نصف جهان: دختربچه ده ساله‌اي که روز جمعه هفته گذشته براي برداشت آب به حاشيه رودخانه باهوکلات سيستان و بلوچستان رفته بود، طعمه گاندو (تمساح پوزه کوتاه) شد و در اثر اين حادثه، دست راست خود را از ناحيه کتف از دست داد. «حوا رئيسي» با صداي نحيف و ضعيفي در مورد روز حادثه مي‌گويد: «داشتم کنار رودخانه لباس مي‌شستم. يکدفعه ديدم چند نفر پاهايم را گرفته‌اند و هي مي‌کشند. فکر کردم دارند با من شوخي مي‌کنند. به آنها گفتم چرا پاهايم را مي‌کشيد، بگذاريد کارم را انجام دهم. بين حرف‌هايم، روي آب را نگاه کردم. يکدفعه تمساح را ديدم که دهان بزرگش را باز کرده و به سمتم حمله‌ور شده بود. قصد داشت گردنم را بگيرد و مرا به درون رودخانه بکشد. اگر مي‌گرفت، حتماً کشته مي‌شدم. من هم براي اينکه پوزه‌اش به گردنم نرسد، روي زمين خوابيدم، طوري که گردنم به زمين چسبيد و تمساح به‌جاي آن، دستم را ميان دندان‌هاي تيزش گرفت. با همان حال، با صداي بلند داد زدم و به خواهرانم گفتم تمساح مرا خورد، تمساح مرا خورد. خواهرانم به سمتم آمدند و با سنگ شروع به زدن تمساح کردند و بعد از آن، پاهايم را گرفتند و به سمت ساحل کشيدند. از يک طرف تمساح با دندان‌هايش دستم را مي‌کشيد و از طرف ديگر، خواهرانم پاهايم را محکم مي‌کشيدند تا تمساح نتواند مرا به داخل رودخانه ببرد. در همان حال که جيغ مي‌زدم، "علي" پسر عمه‌ام به کمکم آمد.»

علي، پسرعمه 14 ساله حوا، علت حمله تمساح را کمبود آب مي‌داند که بخاطر همين کمبود آب، مردم مجبور هستند براي برداشت آب يا شستن ظروف يا لباس‌هاي‌شان به حاشيه رودخانه که زيستگاه گاندو است، بروند: «وقتي روي آب را نگاه کردم، متوجه شدم پر از خون است. به حوا که نگاه کردم، ديدم تمساحي تقريباً 6 متري، او را به دندان گرفته است و مي‌خواهد او را به داخل رودخانه بکشد. خواهرانش هم تلاش مي‌کردند تا حوا را نجات دهند. با اينکه به‌شدت ترسيده بودم اما به آب زدم و حوا را محکم گرفتم تا او را از دهان گاندو بيرون بکشم. گاندو از يک طرف حوا را مي‌کشيد تا او را ببرد، من هم از طرف ديگر حوا را محکم گرفته بودم و مي‌کشيدم تا از بين دندان‌هاي حيوان خارج شود. دختر دايي‌ام، با اينکه دستش خونريزي داشت و به‌شدت درد مي‌کشيد، اما هنوز به هوش بود و مي‌ديد که گاندو تلاش مي‌کند تا او را به زير آب ببرد. زور گاندو خيلي زياد بود، اما وسط تلاش‌هايم براي نجات دختردايي‌ام، نمي‌دانم چطور شد که گاندو يکدفعه دست حوا را رها کرد و رفت. دستش به‌شدت آسيب ديده بود و خونريزي داشت.»

«ا... بخش سابک‌زهي»، دايي حوا که در بيمارستان حضور دارد در مورد آخرين وضعيت خواهرزاده‌اش توضيح مي‌دهد: «قبل از اينکه حوا دچار اين حادثه شود، گاندو چند نفر ديگر را هم‌کشته بود. حال عمومي حوا الان خوب است، اما چون دستش از ناحيه کتف به پايين قطع شده، ناراحت است و فکر مي‌کند ديگر نمي‌تواند به مدرسه برود. دکتر‌ها به ما گفتند دستش بدجور آسيب ديده بود و چاره‌اي جز قطع‌کردن آن نداشتند. دندان‌هاي گاندو، چيزي از دست حوا باقي نگذاشته بود که پزشکان بتوانند آن را پيوند بزنند.»