پ
تحلیلی بر اظهارات هومن کبیری پیرامون وقفه‌ای که در صدور مجوز نمایش خانگی صورت گرفت
کد خبر: ۱۸۴۵۱۴
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۳

نصف جهان: «مخاطب ایرانی به سریال‌های نمایش خانگی عادت کرده بود و نباید با وقفه در تولید اجازه بدهیم این پتانسیل جذب سریال‌های دیگر کشورها شود. متاسفانه مدتی به خاطر مشکلاتی که در ارائه مجوز پیش آمده بود تولیدات متوقف بود، اما امروز شاهد هستیم که چند سریال به صورت همزمان در حال تولید هستند که به پخش برسند. »

جمله‌ای که خواندید بخش کوتاهی از گفتگوی بلندی بود که چندی پیش هومن کبیری، تهیه‌کننده سریال «گیسو» ساخته منوچهر هادی پیرمون مسائل مختلفی که در حوزه تولید آثار تصویری در شبکه نمایش خانگی وجود دارد، بیان کرده بود. مسائلی که مدتی است گریبان فعالان علاقمند به این حوزه را گرفته و سعی می‌کنند که به هر طریقی شده به قول معروف چوب لای چرخشان بگذارد. جدا از مسائلی که هومن کبیری پیرامون موضوع پلتفرم‌ها و نحوه همکاری سریال‌های شبکه نمایش خانگی با آنها در گفتگوی مدنظربیان کرده بود، می‌خواهیم در این گزارش به مسئله‌ای که این تهیه‌کننده در بخشی از سخنانش که آن را برای این گزارش برگزیده‌ایم، پرداخته و آن را مورد بررسی قرار دهیم. اما پیش از ورود به این بحث اجازه دهید پرسشی را مطرح کنیم. به عقیده شما چرا از میان مدیوم‌های تلویزیون، نمایش خانگی و سینما، هنرمندان بیشتر نظرشان را به شبکه نمایش خانگی معطوف داشته‌اند و علاقمندند در این رسانه فعالیت کنند. این موضوع دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد و بیانگر حقایق مختلفی نیز می‌تواند باشد. اول اینکه تلویزیون به دلیل محدودیت‌هایی که دارد هنرمندان را در حوزه سریال‌سازی برای رسانه ملی با محدودیت‌های مختلفی مواجه کرده و آنها را بر آن داشته که در جهتی موازی با سریال‌سازی در صدا و سیما به فعالیت در شبکه نمایش خانگی مبادرت ورزند. یکی از این محدودیت‌ها همین عدم پرداخت به موقع دستمزد است، دیگری خطوط قرمزی است که در رسانه ملی تا حد زیادی وجود دارد و در اکثر موارد سلیقه‌ای بوده اما در شبکه نمایش خانگی خبری

از آن نیست.

موضوع دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد این است که در رسانه ملی به دلیل محدودیت‌هایی که خودشان درباره بودجه‌ای که در اختیارشان قرار می‌گیرد، می‌گویند، امکان پرداخت دستمزدهای بالا وجود ندارد، در حالیکه در شبکه نمایش خانگی می‌بینیم که این مسئله به این دلیل که اسپانسر بیرون از محدوده سازمان صدا و سیما کار را پشتیبانی می‌کند حل شده است. از سوی دیگر هنرمندان تلویزیون به دلیل همان محدودیت‌هایی که بیان شد از امکان کمتری برای پرتاب شدن به سینما برخوردار بودند در حالیکه شبکه نمایش خانگی در حد وسیعی این امکان را به آنها می‌دهد. یک نکته دیگر هم در این میان وجود دارد اینکه به کرات شاهد بوده‌ایم هنرمندانی که تاکنون در سینما فعالیت می‌کردند با ایجاد شبکه نمایش خانگی به این مدیوم آمده و حضور در سریال‌های دنباله دار را تجربه کرده اند. چرایی این موضوع هم به محدودیت‌ها و نحوه پرداخت دستمزد در رسانه ملی برمی گردد اگر نه حرکت هنرمندان سینما به سمت شبکه نمایش خانگی نشانگر آن است که اگر شرایط در صدا و سیما خوب باشد، آنها تمایل به همکاری با این رسانه را نیز خواهند داشت. جدا از این هنرمندانی که در حوزه شبکه نمایش خانگی فعالیت می‌کنند خوب می‌دانند که از گزینه‌ای تحت عنوان سینما همیشه برخوردارند و با علم به این موضوع سعی می‌کنند به پیشنهاداتی که در شبکه نمایش خانگی به آنها می‌شود و مطمئنا منبع درآمد خوبی نیز برایشان محسوب می‌شود، پاسخ مثبت بدهند. در حالیکه چنین پیشنهادایی هرگز از سوی تلویزیون به آنها داده نمی‌شود که اگر می‌شد شاهد خروج سیل عظیمی از هنرمندانی که روزگاری در رسانه ملی فعالیت می‌کردند از این رسانه نبودیم. حالا که تا حدودی به چرایی انتخاب شبکه نمایش خانگی از میان مدیوم‌های مختلف توسط هنرمندان پی بردیم به بررسی اظهارات تهیه‌کننده سریال «گیسو» می‌پردازیم و اینبار شرایط مخاطب را که طرف دیگر ماجرای تولید یک اثر هنری در شبکه نمایش خانگی است مورد ارزیابی قرار می‌دهیم. اگر به سخنان هومن کبیری توجه کنید متوجه چند المان مهم می‌شوید که ما را در این بررسی یاری خواهند کرد. در ادامه به این المان‌ها اشاره می‌کنیم.

حتما همه شما در جریان هستید که مدتی است موضوع صدور مجوز برای آثار تولیدی در شبکه نمایش خانگی با اما و اگرهای مختلف مواجه شده و شاید همین اما و اگرها باشد که استارت اولیه ایجاد محیط دیگری تحت عنوان نمایش اینترنتی را فراهم آورد. اما و اگرهایی که اکثرشان بر اساس این موضوع صورت گرفتند که مجوز آثاری که در این شبکه قرار است تولید شوند را چه نهادی باید صادر کند؟ در ابتدا در دست وزارت ارشاد بود، بعد صدا و سیما که دید هر روز مخاطبش در حال سرریز است و از سوی دیگر تمام خطوط قرمزی که در رسانه ملی وجود دارد، در شبکه نمایش خانگی وجود ندارد و آنها به راحتی به قول معروف با دورزدن صدا و سیما مشغول فعالیت به گونه‌ای هستند که در تلویزیون امکان انجام آن وجود ندارد، پای در میان نهاد و مدعی شد که صداوسیما باید محل صدور مجوز برای تولیدات شبکه نمایش خانگی باشد. وقتی گفتگوها (بخوانید دعواها) بالا گرفت و دست آخر نیز به صورت متقن مشخص نشد که منبع صدور مجوز کدام نهاد است، ناگهان تصمیم بر این شد که فعلا صدور مجوز برای تولید یا پخش آثار تصویری در حوزه شبکه نمایش خانگی متوقف شود و تا اطلاع ثانوی مجوز جدیدی صادر نشود. تصمیم گیران این موضوع البته دلایلی را هم برای اتخاذ چنین تصمیمی بیان کردند، مثلا اینکه سریال‌های مختلفی مجوز گرفته‌اند و هنوز در صف انتشار هستند، اگر بخواهیم مجوز جدیدی صادر کنیم، بر این فشردگی خواهیم افزود به این وسیله شرایط سریال سوزی در نمایش خانگی ایجاد خواهد شد.

بنابراین آن عده از هنرمندانی که تصمیم به ساخت مجموعه‌های جدید در شبکه نمایش خانگی را دارند باید صبوری پیشه کنند. اما نکته مهمی که وجود داشت این بود که آن عده از هنرمندانی که مجوز داشتند هم برای نمایش آثارشان در شبکه نمایش خانگی با مشکل مواجه شدند و آثارشان با تاریخ‌های متعدد برای عرضه به مخاطب مواجه می‌شد، نمونه این هنرمندان هومن سیدی است که برای اولین بار تصمیم گرفت در حوزه شبکه نمایش خانگی دست به سریال‌سازی بزند و مجموعه «قورباغه» را از طریق این شبکه روانه بازار نمایش کند. اما همانطور که واقفید با اینکه مجوز داشت کار پخش سریالش با اما و اگر مواجه شده بود و بر اساس قولی که از سوی سازمان سینمایی داده شد قرار بود در دهه سوم آذرماه ماحصل تلاش این کارگردان و تیم سازنده اش، جدیدترین اثر تولید شده او تحت عنوان «قورباغه» روانه شبکه نمایش خانگی شود، مسئله‌ای که بالاخره به سرانجام رسید و مشکل این سریال هم حل شد و قسمت اول آن چند روز پیش روانه پلتفرم «نماوا» شد و مخاطبان به تماشای آن نشستند. به هر روی آنچه مهم است اینکه در میان این گفتگوها آن کسی که کمتر از همه مورد توجه قرار می‌گیرد، مخاطب است. مخاطبی که تمام این تلاش برای او صورت می‌گیرد، همه می‌گویند ما برای مردم کار می‌کنیم، برای مردم فیلم و سریال می‌سازیم، برای اینکه مردم راحت‌تر باشند این اقدام را انجام می‌دهیم، اما زمانی که پای عمل به میان می‌آید هیچ‌کس به مخاطب توجه نمی‌کند، حداقل تاکنون در حوزه تولید آثار تصویری در مدیوم‌های مختلف تلویزیون، نمایش خانگی و سینما اینگونه بوده و فقط شدت و حدتش متفاوت و متغیر بوده است. آن بخشی را که از سخنان هومن کبیری برای بررسی در این گزارش انتخاب کرده‌ایم هم درباره همین موضوع است. تهیه‌کننده سریال «گیسو» در ابتدای سخنانش از فعل «بود» استفاده می‌کند و این یعنی حال مخاطب از تماشای سریال‌های

شبکه نمایش خانگی خوب بود، اما در حال حاضر نیست؟

علت این «نبودن» چیست؟ ماجراهایی که در مورد پروسه صدور مجوز محصولات این رسانه بیان شد، ماجراهایی که جدا از بلاتکلیفی که برای تولیدات جدید ایجاد شده حال مخاطب را به دلیل اینکه او و خواسته‌اش اصلا مورد توجه قرار نمی‌گیرد بد کرده است. مخاطب با خود می‌گوید «مگر اینها نمی‌گویند ما برای شما داریم کار می‌کنیم؟ پس چرا به خواسته و عقیده و نظر من اعتنا نمی‌کنند؟ حال بماند اینکه وقفه‌ای در تولید آثار جدید که نیاز روحی ما را که اساسا تلویزیون باید آن را برآورده کند و حال بر دوش شبکه نمایش خانگی افتاده، ایجاد کرده اند، چرا به حرف ما توجه نمی‌کنند؟

مگر ما مردم در این ماجرا مهمترین عامل نیستیم؟ پس چرا هرکاری که خودشان می‌خواهند انجام می‌دهند؟ و هنگامی که در گفتگوهایشان به نتیجه نمی‌رسند، بدترین تصمیم که همان توقف تولیدات جدید است را اتخاذ می‌کنند؟ آن هم با دلیلی کاملا غیرمنطقی» حال به عقیده شما مخاطبی که حالش بد است یا حداقل خوب نیست در مواجهه با چنین مسئله‌ای چه خواهد کرد؟ منطقی است اگر میزان علاقه وعادتی که به سریال‌های نمایش خانگی دارد، زیاد باشد صبوری پیشه می‌کند و منتظر می‌ماند، اما انتظار کشیدن هم حدی دارد، ندارد؟ آن هم در چنین شرایطی که کار و بار کساد شده، همه خانه نشین شده‌اند و در خانه به سرگرمی نیاز دارند، تلویزیون که مدام سریال‌های تکراری پخش کرده و کلا در گذشته سیر می‌کند، سینماها هم که کرونا وضعیت‌شان را مشخص کرده، نمایش خانگی هم که تنها امید مردم بود تولیداتش با وقفه مواجه شده، چاره مخاطب چیست؟ باز هم صبر و همواره صبر؟ اما چیزی در خانه اکثر ما ایرانیان وجود دارد که هرگاه از کنارش عبور می‌کنیم چشمکی به ما می‌زند و با نیشخندی ملیح به ما می‌گوید: «هیچکس بهت توجه نمی‌کنه؟ به خواستت اهمیت نمیده؟ خوراک نداری برای اینکه نیازهای روحی و روانی و فکریت رو باهاش برآورده کنی؟ چیزی واسه سرگرم شدن نداری؟ حوصله ات سر رفته؟ نمی‌دونی چیکار کنی؟ همش میخوای صبر کنی؟ آدم حسابی اینهمه این همه سختی رو به خودت می‌دی در حالیکه من رو توی خونه ات داری؟ حالا که هستم چرا ازم استفاده نمی‌کنی؟ من تمام نیازهای روحی، روانی و فکری رو برآورده می‌کنم، خوراک فرهنگی بهت می‌دم، خوراک فرهنگی جدید، دست اول، نه تکراری، تازه اون چیزایی که تو برای نگاه کردن بهشون مجبوری صبوری کنی هم تو دل خودم دارم، فقط کافیه کنترل من رو به دست بگیری و روشنم کنی، بقیه‌اش با خودم. تو فقط بشین روی مبل و چشم بدور به صفحه گیرنده ات. من همه نیازهاتو برآورده می‌کنم، حتی خیلی بیشتر از اون چیزی که نیاز داری بهت می‌دم... » این صدای رسیور ماهواره است که مخاطب را به سمت خود فرامی خواند، بدون اینکه برای او و خواسته‌اش ناز کند، بدون اینکه منتظرش بگذارد و بدون اینکه او را به صبوری فراخواند. در چنین شرایطی عقل سلیم چه می‌گوید؟ اینکه باز هم چشم بدوزیم به تلویزیون خودمان و پایتخت یک و دو و سه و چهار و پنج و شش را تماشا کنیم؟ ستایش یک و دو و سه؟ طلسم شدگان؟ وارش؟ یا شاید هم باید نگاهی به تولید پیشین شبکه نمایش خانگی داشته باشیم و دوباره آنها را مرور کنیم تا مسئولان تصمیم بگیرند و بالاخره طلسم را بشکنند و مجوزهای جدید صادر کنند؟ که در این صورت باز هم با انبوهی از سریال‌ها مواجه خواهیم شد که به صورت همزمان به پخش رسیده‌اند و بعضی هایشان به قول برخی گرفتار سریال سوزی شده اند؟ البته راه دیگری هم هست، راهی که پیمودنش خیلی هم سخت نیست، اینکه به مخاطب ایرانی احترام بگذاریم و تصمیم گیریمان را به مسیری هدایت کنیم که بیشتر به هدف که همانا ارتقای سطح فرهنگ عمومی جامعه است، بیندیشیم نه به اینکه چه گروه، ارگان و نهادی مجوز را صادر کرده که خود را سردمدار اقدامات فرهنگی معرفی کند.

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰