نصف جهان: حدود 15سال پيش نيرو‌هاي آمريکايي، «صدام حسين»، رئيس‌جمهور اسبق عراق، را در يک زيرزمين تاريک بازداشت کردند. اما اسرار اين واقعه هنوز هم به طور کامل افشا نشده است.

يک رسانه آمريکايي به مناسبت سالگرد بازداشت صدام حسين در دسامبر 2003 گزارش مفصلي درباره اين واقعه منتشر و اسرار او را برملا کرد. مجله آمريکايي «اسکواير»، با تعدادي از کساني که در بازداشت صدام درگير بودند مصاحبه کرده و جزئيات جديدي از نحوه دستگيري ديکتاتور سابق عراق را افشا کرده است. به گفته اين مجله، نقطه عطف عمليات جستجوي صدام حسين، که چند ماه بدون نتيجه ادامه داشت، در ژوئن 2003 اتفاق افتاد. در اين زمان دو تن از بازرگانان عراقي اطلاعات شگفت‌انگيزي درباره دستگاه امنيتي رياست‌جمهوري عراق افشا کردند. دستگاهي که تحت سيطره کامل نزديکان و خويشاوندان صدام بود.

نام دو نفر در اطلاعاتي که بازرگانان مزبور ارائه کردند، مطرح شد: «حدوشي» و «محمد ابراهيم المسلط». آمريکايي‌ها به مزرعه حدوشي رفتند. در آنجا ساختمان‌ها و تأسيسات زيادي وجود داشت. آمريکايي‌ها دروازه مزرعه را شکستند و يک زن بداخلاق را در آنجا يافتند که هربار که آمريکايي‌ها از مزرعه رد مي‌شدند، بسيار خشمگين مي‌شد. در مزرعه يک حفره جديد توجه آمريکايي‌ها را جلب کرد. زماني که خاک اين حفره را کنار زدند، هشت ميليون دلار آمريکايي نقد در آن پيدا کردند. اما اين تنها اکتشاف نبود. آنها چهار جعبه بزرگ ديگر، مقداري زيورآلات، اسناد تولد و عقدنامه‌هاي ازدواج پيدا کردند که براي آمريکايي‌ها بسيار مهم بود. اينها هم پايان اکتشافات نبود، سربازان آمريکايي، سه مايل زيرِ زمين، چيز‌هايي پيدا کردند که به شدت آنها را غافلگيرد کرد. آنها مقدار زيادي طلا و جواهرات متعلق به «ساجده طلفاح»، همسر صدام و ميليون‌ها دلار ديگر پيدا کردند. آمريکايي‌ها ده هزار بسته اسکناس صددلاري - که با برچسب بانک «چيس مانهاتان» پيچيده شده‌ بود- پيدا کردند. علاوه بر اين، شش بسته زباله پيدا کردند که مملو از جواهرات همسر صدام بود. اين طلاها، شامل مقدار زيادي انگشتر، گوشواره، کارد‌هاي کوچک طلايي و يک کلاشينکوف طلايي بود.

آمريکايي‌ها اندکي بعد، به کمک المسلط -که در اين زمان بازداشت بود و با آمريکايي‌ها همکاري مي‌کرد- صدام را هم در حفره‌اي تاريک پيدا کردند. قبل از ورود به حفره، «سمير»، مترجم عراقي که همراه نيرو‌هاي آمريکايي بود، صداي صدام را شنيد که مي‌گفت: «شليک نکنيد، شليک نکنيد». سمير به زبان عربي از صدام خواست بيرون بيايد و صدام هم دستانش را بالا برد و نيرو‌هاي آمريکايي هم او را از حفره بيرون آوردند.

در اين لحظات، سمير چندين بار به صدام سيلي زد تا اينکه نيرو‌هاي ويژه آمريکايي به سمير گفتند که آنها نياز دارند که صدام را زنده بازداشت کنند.