پ
کد خبر: ۶۷۱۶۳
تاریخ انتشار: ۰۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۸

«شنيدي که تقدير دل آدمه؟ از من به تو وصيت... وقتي پابند دلتي، يه وقت ممکنه به آتيش هم بزني... سوخت و سوزش پاي خودته... مي‌شد منم جوري شوهر کنم که شرط عقله... اما خب، منم اسير دلم شدم...»

به گزارش آریا، اينها بخش‌هايي از ديالوگ‌هاي رعناست؛ آن هم هنگامي که در روزهاي آخر عمر دخترش را در آغوش گرفته بود و با اشک و بغض، از روزگار رفته و زندگي پشت سر گذاشته‌اش مي‌گفت.

سريال «رعنا» در دهه 60 خورشيدي از رسانه ملي روي آنتن رفت. داوود ميرباقري سال‌ها پيش از اين‌که به ساخت مجموعه‌هاي ماندگار تاريخي و مذهبي‌اش چون «امام علي (ع)» و «معصوميت از دست رفته» و «مختارنامه» رو بياورد، در يکي از اولين تجربه‌هاي کارگرداني‌اش بعد از مجموعه «گرگ‌ها» به عاشقانه‌اي پرداخت که در تاريخ شفاهي تلويزيون به ياد ماند و عاشقانه‌ها و مادرانه‌هايش که شايد شبيه به قصه بخشي از زنان اين سرزمين بود، به دل‌هاي مخاطبان نفوذ کرد.

رعنا در سال 1367 ساخته شد و شماري از سرشناس‌هاي اين روزهاي تلويزيون و سينما را که آن موقع هنوز در قدم‌هاي ابتدايي مسيرشان بودند دور هم جمع کرد. گلچهره سجاديه، رويا تيموريان، بهزاد فراهاني، رسول نجفيان، فاطمه گودرزي و پرويز پرستويي از بازيگران اصلي اين مجموعه بودند.

نقطه محرکه و عنصر اصلي پيش‌برنده داستان رعنا، بر پايه يک عشق است. عشقي که توسط شخصيت زن اصلي مجموعه انتخاب مي‌شود و او که گويي خود مرد مورد نظر زندگي‌اش را يافته و به او دل باخته است، در عوض پذيرفتن خواستگارهاي سنتي و گزينه‌هاي مدنظر خانواده‌اش، بر ازدواج با مرد مطلوبش پافشاري مي‌کند. اين زن همان رعناست، با بازي گلچهره سجاديه و نقش مرد ايده‌آلش را هم سعيد نيکپور به تصوير کشيد. نيکپور در نقش معلمي با نام دانايي بود که سري پر شر و شور داشت و در يک روز باراني وقتي از کوچه پس‌کوچه‌هاي محله‌هاي قديمي تهران عبور مي‌کرد، با يک نگاه شيفته رعنا با چادر نماز گلدار و سبدي زير بغل پر از انار شد. صحبت از سال‌هاي دهه 60 است و در آن زمان، تصوير دختري که در مقابل بافت خانواده‌اي سنتي قد علم کند و خود به انتخاب مرد زندگي‌اش بپردازد، اتفاق تازه‌اي محسوب مي‌شد. مخاطبان زيادي پاي قصه عشق رعنا نشستند و در جريان رفت‌وبرگشت‌هايي که ميان زندگي زمان حال و روايت روزگار گذشته‌اش در مجموعه تعبيه شده بود، به داستان پرسوز او دل باختند. هرچند اين داستان عاشقانه ديري نپاييد و دانايي پس از دستگيري‌اش به دليل فعاليت‌هاي سياسي، در زندان کشته شد. در اينجا هم باز رعنا در مقابل خانواده و حتي جامعه ايستاد و تصميم گرفت فرزندانش را تنها و بي‌هيچ کمکي از جانب کسي بزرگ کند. از همين رو به نوعي بايد شخصيت رعنا را در آن سال‌ها به مثابه نوعي قهرمان دانست؛ قهرماني که لطافتي زنانه هم داشت و مادرانگي، مهم‌ترين انگيزه تلاش‌هاي زندگي‌اش بود.

گلچهره سجاديه با وجود همه گزيده‌کاري‌ها و بازي‌هاي محدود و انتخاب شده‌اش در عوالم مختلف تلويزيون و تئاتر و سينما، تا مدت‌ها با همين نقش رعنا ماندگار شد و فيزيک استخواني چهره و فرم صدا و سيمايش در هرچه ملموس‌تر ايفا کردن اين نقش به او کمک کرد. بسي دريغ که سجاديه در همه سال‌هاي فعاليتش از گفت‌وگو و مصاحبه دوري کرده وگرنه قطعا خاطرات زيادي از به تصوير کشيدن اين نقش برايمان داشت./صبا داريان



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰