ارائه آمارهای مختلف همواره محل مجادله کاندیداها و هوادارنشان بوده است. پیچیدگی موضوع مسئله ای است که وخامت اوضاع را دو چندان می کند و آشنایی با شگردهای مورد استفاده می تواند برای روشن تر شدن واقعیت کمک کننده باشد.
با گرم شدن تنور انتخابات و آغاز فصل مناظرهها، جنگ آمار و اعداد و ارقام در حوزههای مختلف، به ویژه اقتصاد، راهبردی ویژه برای کاندیداهای ریاست جمهوری خواهد بود تا خود را موفق و رقیب را ناموفق جلوه دهند. با این وجود، تجربه گذشته نشان میدهد که بسیاری از سیاستمداران و هواداران آنها معمولاً به گونهای آمارها را مطرح میکنند که گویای حقانیت آنها باشد، نه واقعیت موجود. پیچیدگی موضوع هم عاملی است که باعث سردرگمی مخاطبان میشود که اغلب تخصصی در این رابطه ندارند و این امکان وجود دارد که گرفتار بازی ارقام شوند.
اگرچه در زمانه خبرهای تلگرافی و کوتاه، خواندن یک مطلب طولانی چندان دلچسب نیست، اما آشنایی با شگردهایی که معمولاً برای جلب افکار عمومی به کار گرفته میشوند، میتواند برای مخاطبان و رأی دهندگان مفید باشد.
سرعت رشد
از جمله راههای تفسیر آمار سرعت تغییر شاخصها است. فرض کنید نرخ تورم در سال نخست ۱۰ درصد باشد و در سال دوم به ۹ درصد برسد. اگرچه تورم همچنان روندی رو به رشد دارد، اما «سرعت افزایش آن» کمتر شده است. تعداد کشتههای ناشی از تصادفات جادهای نمونه دیگری است که میتوان با چنین شگردی جلوهای دیگر به آن داد. برای مثال، اگر در ۱۳۹۰ تعداد کشتهها نسبت به سال پیش از آن ۵ درصد افزایش پیدا کرده باشد و در سال ۱۳۹۱ این میزان ۴ درصد افزایش پیدا کرده باشد، میتوان گفت سرعت افزایش تعداد کشتههای حوادث جادهای کمتر از پیش شده است. اگرچه این اظهار نظر درست است، اما ممکن است واقعیت، که همانا افزایش تعداد کشتههای سال ۱۳۹۱ نسبت به سال ۱۳۹۰ است، پنهان بماند.
کند شدن روند رو به رشد شاخصی نامطلوب، در هر صورت اتفاق خوبی است، اما نباید آن را با معکوس شدن آن روند اشتباه گرفت.
تغییر جایگاه
تغییر جایگاه کشور (یا هر بازیگر دیگری) در رتبهبندی یک حوزه خاص ابزار دیگری است که میتواند واقعیت را نه آن چنان که هست نشان دهد. فرض کنید گفته شود ایران در سال جاری نسبت به سال گذشته در شاخص آزادی رسانهها ۱۰ پله صعود کرده است. آیا این لزوماً به معنای بهبود شرایط آزادی رسانهها است؟ لزوماً خیر. در واقع، ممکن است سایر کشورها در این زمینه پسرفت خیلی بیشتری داشته باشند.
مثال سادهتر میتواند رتبه بندی تیمهای فوتبال باشد. صعود یک تیم در رتبه بندی فیفا لزوماً به این معنا نیست که آن تیم بهتر شده است، بلکه میتواند به این دلیل ساده باشد که سایر تیمها عملکرد ضعیفتری داشتهاند.
البته، در این مورد باید وضعیت معکوس را هم در نظر داشت. برای مثال ممکن است ایران در زمینهای رو به پیشرفت بوده، اما کشورهای دیگر با سرعت بیشتری پیشرفت کرده باشند و به این ترتیب رتبههای بالاتری را در اختیار بگیرند.
بنابراین، تغییر رتبه «لزوماً» نمیتواند به معنای بهبود شرایط یا بدتر شدن آن باشد، بلکه در اینجا بهتر است به امتیاز مطلق در سالهای مختلف توجه کرد.
تعریفهای مختلف
تغییر تعاریف شاخصها مورد دیگری است که میتواند باعث گمراهی مخاطب شود. مسئله در اینجا کمی پیچیدهتر هم هست. برای نمونه، تغییر تعریف فرد شاغل میتواند به سادگی باعث تغییر شاخص بیکاری شود. مثلاً، اگر در سال نخست فرد شاغل کسی باشد که حداقل هفتهای سی ساعت کار میکند، و در سال بعد، فردی که حداقل هفتهای ۱۰ ساعت کار کند، طی یک سال و تنها با تغییر تعریف، شاخص بیکاری بهبود چشمگیری پیدا خواهد کرد.
در مورد محاسبه نرخ تورم هم میتوان با تغییر اقلامی که برای محاسبه آن استفاده میشوند، از بهبود شرایط سخن گفت.
تفاوت در تغییرات نرخ ارز هم از این دست است. فرض کنید نرخ دلار در سال اول ۱۰۰۰ تومان باشد. در صورتی که ۲۰ میلیون دلار درآمد نفتی عاید کشور شود، میتوان گفت ۲۰ میلیارد تومان درآمد داشتهایم. یک سال بعد، نرخ دلار به ۲۰۰۰ تومان میرسد. اکنون فروش همان ۲۰ میلیون دلار نفت، معادل ۴۰ میلیارد تومان درآمد برای کشور دارد. اگرچه با در نظر گرفتن شاخص ریالی، درآمد کشور دوبرابر شده است، اما واقعیت این است که تغییری در این زمینه رخ نداده است.
پیچیدگی این شیوه در آن است که بسیاری از مردم ممکن است متوجه تغییر این تعاریف تخصصی نشوند و فرض کنند که «واقعاً» تغییری رخ داده است.
علتها نامربوط
گاهی آمارهایی از سوی مسئولان یا مخالفان ارائه میشود که اساساً ارتباطی با حوزه فعالیت مربوطه نداشته است یا تغییرات آن ناشی از عوامل خارج از کنترل دستگاه مربوطه است. افزایش یا کاهش قیمت کالاهایی که بازارهای جهانی دارند از این دست است. برای نمونه، هیچ دولتی به تنهایی نمیتواند تغییری چشمگیر در قیمت نفت ایجاد کند، چرا که تعیین قیمت نفت تا اندازه بسیار زیادی حاصل فعالیتهای بازاری جهانی است که روزانه نزدیک به ۱۰۰ میلیون بشکه نفت در آن فروخته میشود و حتی عربستان که بزرگترین صادرکننده نفت جهان است، تنها ۱۰ درصد تولید نفت خام را در اختیار دارد. یا تغییرات قیمت طلا تا اندازه زیادی وابسته به تغییر قیمت آن در بازار جهانی است.
کشف کالای قاچاق نمونهای دیگر است. افزایش کشف کالاهای قاچاق لزوماً به این معنا نیست که کار دستگاههای مربوطه بهتر شده است، بلکه ممکن است میزان کل قاچاق کالا بیشتر شده باشد که در نتیجه احتمال کشف کالاهای قاچاق هم بیشتر میشود.
واژههای گمراهکننده
پیچیدگی بحث آمار مسئلهای است که دقت ویژهای به اصطلاحات و واژهها را میطلبد.بی توجهی به واژههایی همچون میانگین، حداقل، حداکثر، بیشترین، کمترین، اغلب، معمولاً، دقیقاً، تقریباً، گاهی، برخی و ... میتوانند باعث درک اشتباه شوند.
برای نمونه، فرض کنید درآمد سه نفر به ترتیب ۱ میلیون، ۲ میلیون و ۳ میلیون تومان باشد. در این وضعیت، میانگین درآمد این سه نفر دو میلیون تومان است (۶ میلیون تومان تقسیم بر ۳). حال، درآمد این افراد در سال بعد به ترتیب صفر، یک میلیون و ۸ میلیون تومان میشود. در حالی که میانگین درآمد آنها بهتر شده و به سه میلیون تومان افزایش پیدا کرده است (۹ میلیون تومان تقسیم بر ۳)، اما شرایط دو نفر از آنها به وضوح بدتر شده است. این بدان معنا نیست که استفاده از «میانگین» همیشه گمراه کننده است، بلکه منظور آن است که در مواجهه با واژهها، با وسواس و دقت برخورد شود.
روشن است که فهمیدن درستی آمار برای افراد غیرکارشناس کار سادهای نیست و موارد گفته شده هم تنها تعدادی از شایعترین شیوههای کاربرد گمراهکننده اعداد و ارقام هستند. بنابراین، استفاده از نظرات کارشناسان در این زمینه میتواند تا اندازهای راه گشا باشد.
راه دیگر، استفاده از منابع مختلف و معتبر برای کسب خبر و اطلاعات است. اگر قصد دارید قربانی این جنگ آمار نباشید، فارغ از این که هوادار کدام جناح و کاندیدا هستید، خود را در معرض دیدگاههای مختلف و معتبر قرار دهید. در حالی که بخش قابل توجهی از فضای رسانهای، به ویژه شبکههای اجتماعی، غرق اطلاعات نادرست و گمراه کننده هستند، مراجعه به منابع خبری و اطلاع رسانی مختلف و معتبری که رقیب یکدیگر هستند میتواند به رو شدن دست کسانی که به دنبال گمراه کردن افکار عمومی هستند کمک کند.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰