یکی میز اتو را تبدیل به میز کارش کرده. دیگری انتهای اتاق خوابش را طوری طراحی کرده که از قاب مانیتور درست مثل یک اتاق کار به نظر بیاید. آن یکی به همسر و فرزندانش سپرده وقتی توی کلاس درس است، سر و صدا نکنند. یادشان باشد فکر کنند او دو ساعت در خانه نیست، مثل یک آدم نامرئی. اما وقتی یکی از بیرون داد میزند کاسه، بشقاب، بخاری کهنه خریداریم دیگر همه چیز ناگهان مرئی میشود.
شاید شما هم یکی از کسانی هستید که در دوران کرونا تجربه آموزش آنلاین داشته اید، کلاسی میرفتید و بعد از شیوع بیماری کلاستان تعطیل شد و بعد مسئولان آموزشگاه تصمیم گرفتند آموزشتان را به صورت مجازی دنبال کنند.شاید هم معلم یک کلاس مجازی هستید. منظورم درس خواندن در دانشگاه و مدرسه نیست که میدانم قواعد خاص خودش را دارد.اینجا حرف از کلاس درسی میزنم که با میل و رغبت خودتان انتخابش کرده اید و حالا مانده اید با این شرایط همینطور مجازی آموزش را دنبال کنید یا از خیرش بگذرید. شاید هم منتظرید تا آموزشگاهتان دوباره کلاسهای درس حضوری را راهاندازی کند.
مریم پاکتی پسته و تخمه کنارش گذاشته و همینطور که با بیحوصلگی حرفهای معلم زبانش را گوش میدهد تخمه هم میشکند. کسی تصویرش را نمیبیند وهروقت لازم شد حرف بزند میکروفونش را روشن میکند. به قول خودش تمرکز او روی تخمه خوردنش بیشتر از کلاس درس است. معتقد است کلاسهای مجازی اصلاً بازدهی کلاسهای حضوری را ندارد. چند ترمی در آموزشگاه زبان خوانده و بعد از کرونا هم حالا ترم دوم آموزش آنلاین را شروع کرده اما هر روز فکر میکند بیخیال این جوردرس خواندن شود چرا که این روش واقعاً به کارش نمیآید.« وقتی تصمیم میگیری آموزش زبان جدیدی را شروع کنی یعنی میخواهی از فضای کلاس هم استفاده کنی. در کلاس صحبت کنی از امکانات صوتی و تصویری بهره ببری و... خلاصه این که ارتباط رودررو با استاد خیلی متفاوت است. در کلاس مجازی میگویند همه میکروفونها باید قطع باشد و گاهی هم از تو سؤالی میپرسند که مجبورمی شوی میکروفون را وصل کنی و جواب بدهی. مثلاً تمرینهای گروهی، مکالمههای جمعی و کارهای کلاسی کاملاً از بین رفته. همه اینها واقعاً بازدهیام را کم کرده. زمانی که در کلاس درس واقعی حضور داشتم همه تمرکزم روی کلاس بود اما الان وسط کلاس مجازی تلفن خانه زنگ میزند. کسی وارد خانه میشود و آن تمرکز واقعی وجود ندارد. در آموزش حضوری تو واقعاً دو ساعت سر کلاس درسی در حالی که در آموزش مجازی اصلاً این اتفاق نمیافتد.»
با همین داستانها خیلی از همکلاسیهایش از آموزش مجازی انصراف دادند و ترجیح دادند این شکل آموزش را ادامه ندهند.«یکسوم دانشجویان رفتند و بهنظر میرسد آموزشگاه هم از این روند راضی است. معلمانش مجبور به رفتوآمد نیستند. در هزینهها کلی صرفهجویی میشود و به ما اعلام کردهاند فقط کلاسهای خصوصی را حضوری برگزارمی کنند.کمکم آموزش به این سبک بهسمت و سویی میرود که آدمها کلاس خصوصی را انتخاب کنند البته برای کلاس خصوصی دست کم باید 5 برابرپولی که الان میدهیم هزینه کنیم که برای همه مقدور نیست. آموزشگاهها هم حاضر نیستند کلاسهای خیلی کوچک برگزار کنند و دائم اعلام میکنند ما تابع آموزشوپرورش هستیم مگر کلاس زبانی که 14 عضو دارد با کلاس های درس مدرسه قابل مقایسه است؟»
اما این چالش فقط مخصوص شاگردها نیست و خیلی از معلمها هم در آموزش مجازی با مشکل مواجه شدهاند. مثل شیوا که معلم زبان است: «زمانی که برای برنامهریزی کلاسهای مجازیام میگذارم اصلاً قابل مقایسه با زمانی که برای کلاس حضوری میگذارم نیست. همه تصور میکنند چون آدم از خانه بیرون نمیآید دیگر مشکلی ندارد، اما باور کنید اصلاً اینطور نیست.ضمن اینکه کل خانواده معلم هم موقع کلاس گرفتار می شوند. ما چون اتاق اضافه نداریم مجبورم توی اتاقخواب کلاس بگذارم و چون میز تحریر ندارم مجبورم لپتاپم را روی میز اتو بگذارم و همین باعث گردن دردی شده که دمار از روزگارم درآورده.»
بهگفته او سرگرمکردن و جلوگیری از کسل نشدن دانشآموزان هم کار آسانی نیست چون در کلاس آنلاین ارتباط مؤثر چشم در چشم بین معلم و شاگرد برقرار نمیشود. نیمی از کلاس هم به این میگذرد که مدام میکروفون و دوربین شاگردها را چک کنند و همه چیز را بهصورت پیدیاف و فایل صوتی آماده و قبل از کلاس آپلود کنند که وقت کلاس را نگیرد همه اینها آنقدر استرس به معلم وارد میکند که نگو.
اما اینها تنها مشکلاتی نیست که شیوا در آموزش مجازی به آنها اشاره میکند.«معضل اصلی این است که ما برای آموزش آنلاین آموزش ندیدهایم. برای تدریس حضوری الان همهجور کلاس آموزشی هست اما تقریباً برای آموزش آنلاین هیچ چیز نداریم. آموزشگاههای خارج از ایران این گونه آموزشها را میدهند ولی این کلاسها هم خیلی گرانند وامکان شرکت کردن برای همه ممکن نیست مگر اینکه خودمان وبینارها را ببینیم یا در یوتیوب کلاسهایی را جستوجو کنیم.»
اما این طورهم نیست که همه از شرکت در کلاسهای مجازی ناراضی باشند مثل آنا که خارج از ایران در یک دوره مجازی شرکت کرده و تجربهاش هم راضیکننده بوده است:«من در دورهای که آموزش حرفهای نوشتن رزومه و فعالیتهای حرفهای میداد شرکت کردم. بعد به کرونا رسیدیم که مجبور شدند کلاس را آنلاین برگزار کنند. دوره آنلاین 5 جلسه بود و هر جلسه بیش از 5 ساعت طول میکشید.از برنامه مایکروسافت تیم استفاده میکردیم. در این برنامه هم میتوان از چت استفاده کرد وهم ویدئو کال. اینکه میتوانستم از خانه به کارهایم برسم تجربه جدیدی بود لازم نبود آماده شوم و از خانه بیرون بروم. تماس ویدئویی و چهره به چهره در کلاس انجام میشد و زیاد با کنارهم بودن فرقی نداشت و همفکری هم میکردیم البته اتفاقات غیر مترقبه هم رخ میداد مثلاً زنگ در میخورد و من مجبورمی شدم جواب بدهم یا تلفنم زنگ میخورد. ولی بهطور کلی اولش از کلاس مجازی ترس بیشتری داشتم اما در نهایت راضی بودم و اگر هم دوره آنلاین دیگری برگزار شود بازهم شرکت میکنم.»
نعیم هم که تجربه آموزش مجازی دراین دوره را دارد معتقد است آموزش مجازی استرس زاست: «درآموزش آنلاین استرس محیطی وجود دارد اینکه مجبوری محیط را بهلحاظ صوتی ایزوله کنی تا هم خودت صدا را خوب بشنوی هم ترس از آبروداری اینکه مبادا بچه ات وسط کلاس داد بزند. همسرت صدایت نکند. از نظر تصویری هم مدام نگرانی کسی در را باز نکند. یعنی مدام سر کلاس درس استرس داری. درحالی که باید در کلاس درس آرامش داشته باشی. اما اگر نکات مثبتش را بخواهی هم میتوانم بگویم کسانی که از شهرستان و راه دور میآیند هم میتوانند در کلاس مجازی شرکت کنند.»
به عقیده او مدرسها درایران چندان درباره آموزش مجازی تجربه ندارند آنها باید کاملاً خود را با پلتفرم ارتباطیشان هماهنگ کنند مثلاً اگر در اینستاگرام تدریس میکنند یا اسکایپ یا هروسیله دیگری کاملاً با آن آشنایی داشته باشند تا بر اساس آنها وسایل کمک آموزشیشان را آماده کنند. در برخی از این پلتفرمها شاید مدرس نتواند از تصویر استفاده کند یا اگر استفاده کند نمیتواند جزئیات تصویر را نشان بدهد در حالی که در کلاس حضوری انتخابها زیاد است میتوان از پرده یا ال ای دی یا هر وسیله مناسبی استفاده کرد که در آموزش مجازی امکان استفاده از آنها ممکن نیست.کلاسهای مجازی در ایران بیشتر برای رفع اشکال مناسبند تا تدریس. در این کلاسها ضرباهنگ کلام مدرس با مشکل مواجه میشود و مدرس نمیداند چطور ضرباهنگ کلامش را تنظیم کند. یعنی مدرس نمیفهمد کجا کلاس خواب است که صدایش را بالاتر ببرد کجا استراحت بدهد.همه پشت کامپیوترشان نشستهاند و به ظاهر گوش میدهند اما مدرس نه بر زبان بدن کنترل دارد نه درست و دقیق میتواند به چشمان دانشآموزانش خیره شود. خیره شدن دائم به مانیتورهم برای شاگرد خستهکننده است و همین باعث میشود مشارکت کمتری در کلاس شکل بگیرد.
او معتقد است این کلاسها در جامعه تب مدرکگرایی را بالا میبرد و از سویی نیز کمیت کلاسها افزایش مییابد بدون اینکه کیفیتشان تغییری کند.«تعداد کسانی که میخواهند مدرک بگیرند زیاد میشود وآموزشگاهها هم محدودیتی برای ثبتنام ندارند و با سرعت بیشتری کلاس برگزارمی کنند. امکان تعامل استاد با هنرجو و دانشجو پایین میآید و تعامل بین استاد و شاگرد وجود ندارد.»
علی هم معتقد است برگزاری کلاسهای مجازی بیشتر به نفع آموزشگاههاست. آنها از فضای کمتر استفاده میکنند مجبور نیستند پول آب و برق بدهند وهزینه اینترنت هم برعهده دانشجوست. حالا شاید استفاده ازاینترنت برای ما که از نسل دیجیتال هستیم دشوار نباشد اما اگرهنرجو و استاد سن و سال دار باشند و تمایلی به تکنولوژی نداشته باشند یا هراس از تکنولوژی داشته باشند همه چیز برایشان دشوارتر میشود.
شاگرد تندتند کتاب را ورق میزند تا موقع امتحان جواب سؤالها را از توی کتاب پیدا کند.آن قدر صدای ورق زدنش زیاد است که معلم در نهایت مجبور به تذکر میشود. تقلب آنلاین هم داستان خودش را دارد همانطور که صداهای مزاحم و استرسزا از کلاسهای مجازی فضای متفاوتی ساخته. هرچه هست تا پایان کرونا انگار مجبوریم این کلاسها را هم بپذیریم همانطور که این ویروس خیلی چیزها را به ما تحمیل کرده است.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰