگ برتر رخدادهاي عجيب و غريبي را با خود به همراه داشت.

شب شهرآورد، محرم نويدکيا که مدت ها شايعه رفتن او در نيم فصل منتشر و سپس تکذيب مي شد درصحبتي که با دوستان نزديکش داشت از عزم خود براي خداحافظي از دنياي فوتبال به عنوان بازيکن خبر داد. کاپيتان سپاهاني ها صبح روز دربي اين تصميم را به اطلاع عبدا... ويسي رساند و اعلام کرد که تصميم قطعي خود را گرفته و مي خواهد در اين ديدار به عنوان يک ديدار تمام اصفهاني با فوتبال وداع کند.

ظاهراً تلاش مسئولان تيم براي به تعويق انداختن اين خداحافظي در ديداري ديگر آن هم در ورزشگاه نقش جهان بي نتيجه مي ماند و همه شواهد نشان مي دهد که محرم بر روي تصميم خود بسيار مصر است. رسانه هاي باشگاه سپاهان خبر را منتشر مي کنند و همه هواداران شوکه مي شوند. تعدادي از هواداران تيفوسي سپاهان در حدود 50 نفر به هتل سپاهاني ها مي روند. ذهن کادر فني معطوف به چگونگي خداحافظي محرم و اينکه وي را در چه تايمي از بازي به زمين بفرستند مي شود. هواداران در جلوي هتل با شعارها و اشک هاي خود براي جلوگيري از خداحافظي کاپيتان ذهن تيم را از توجه و تمرکز به دربي تغيير مي دهند.

جو اردوي سپاهاني ها به سمتي سوق پيدا مي کند که ديگر موضوع ديدار با ذوب آهن اولويت نيست و فقط همه به خداحافظي نويدکيا فکر مي کنند. موعد حرکت به ورزشگاه نزديک مي شود و شعارها و درخواست هاي هواداراني که در جلوي هتل گردهم آمده اند بيشتر و بيشتر مي شود.

هواداران موضوعات متعددي را مطرح مي کنند و مربيان و سرپرست بايد به سئوالات آنها پاسخ دهند. انگار نه انگار که دربي در پيش است و ساعاتي ديگر تيمشان بايد در شهر آورد اصفهان حاضر شود.

جو به گونه اي است که ديگر روح و رواني براي کادر فني و بازيکنان سپاهان باقي نمي ماند و بخشي از انرژي کادر فني و جمعي از بازيکنان در بحث و گفتگوهاي طولاني با هواداران تخليه مي شود. آنها به سوي فولادشهر حرکت مي کنند . همه حرف هاي فني که در مورد دربي برايشان مرور شده بود فراموش مي شود و فقط يک موضوع در اولويت است.خداحافظي کاپيتان... و البته برخي بازيکنان در مورد اينکه که چطور او را منصرف کنند با هم در گوشي صحبت مي کنند.

بازي آغاز مي شود. آنهايي که از تلويزيون اين بازي را مي بينند بازهم صحنه اي منفي که باعث آبروريزي ديداري با نام شهرآورد است را مشاهده مي کنند؛ سکوهاي بسيار خالي.

در شماره هاي قبلي نصف جهان نسبت به اينکه خالي بودن سکوها يکي از نکات نامطلوب و زشت دربي اصفهان است هشدار داده بوديم. ولي روز شنبه شرايط فاجعه آميز تر از چيزي بود که فکر مي کرديم. در سکوهاي روبه روي جايگاه دوربين هاي تلويزيوني آنچه مشاهده مي شد اين بود که در سکوهاي اختصاص يافته به هر تيم 200 الي 300 تماشاگر نشسته اند و البته پشت هر کدام از نيمکت ها شايد چيزي درحدود هزار هوادار مستقر بوده اند که اندک شعارها نيز از جانب آنها سر داده مي شد.

تريبون ورزشگاه تعداد تماشاگران حاضر در ورزشگاه را سه هزار نفر اعلام مي کند! رقمي که شايد به زحمت و با دست و دلبازي زياد بدينگونه اعلام شد و واقعيت کمتر از رقم اعلام شده بود.

شهرآورد فوتبال اصفهان در خطه اي که خود را پايتخت جديد فوتبال ايران مي داند با سه هزار تماشاگر! آن وقت گلايه مي کرديم که چرا شبکه هاي سراسري نسبت به دربي شهرمان بي مهر هستند! چه بهتر که اين سکوهاي خالي را بيشتر ايرانيان نديدند و کمتر آبرويمان رفت.يعني واقعاً هواداران دو تيم از پر کردن يک ورزشگاه ده هزار نفري اينقدر ناتوان هستند؟ واي به حال ورزشگاه نقش جهان...

ذوب آهن حملات دامنه داري را بر روي دروازه زردها طراحي مي کند و البته سپاها ني ها که بيشتر دقايق نيمه اول مات و مبهوت در زمين بودند در ده دقيقه پاياني اندکي به خودشان مي آيند و با اتکا به حرکات حاج صفي چند حمله را بر روي دروازه ذوب آهن برنامه ريزي مي کنند که البته خطرناک ترين آنها را رشيد مظاهري دفع مي کند. گلري که نشان داده چقدر سخت گل مي خورد.

نيمه دوم اين ذوب آهن است که از سرگيجه رقيب در زمين نهايت استفاده را مي برد؛ مرتضي تبريزي گل اول را مي زند. سپاهان اميدوار به جبران است. اندک سپاهاني هاي حاضر در ورزشگاه فقط و فقط در وصف محرم شعار مي دهند و خيلي خبري از حمايت تيم نيست.

حملات آنها راه به جايي ندارد. اين بار نوبت همکاري مشترک شجاع خليل زاده و لي اوليويرا گلر برزيلي سپاهاني هاست که در يک اشتباه مرگبار گل دوم را به ذوب آهني ها تقديم کنند. باز هم مرتضي تبريزي.

اينقدر اشتباه اوليويرا فاجعه بار بود تا هواداران مهدي اميني گلر جوان و دوم تيم را تشويق کنند.

تعويض هاي ويسي تا بدينجاي کار بي نتيجه بود و تعويض آخر او نيز در دقيقه 81 اختصاص به کاپيتان دارد. کاپيتاني که قرار است دقايقي ديگر براي هميشه خداحافظي کند.

حملات نصفه و نيمه و پراکنده سپاهاني ها راه به جايي نمي برد و آنها شانس مي آورند که گل هاي ديگري را دريافت نمي کنند. اولويرا يکي دو موقعيت خطرناک را دفع مي کند اما آنچه از او در ذهن هواداران نقش بسته اشتباه نابخشودني او در صحنه گل دوم بود.

بازي به پايان مي رسد. محرم مشغول خداحافظي با تيم داوري و بازيکنان ذوب آهن مي شود و ديگر شبکه اصفهان صحنه هاي ادامه حاشيه ديدار را پخش نمي کند و چيزي در حدود 30 ثانيه پس از بازي بينندگان تلويزيوني ديگر نمي دانند که در فولادشهر چه مي گذرد.

همه براي خداحافظي محرم آماده مي شوند. مديران دو باشگاه به زمين مي آيند که از او تجليل کنند. برخي افراد ديگر نيز تابلو ها و حلقه گل هايي براي تجليل از او آورده اند.

دسته اي از هواداران حاضر در ورزشگاه، محرم را تشويق مي کنند و دسته اي ديگر از او مي خواهند که نرود و در تصميم خود تجديد نظر کند. مراسم آغاز و اهداي حلقه هاي گل و تابلوهاي ياد بود شروع مي شود. حاج صفي با چشماني گريان مي آيد و به محرم مي گويد اگر خداحافظي کني من هم ديگر بازي نمي کنم. اندکي بحث مي کنند. حاج صفي دست نويد کيا را مي گيرد و با تمام قدرت او را به سوي رختکن مي برد.

هواداران از احسان مي خواهند که به محرم اجازه خداحافظي ندهد و شعارهايشان لحظه به لحظه تشديد مي شود. پاپي و ديگر بازيکنان نيز به احسان کمک مي کنند تا محرم را به رختکن ببرد و پروژه خداحافظي ناتمام مي ماند!

تصميمي که روح و روان تيم را تحت تأثير خود قرار داد، انجام نشد تا فقط در اين ميان بهترين کادو را محرم ناخواسته به رقيب شهرآورد هديه کند...

محرم رو در روي خبرنگاران مي ايستد و مي گويد که قصدش خداحافظي بوده و بازيکنان کار زشتي کردند که اجازه نداند خداحافظي او انجام پذيرد. او مي گويد اميدوار است به زودي خداحافظي کند. پس هنوز خداحافظي نکرده است!

ويسي در نشست خبري از اتفاقات رخ داده به شدت انتقاد مي کند. او اعتقاد دارد که خبر خداحافظي محرم جو رواني تيم را به کلي به هم ريخت و حوادثي که بعد از اعلام خبر وداع کاپيتان رخ داد آنقدر به تيم ضربه زد که ديگر امکان جمع کردن و سر و سامان دادن به اوضاع وجود نداشت.

او از خيلي افراد انتقاد کرد؛ از هوادارنماها که فقط و فقط اعتراض مي کنند و با وجود تغييرات مکرر در همه ابعاد هميشه خواستار «حيا کن،رها کن» هستند، از برخي افراد در باشگاه و برخي افرادي که پايشان را بيش از گليمشان دراز مي کنند.

در اين هياهوها کار بزرگ ذوب آهن و شکست طلسم شش سال نبردن سپاهان در ليگ برتر، فراموش شده است. مجتبي حسيني که حالا اميدوار است به عنوان سرمربي تا پايان فصل مورد اعتمادهيئت مديره باشگاه ذوب آهن قرار بگيرد خوشحال است، او ضمن ستايش تيمش، تصريح مي کند که اين حق باشگاه است که هر مربي را که مايل هستند به تيم بياورند.

سرگيجه سپاهان در داخل زمين در خارج از ميدان هم ادامه دارد. آنها نمي دانند کاپيتان شان خداحافظي کرده يا نه. سرگيجه سپاهان همچنان تداوم دارد. دربي اصفهان نشان داد که حاشيه هاي محرم نويد کيا همچنان تمامي ندارد...