نصف جهان: «اصفهان از ديرباز مهد فرهنگ وهنر بوده واين شهر نماد بارز تجلي هنر است و بناهاي تاريخي آن ...»، نشانگر پرحرفي مسئولين وصد البته براي پرکردن دهان عده اي و خوش کردن دل آنهاست!

اين روزها همه خسته مي شوند، شما چطور؟ حرف هاي تکراري که هر بار تعدادي کلمه و حرف به آن اضافه مي شود درست مثل همان هندوانه هايي است که مسئولان کشوري و استاني زير بغل هر شهروند مي گذارند و عده اي به فراخور حالشان دو تا نصيبشان مي شود و عده اي ديگر که حالشان روبه وخامت نهاده تعداد بيشتر.

اصفهان شهر زيباي خداست؛ البته هست اما اين بنده اوست که به خرد عقلي وصد البته خودخواهي و کج فهمي هاي متداولي که رواج دارد فکر مي کند کاري که انجام مي د هد به صلاح مردم است اما هيچگاه نظر آنها را پرس وجو نمي کند؛ به مانند تمامي موضوعات شهري اصفهان که فقط خواست فردي در آن دخيل بوده و بعد مردم را نيز به زور مشارکت داده اند.

اصفهان، نصف جهان است؛ اگر نصفه ديگرجهان مثل اصفهان پر از چاله وترافيک است، آن نصفه را ما نمي خواهيم. اگر نصفه ديگر دنيا آب را بخاطر دلايل شخصي و برخي مراودات و منافع عده اي مي بندند، ما عطاي آن نصفه را به لقايش مي بخشيم.اگر نصفه ديگر مترو دارد، ما، جماعت مترو ترس شده ايم پس نمي خواهيم آن نصف دنيا را. اگر آن نصفه به مانند نصف ديگرش اصفهان، منابع طبيعي، کوه ها وخلاصه هر کجا را به اسم ترقي شهري و چه چه تخريب مي کنند لطفاً کلنگي عنايت فرموده تا آن نصف ديگر نيز از بين برود.

لقب هاي اصفهان تا دلتان بخواهد زياد است و هر روز يکي تازه براي آن تراشيده مي شود و به کلکسيون اين شهر اضافه مي شود.

اعطاي القاب يکي از شيوه‌هاي مرسوم و عجيب ايرانيان از روزگاران قديم بوده است. اين القاب و عناوين که معمولاً با توجه به توانايي‌هاي افراد و نيز خاستگاه اجتماعي آنان در طبقات گوناگون اعطا مي‌شد، در دوره قاجار با شيوه‌هاي خاصي چون خريد و فروش از رونق خاصي برخوردار بود. از آنجا که القاب و عناوين نقش مهمي در تعيين جايگاه سياسي افراد به ويژه طبقه حاکمه داشته و بسياري از افراد حاضر بودند با پرداخت پول‌هاي کلان يا حتي رشوه به هر طريقي صاحب آن القاب شوند، بنابراين به تدريج خريد و فروش القاب به شغلي جديد و نيز منبعي جهت کسب درآمد تبديل شد.

سئوال مهمي که در باب اين موضوع مطرح است اين است که گسترش القاب و پديد آمدن شيوه خريد و فروش آن، به چه دليل اتفاق افتاد؟ در پاسخ به اين سئوال بايد اشاره کرد، يکي از علل اصلي متداول شدن اين شيوه، به وضعيت اقتصادي کشور به ويژه در دوره ناصرالدين‌شاه بازمي‌گردد. کشور در اين دوره به دلايل گوناگون با کسري بودجه و اقتصادي ورشکسته مواجه بود.