ماجرا از روزی آغاز شد که دختری 25ساله به نام «کاملیا» سوار بر خودروی پورشه خود راهی خانه دوستش شد. او هنگام بازگشت به خانهاش در شمال تهران، متوجه پورشه دیگری شد که پشت فرمان آن پسری جوان نشسته بود.پسر جوان پیشنهاد داد تا با هم کورس بگذارند.
آنها با هم کورس گذاشتند و در آخر دختر جوان که از کودکی در مسابقات رالی شرکت کرده بود، برنده شد. آن روز پسر جوان شماره موبایل دختر جوان را گرفت و همین موضوع آغاز آشنایی آنها شد. «نیما» 26ساله چند روز مانده به تولد دختر مورد علاقهاش تصمیم گرفت او را شگفتزده کند. برای همین هدیهای خرید و به مقابل خانه آنها رفت. وقتی به مقابل در رسید با موبایل او تماس گرفت اما دختر جواب نداد. در همان لحظه در پارکینگ خانه کاملیا باز شد و او سوار بر خودروی پورشه خود از ساختمان خارج شد. به جز او، دو دختر دیگر هم داخل ماشین بودند. نیما تصمیم گرفت هدیه تولد را در مقابل دوستانش به او بدهد اما وقتی دید دو پسر جوان دیگر سوار ماشین وی شدند، خشکش زد. ماشین حرکت کرد و نیما که تصمیم عجیبی گرفته بود به تعقیب ماشین دختر مورد علاقهاش پرداخت.
■■■
کاملیا روبهروی افسر کلانتری نشسته و درحالیکه وحشت کرده بود، میگفت که از نیما شکایت دارد. او ماجرای روز حادثه را اینطور تعریف کرد: «آن روز به همراه بچههای دانشگاه قصد داشتیم به لواسان برویم اما هنوز از تهران خارج نشده بودیم که ناگهان نیما با ماشینش جلوی من پیچید. نیما آنقدر عصبی بود که من با دیدن وضعیت او وحشت کردم. او از ماشین پیاده شده و به سمت من آمد. در ماشین را باز کرد و با تهدید و ضرب و شتم مرا از پشت فرمان به بیرون از ماشین کشاند.» وی ادامه داد: «او مرا به داخل ماشین انداخت و حرکت کرد. دوستانم که شوکه شده بودند، پلیس را خبر کردند. مرتب فحاشی میکرد. و مدام میگفت چرا بدون هماهنگی با او، دوستانم را سوار ماشینم کردهام.»
دختر جوان ادامه داد: «در نهایت کنار خیابان توقف کرد که خوشبختانه پلیس که در جریان قرار گرفته بود، ماشین او را پیدا کرد و مرا نجات داد.» پس از شکایت دختر جوان، پرونده این حادثه با اتهام آدمربایی و ضرب و شتم به دادسرای جنایی تهران فرستاده شد و پیش روی قاضی آرش سیفی قرار گرفت. با دستور وی، متهم برای تحقیق به دادسرا منتقل شد و به قاضی گفت: «من علاقه زیادی به کاملیا داشتم و میخواستم با او ازدواج کنم. حتی روز حادثه برایش هدیه خریده بودم اما وقتی دیدم موبایلش را جواب نمیدهد و دو پسر غریبه سوار ماشینش شدند، غیرتی و عصبانی شدم.«
بنا به این گزارش، قاضی جنایی پس از شنیدن اظهارات دختر و پسر جوان، برای متهم قرار قانونی صادر کرد.
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰