موشک ايراني از اصفهان، سپاهان و ذوب آهن مي گويد
کد خبر: ۱۵۸۱۹
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۵ - ۲۲:۴۵

نصف جهان: اين دومين گفتگوي ما با موشک نامدار ايراني بود. در اولين گفتگو او به اصفهان و دفتر باشگاه سپاهان آمده بود تا به عنوان مدير فني وقت تيم ملي فوتبال نوجوانان شاهد ديدار تدارکاتي ياران نوجوانش با سپاهان باشد. آن روز با بچه هاي شبکه صداي سپاهان، ميزبان مهدي مهدوي کيا در يک گفتگوي جالب ويدئويي بوديم و حال هم در دومين گفتگو که منتها اين بار به صورت مکتوب انجام شد، باز هم لذت صحبت با کياي دوست داشتني فوتبال ايران را به دست آورديم.

صحبت هاي جالب توجه مرد محبوب همه رنگ هاي ايران را در مورد اصفهان، باشگاه هاي سپاهان ، ذوب آهن و موضوعات ديگر از دست ندهيد.

آقا مهدي! سپاس از فرصتي که در اختيار ما گذاشتيد. قبلاً از علاقه زياد شما به اصفهان شنيده ايم و خوشحال مي شويم که يک بار ديگر شما را در شهرمان ببينيم.

سلام. ممنون از شما و محبتي که به من داريد. چندين بار به اصفهان آمده ام و به هر حال وقتي فقط يک بار به شهر زيبايتان آمده باشيم باز هم دلمان هواي قشنگي هاي اصفهان را مي کند و دوست داريم باز هم به اين شهر بياييم. البته به شرطي که زاينده رود آن جاري و زنده باشد.

اصفهان يکي از شهرهايي است که من بسيار به آن علاقه دارم و دوست دارم حتي روزي بتوانم در آن زندگي کنم. قبلاً به همراه خانواده هم به اصفهان سفر و در همان مدت کوتاه از همه جاي اصفهان ديدن کرديم. اميدوارم باز هم اين فرصت پيش آيد.

کدام نقطه اصفهان در آن سفر برايتان جذاب تر بوده است؟

اصفهان شهر بسيار زيبا و تاريخي است. خيلي کم مي شود در يک جاي دنيا اين همه آثار تاريخي را در کنار هم ديد. همه اين آثار زيبا و ديدني هستند و اميدوار هستم آب زاينده رود براي هميشه جاري باشد، زيرا با جاري بودن اين رودخانه زيبا، زيبايي اصفهان چندين برابر مي شود. براي من در کنار همه زيبايي ها، حضور در کنار زاينده رود پرآب از همه جاي اصفهان جذاب تر است.

در گفتگوي قبلي که با شما داشتيم، حسابي از نوع محافظت از آثار تاريخي اصفهان گلايه داشتيد و مشخصاً هم در مورد کوه آتشگاه صحبت کرديد.

بله، در خاطرم هست. آن صحبت و گلايه را ابتدا در مورد خاطره ام از کوه آتشگاه اصفهان مطرح کردم. در همان سفري که با خانواده به اصفهان آمده بوديم از کوه آتشگاه نيز ديدن کردم و دخترم به اصرار، من و مادرش را به بالاترين نقطه اين کوه تاريخي برد و از آنجايي که مسير نيز هموار نبود، بالا رفتن بسيار سخت بود. در راه برگشت با بهانه هاي مختلف من را مجبور کرد که در راه برگشت روي شانه هاي من بنشيند و با آن شيب بد کوه بعد از پايين آمدن تا يک هفته همه عضلات پاهاي من درد مي کرد!

من اول مي گويم چرا مانند بسياري از مکان هاي تاريخي براي بازديد از بناهاي بزرگي مانند کوه آتشگاه يک راه پلکاني به شکلي که مطابق با بافت کوه باشد ايجاد نکرده اند و ديگر اينکه وقتي به بالاي کوه رفتيم و برخي بناهاي جالب توجه را در بالاي کوه ديدم براي خودمان جاي تعجب داشت که چرا اينجا هيچ نگهبان يا دوربين مدار بسته اي ندارد. اگر کسي مثلاً با وسيله اي، کلنگي! يا هر چيزي به بالاي کوه مي آمد و به جان اين بناهاي بالاي کوه با آن همه قدمت مي افتاد تکليف چه بود؟ الان نمي دانم شکل محافظت در کوه آتشگاه هنوز به همان شکل است يا نه ولي آن روز واقعاً راجع به اين موضوع تأسف خوردم.

البته اطرافش را حفاظ هايي زده اند که کسي نتواند بدون بليت وارد شود! از کوه آتشگاه بگذريم. آقا مهدي! بازي هاي ليگ را دنبال مي کنيد؟ اگر دنبال مي کنيد سپاهان و ذوب آهن را در ليگ امسال چطور ارزيابي مي کنيد؟

بله. تا آنجا که امکانش باشد بازي هاي ليگ از جمله ديدارهاي سپاهان و ذوب آهن را ديده ام. در مورد باشگاه سپاهان بايد بگويم که با توجه به اينکه در حال حاضراين تيم پرافتخارترين تيم ليگ برتر است، جام هاي متعددي را در کلکسيون افتخارات خود داردو توانسته با اين موفقيت ها شخصيت بزرگي را در فوتبال ايران براي خود مهيا کند. به ويژه اينکه بيشترين حضور در ليگ قهرمانان آسيا را داشته و در قاره آسيا تيم شناختهشده اي محسوب مي شود. طلسم حضور ايراني ها در جام باشگاه هاي جهان نيز توسط سپاهان شکسته شد و کلاً زردپوشان اصفهان به سمتي رفته اند که براي همه قابل احترام شده اند. ذوب آهن هم که تيمي با شخصيت در فوتبال ايران است. زيبا فوتبال بازي مي کند و در جام حذفي چندين کاپ را از آن خود نموده است. موفقيت دو تيم نشان مي دهد که در اصفهان ابزارهاي موفقيت وجود دارد و بسترهاي لازم ايجاد شده است. امسال دو تيم ظاهراً تغييرات زيادي داشته اند. به ويژه سپاهان که با يک سيماي جديد به مسابقات ليگ برتر گام گذاشته و قطعاً براي نتيجه گرفتن به فرصت نياز دارند.

قبل از اينکه در ديدار نمادين ستارگان تاريخ آ.ث.ميلان و پيشکسوتان پرسپوليس خداحافظي کنيد قرار بود که خداحافظي شما از دنياي فوتبال به عنوان بازيکن در فينال جام حذفي مقابل سپاهان باشد. در آن ديدار پرسپوليس باخت و در پايان بازي، هواداران سپاهان براي شما سنگ تمام گذاشتند و حسابي تشويقتان کردند.

آن ديدار خيلي بازي سخت و مهيجي بود.پرسپوليس و سپاهان هر دو با شايستگي به فينال آمده بودند. سپاهاني ها در نيمه نهايي استقلال را در ورزشگاه آزادي شکست داده بودند و براي اين بازي هم انگيزه هاي زيادي داشتند. بازي فينال در مقابل سپاهان يکي از بازي هايي است که من هيچگاه فراموش نخواهم کرد، زيرا آن بازي آخرين بازي رسمي من در لباس تيم پرسپوليس بود. بعد از پايان بازي وقتي که من مشغول بوسيدن چهار گوشه ورزشگاه بودم وقتي به ضلعي رسيدم که هواداران سپاهان آنجا حضور داشتند ديدم که به شدت در حال تشويق من هستند. آن روز حسابي مرا شرمنده کردند و تا دقايق زيادي هم تشويق هايشان ادامه داشت و واقعاً خيلي به من محبت داشتند. من هم به نزد آنها رفتم واز آنها بابت اين لطفشان قدرداني کردم. آن روزي هم که با تيم ملي نوجوانان به اصفهان و ورزشگاه باغ فردوس براي بازي تدارکاتي آمديم باز هم هواداران سپاهان در آن مجموعه لطف شان را به من نشان دادند. از طريق اين گفتگو از اصفهاني هاي عزيز به خاطر همه محبت هايي که به من داشتند سپاسگزارم.

با توجه به اينکه مدتي در تيم ملي نوجوانان حضور داشتنيد و کلا بعد از خداحافظي از دنياي فوتبال، انرژي ويژه اي را صرف تيم هاي پايه و کشف استعدادها نموده ايد و همينطور با راه اندازي آکادمي کيا يک راه جديد در کشف استعدادها را آغاز نموده ايد، نظرتان راجع به استعدادهاي اصفهاني که درآکادمي هاي دو باشگاه سپاهان و ذوب آهن هستند چيست؟

سپاهان و ذوب آهن از جمله باشگاه هايي هستند که در بخش پايه بسيار خوب کار کرده اند و امروز هم مي بينيم که در هر دو تيم به ويژه سپاهان بازيکنان زيادي از تيم هاي پايه به تيم بزرگسالان منتقل شده اند که موضوعي خوشحال کننده است. هر دو باشگاه در رده هاي مختلف پايه در طول سال هاي مختلف نمايندگان شايسته اي داشته اند و اميدوارم اين روند توجه به آکادمي خود را ادامه دهند و البته بيشتر نمايند. اميدوارم همه باشگاه ها در راستاي توجه به تيم هاي پايه حساسيت و سرمايه گذاري بيشتري داشته باشند.

متأسفانه تعداد زيادي از باشگاه هاي ايراني تنها به تيمداري در رده بزرگسالان توجه مي کنند و در بسياري از آنها خبري از توجه به تيم هاي پايه نيست و اين براي فوتبال ما اصلاً خوب نيست.

آقا مهدي! الان شرايط براي افرادي مثل شما به گونه اي است که تقريباً همه ايرانيان فارغ از هر رنگي شما را دوست دارند و برايتان احترام ويژه اي قائل هستند. آيا فکر ميکرديد که يک روز در فوتبال به اينجا برسيد؟

پيشبيني برايم سخت بود که تا اينجا برسم اما همه چيز خواست خداي بزرگ بود من ورزش فوتبال را واقعاً از کودکي دوست داشتم و به يکباره تصميم گرفتم که اين ورزش را به صورت رسمي تا آنجايي که ميتوانم دنبال کنم.خب همه ميدانند استارت کار من از تيم بانک ملي بود، اما واقعاً فکرش را نميکردم که يک روز سر از فوتبال آلمان در بياورم.ولي از روز اول کارم را با هدف دنبال کردم. باور کنيد روزهاي تلخ و شيرين و سخت زيادي را پشت سر گذاشتم و با کمک همه از جمله مربيان و مخصوصاً خانوادهام که در قلب من جا داشتند، به اينجا رسيدم. واقعاً پيشبيني اينکه به اينجا برسم غيرممکن بود اما با پشتکار و تلاش به هدفم رسيدم ودر نهايت در شرايطي قرار گرفته ام که مرتباً لطف مردم شامل حالم مي شود. به قول شما همه مردمي که مي توانند طرفدار هر رنگ و باشگاهي باشند به من محبت مي کنند و اين براي من خيلي خوشحال کننده است.

شما از کودکي طرفدار پرسپوليس بودي يا پس از اينکه به عضويت اين تيم در آمديد به رنگ قرمز علاقه مند شديد!؟

نه واقعاً من از کودکي عاشقپرسپوليس بودم و وقتي کارم را شروع کردم هدفم رسيدن بهپرسپوليس بود. البته فوتبال خارجي را هميشه از تلويزيون پيگيري ميکردم و در خاطرات کودکي خودم فکر مي‌‌کردم که آيا ميتوانم يک روز به پرسپوليس و يا اروپا برسم يا خير، که اين اتفاق افتاد.

در واقع اهداف من رسيدن به پرسپوليس، فوتبال اروپا و تيم ملي بود که به عنوان يک ايراني به آن رسيدم. از کارها و موفقيتهايي که در طول 22 سال به دست آوردم واقعاً راضي هستم.

چه اتفاقي افتاد که آلمانيها بهشما لقب موشک دادند؟

مجله «کيکر» هر هفته يک مصاحبه با يکي از بازيکنان شاغل در آلمان دارد. يک روز قرار شد با من صحبت کنند، در زبان آلماني به موشک، راکت مي گويند. آنها به يکباره تيتر بزرگي زدند و به من گفتند موشک هامبورگ، سپس همه و مخصوصاً در ايران اين اسم را روي من گذاشتند البته من زياد از القاب خوشم نميآيد ولي اين اسم را روي من گذاشتند.

به نظر شما خاص ترين بازيکني که کنار او قرار گرفتيد چه کسي بود؟

من کنار بازيکنان بسيار بزرگي در سال هاي مختلف قرار گرفتم، از وقتي که از بانک ملي شروع کردم يادم هست که با حسين فرکي در تيم بانک ملي بازي ميکرديم. حسين فرکي جثه بزرگي داشت و من هم تا کمربند او نبودم، من در کنار اين بازيکن قرار گرفتم. در پرسپوليس هم در کنار بزرگاني مثل عابدزاده، محرمي، دايي، باقري قرار گرفتم. در تيم ملي نيز همين شرايط بود.

در آلمان چطور؟

در آلمان وضعيت سخت تر شد، من کنار و البته روبه روي بهترين بازيکنان دنيا مانند «زيدان» بازي کردم و يا مقابل «دلپيرو» و يوونتوس در بازيهاي مختلف به ميدان رفتم، همچنين مقابل بهترين دروازه بان جهان يعني «کان» نيز بازي کردم، در بازي در تيم هامبورگ نيز دروازه بان ما يکي از بهترينهاي آلمان بود و يا چندين سال «توماس دال» ذخيره من بود، او يکي از بزرگ ترين بازيکنان فوتبال بود، بالاخره من با بازيکنان بزرگ زيادي سر و کار داشتم البته يکي از خاطرات شيرينم بازي در منتخب جهان در بارسلونا بود که مقابل «رونالدينيو» و همه ستاره ها قرار گرفتم. در چند ديدار نمادين و خيريه ديگر هم اين افتخار را داشتم که کنار مربيان و بازيکنان بزرگ جهان قرار بگيرم.

سپاس آقا مهدي! و حرف هاي پاياني تان در اين گفتگو؟

باز هم از شما سپاسگزارم. اميدوارم بار ديگر فرصتي پيش بيايد تا به اصفهان بيايم و با هواداران فوتبال اين شهر که دوست داشتني هستند و با حمايت هاي خود باعث شده اند دو تيم اصفهاني بارها افتخار آفريني کنند، ديدار نمايم.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
خبر کوتاه
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار
پرطرفدارها