کد خبر: ۱۲۷۵۱
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۱

میزان: مرد جوان با گذشت چهار سال از ماجرای قتل همسرش خود را بی گناه معرفی می کند و این در حالی است که دختر بچه اش می گوید چهار ساله بودم که دیدم پدرم با چاقو به شکم مادرم زد.

رسیدگی به این پرونده از هشتم شهریور 91 به دنبال انتقال پیکر بی جان یک زن جوان به نام «زهرا» به بیمارستانی در پاکدشت در دستور کار پلیس قرار گرفت. همسر این زن به نام «نعمت» مدعی بود زهرا خودکشی کرده است.

همسایه ها گفته اند بارها صدای درگیری این زوج را شنیده اند .نعمت 29ساله بازداشت شد اما خودش را بی گناه خواند.

نعمت که حالا 33ساله است صبح شنبه 24 مهرماه امسال در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمد باقر قربان زاده و باحضور دو قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد.

در این جلسه ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: «با توجه به اینکه دختر قربانی هنگام کشته شدن مادرش چهارساله بوده است معاون اول قوه قضائیه برای وی درخواست دیه را مطرح کرده است. اکنون با توجه به مدرک های موجود در پرونده برای نعمت تقاضای کیفر دارم.»

سپس مادر و خواهر زهرا در جایگاه ویژه ایستادند و برای نعمت حکم قصاص خواستند.

خواهر قربانی گفت: «خواهرم و شوهرش مدام با هم درگیر بودند. خواهرم حتی جای چند بریدگی روی بدنش را به من نشان داده بود که می گفت نعمت او را با چاقو زده است.همسایه های خواهرم هم همگی می گویند که زهرا را بارها با صورت کبود در خیابان دیده بودند. اختلاف های خواهرم وشوهرش زیاد بود اما زهرا بخاطر دخترش حاضر به طلاق نمی شد. نعمت خواهرم را کشته و حالا قصد دارد با دروغگویی از قصاص فرار کند.»

سپس دختر هشت ساله قربانی روبه روی هیئت قضائی ایستاد و در حالی که اشک می ریخت گفت: «من از پدرم می ترسم و از او متنفرم چون مادرم را مقابل چشمان من کشت. آخرین بار وقتی آنها با هم درگیر شدند پدرم مادرم را هل داد و به آشپزخانه رفت. او با چاقوی آشپزخانه به شکم مادرم زد.»

وقتی نوبت دفاع به متهم رسید منکر قتل همسرش شد و گفت: «دخترم چهارساله بود که مادرش را از دست داد. او در این چهار سال با خانواده مادری اش زندگی می کند و تحت تأثیر حرف های آنها قرار گرفته و این صحبت ها را مطرح می کند. باور کنید من همسرم را نکشتم.»

وی ادامه داد: «من بخاطر مشکلات شغلی ام ناچار شده بودم سند ماشینم را به نام برادرم بزنم. وقتی همسرم متوجه این ماجرا شد شروع به دعوا کرد اما من برای خاتمه دادن به ماجرا به اتاقم رفتم و خوابیدم. وقتی بیدار شدم همسرم در آشپزخانه مشغول خرد کردن گوشت برای غذا بود. او بار دیگر دعوا را شروع کرد و یکباره با چاقو به شکمش زد.»بنا به این گزارش، در پایان این جلسه هیئت قضائی وارد شور شد تا رأی نهایی را صادر کند.»


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار