آنقدر سواد دارد و اطلاعاتش وسيع است که ميتوان درباره هر موضوعي بخصوص سوژههاي اجتماعي و فرهنگي با او همصحبت شد.
کوروش تهامي که سال گذشته با فيلم «رگ خواب» ساخته حميد نعمتا... خوش درخشيد، بازيگر کمحرف و کم حاشيهاي است.
سالهاست در تئاتر، سينما، تلويزيون و موسيقي فعاليت دارد، هوشمندانه نقشهايش را انتخاب ميکند، سنجيده صحبت ميکند و به حقوق ديگران احترام ميگذارد.
مسلم است چنين شخصيتي وقتي متوجه ميشود ديگران وارد حريم خصوصي او شدهاند يا حقوق شهروندي را رعايت نميکنند آزرده خاطر ميشود اما در چنين شرايطي باز هم با زبان منطق و ادب از حقوق شخصي خود دفاع ميکند.
در گفتوگويي که ميخوانيد با اين بازيگر درباره مسائل مختلف اجتماعي، فضاي مجازي و... صحبت کرديم و او از دغدغههايش برايمان گفت.
شما در ايام نوروز به پويش بيزباله پيوستيد، اما با همه اين پويشها و کمپينهايي که راهاندازي ميشود و اطلاعرسانياي که رسانههاي مختلف در زمينه حفظ محيطزيست انجام ميدهند باز هم در تعطيلات نوروز شهرهاي مختلف بخصوص شمال کشور با انباشت زباله روبهرو شد. به نظرتان چرا بسياري از مردم نسبت به اين موضوع بيتفاوت شدهاند و تلاشي براي حفظ محيط زيست نميکنند؟
بله من به اين پويش پيوستم و اين روزها مشغول آماده کردن ويدئويي کوتاه در همين زمينه هستم که بزودي آن را در اينستاگرامم به اشتراک خواهم گذاشت. به نظرم دليل اين که مردم مقاومت ميکنند، نوعي لجبازي است. بدون اين که متوجه باشند دود از بين بردن محيطزيست و آلوده کردن آن به چشم خودمان ميرود. عدهاي از مردم هم در اين زمينه بيدقت هستند، مثلا فکر ميکنند انداختن پاکت يک بسته پفک يا بستني يا حتي يک عدد دستمال کاغذي در خيابان و کوچه تاثيري در آلوده کردن معابر ندارد.اما اگر قرار باشد هر کدام از ما در طول روز حتي يک زباله در محيطزيست رها کنيم با چه فاجعهاي روبهرو خواهيم شد! اينکار از نظر فرهنگي هم کار بسيار زشتي است.ما مردماني هستيم که به تمدن، نويسندهها، نقاشان، شاعران و... خود ميباليم، بعد کشوري آلوده و پر از زباله داشته باشيم؟
پليس قانوني را وضع کرده که هر کس از داخل ماشين به بيرون زباله پرتاب کند، جريمه ميشود. به نظرتان چنين قوانين بازدارنده و سختگيرانهاي ميتواند تاثيري در رويکرد مردم داشته باشد؟
بايد متاسف شد که اينقدر بيمبالاتي در اين زمينه زياد شده که پليس مجبور به وضع جريمه شده است! پرت نکردن زباله از داخل خودرو به بيرون از ابتداييترين قوانين اجتماعي است که هر فردي بايد رعايت کند.مگر در خانه خودمان هر جا که دوست داريم آشغال ميريزيم که در بيرون از خانه چنين کاري را انجام ميدهيم؟! از بچگي به ما ياد ميدهند که زباله را بايد داخل سطل زباله انداخت، پس چرا در خارج از خانه و در شهر و طبيعت اين را رعايت نميکنيم و بايد جريمهاي وضع شود تا مقيد به ابتداييترين اخلاق شهروندي شويم.مگر خودمان وجدان و آگاهي نداريم که بدانيم ريختن زباله و آلوده کردن محيطزيست کار ناپسند و زشتي است؟
يکي دو دهه قبل در سطح همه شهرها، شعار « شهر ما خانه ما» ديده ميشد که تاثير خوبي هم داشت، اما اکنون شعارهاي محيط زيستي تغيير کرده و زيادتر شدهاند، به نظرتان مردم تغيير کردهاند يا شعارها بيتاثير شدهاند که محيط زيست تا اين اندازه آسيبپذير شده است؟
متاسفانه مردم تغيير کردهاند! معتقدم شبکههاي اجتماعي و فضاي مجازي بشدت در اين تغيير موثرند.
از زماني که شبکههاي اجتماعي در دسترس مردم قرار گرفتند تعداد زيادي از آنها که تعدادشان هم کم نيست، متوجه شدند در اين فضاها براحتي ميتوانند بدون دليل از ديگران انتقام بگيرند! در فضاي مجازي جريمهاي براي گفتن حرفهاي نامربوط در نظر گرفته نميشود! فضاي مجازي باعث شد قبح خيلي مسائل فرو بريزد! جالب اين که آدمهاي غيرعادي که فحاشي ميکنند، عکسها و فيلمهاي نامربوط منتشر ميکنند و... تعداد زيادي هم دنبالکننده و فالوئر دارند که آنها هم شبيه خودشان هستند! به نظرم شبکههاي اجتماعي باعث شد رويه و سبک زندگي گروهي از جوانان تغيير کند و آنها همان روشي را که در شبکههاي اجتماعي دارند در جامعه واقعي هم اجرا ميکنند.مدتي قبل عکسي از آرامگاه فردوسي منتشر شد که با ترقه به حکاکيها و نقوش آرامگاه اين شاعر بزرگ حمله کرده و به آنها صدمه زده بودند. اين موضوع تکاندهنده است که چه کساني به خودشان اجازه ميدهند چنين کاري را انجام دهند! هيچ توجيهي براي اين کار وجود ندارد ! به نظرم کساني چنين کاري را م يکنند که حالشان خيلي خراب است يا مواد استفاده ميکنند يا فکرشان فاسد است و جاي چنين کساني، اصلا در آرامگاه فردوسي نيست و سوال من اين است که شما چرا به چنين مکانهاي ارزشمندي ميرويد و به آنها آسيب وارد ميکنيد.
باز هم تاکيد ميکنم همان کساني که در شبکههاي اجتماعي پستهاي عجيب و غريب و ضد اخلاقي منتشر ميکنند، همانهايي هستند که به آرامگاه فردوسي آسيب ميزنند يا به ديگر مکانهاي تاريخي ميروند و اسم خودشان را روي اشياي ارزشمند، سنگنوشتهها و حکاکيها مينويسند! بايد زار زار گريه کرد به حال اين اوضاع ! فالوئرهاي زياد افراد غيرطبيعي باعث شده آنها به خودباوري کاذب برسند و احساس کنند که هر کاري دوست دارند، ميتوانند انجام دهند و کسي جلودار آنها نيست.
به نظرتان چه بايد کرد تا فرهنگ زيستي ما اصلاح شود؟
معتقدم هر فردي بايد خودش احساس کند به تغيير و اصلاح سبک زندگياش نياز دارد. بايد هر کسي از خودش شروع و حرف را به عمل تبديل کند.انتشار پستهاي مختلف در شبکههاي اجتماعي فايدهاي ندارد بايد وارد عمل شد.
واقعيت اين است که ما اصل را رها کرده و درگير فرعيات شدهايم. باز هم ميگويم مسبب اصلياش فضاي مجازي است! اين فضا باعث شده مثلا مردم راجع به شلوار زردقناري که يک چهره معروف به هر دليلي پوشيده، مدتهاي زيادي حرف بزنند و ذهن ديگران را از مسائل جدي به مسائل خصوصي و فرعي منحرف کنند. به نظرم نکته بعدي که بايد به آن توجه کنيم، حقوق شهروندي است. هر کدام از ما بايد بدانيم چه حقوقي داريم و آنها را مطالبه کنيم.مثلا اگر بر اساس عکسي که روي پاکت يک بستني است، آن را ميخريم اما بعد از اين که پاکت را باز ميکنيم و ميبينيم بستني هيچ شباهتي به عکس روي پاکت ندارد، بايد آن را برگردانيم! اين جزو حقوق ماست که توليدکننده حقوق مصرفکننده را رعايت کند و او را فريب ندهد. اگر روزي مثلا 500 بستني که کيفيت مناسب ندارد برگشت داده شود، توليدکننده متوجه ميشود که بايد جوابگوي حقوق شهروندي باشد. مطالبهگري باعث ميشود حتي نظر مسئولان به کمکاريها و کاستيها جلب شود اما متاسفانه ما از فناوري و فضاي مجازي به جاي استفاده درست و ترويج حقوق انساني و مهرباني و... استفاده اشتباه کرده و آن را به يک معضل و مشکل تبديل ميکنيم.
در سالي که به نام حمايت از کالاي ايراني نامگذاري شده است به نکته خوبي اشاره کرديد که بهترين روش حمايت از توليد و کالاي ملي اين است که کيفيت آنها ارتقا پيدا کند.
بله! چون وقتي کيفيت کالاها خوب نباشد، مردم به نوعي آزرده خاطر ميشوند و بنا را بر اين ميگذارند که اين آزردگي را طور ديگري جبران کنند! مثلا در خيابانها، کوچهها، طبيعت و ... زباله ميريزند با اين توجيه که مگر کسي به فکر من هست که من هم به فکر آنها باشم !
همه اينها يک چرخه است که هر جايش بلنگد باعث خرابي جاي ديگر ميشود.اين چرخه، افراد بيخيال و بيمبالاتي را تربيت ميکند که هيچچيزي برايشان ارزش ندارد و سبک زندگيشان ميشود؛ هر چه پيش آيد، خوش آيد! و ما در روزگاري زندگي نميکنيم که بسادگي از کنار همه چيز رد شويم، چون بايد به بهترين شکل ممکن زندگي کرده و آينده را بسازيم و هر چه پيش آيد، خوش آيد، تيشه به ريشه همه چيز ميزند!/ طاهره آشياني
بازگشت به ابتدای صفحه
ارسال به دوستان
پیشنهاد سردبیر
ارسال نظر
ایمیل مستقیم: info@nesfejahan.net شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰