کد خبر: ۱۵۸۳۹۷
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۸ - ۰۲:۰۱

ايرج ناظمي: نزديک به دو هفته است که اخبار کشور مبتني بر مواردي تأثر برانگيز است و کمتر کسي را مي توان يافت که سر در گريبان نداشته باشد.

اين تأثرات از ترور سردار سليماني آغاز شد. اتفاقي که باور آن هنوز هم سخت است. اما در برابر اين غم بزرگ، موج خروشان مردم در پاسداشت فداکاري هاي اين سردار پاسدار وطن، بغض در گلو خفته را رنگ و بويي ديگر داد.

ايران بايد انتقام مي گرفت و همزمان با خاکسپاري سپهبد شهيد، بمب خبري انهدام پايگاه آمريکايي، تمام رسانه هاي جهان را به لرزه درآورد.

فارغ از ميزان تلفات موشکباران عين الاسد، همين که يک کشور اسلامي توانسته باشد در برابر يک قدرت جهاني قد علم کند، هيمنه آنان که ادعاي بزرگي در جهان دارند و خود را از جهان ديگري مي پندارند بشکند، فتح الفتوح است.

اما آمريکا در برابر اين شوک بزرگ چه بايد مي کرد؟

تهديد ثانويه هم داده شده بود: «ما انتقام خود را مي‌گيريم اما بدانند که اگر ادامه دهند، آنجاهايي که دوست دارند و به آن عشق مي ورزند را به آتش مي کشيم. آنان مي دانند منظور من چيست پس خوب به حرف ما توجه کنند.» شايد همين جملات فرمانده کل سپاه پاسداران در کرمان و ساعاتي قبل از خاکسپاري سردار دل ها، آب پاکي را روي دست آمريکايي ها ريخت تا دست از پا خطا نکنند!

حال آمريکاي سيلي خورده چه بايد مي کرد؟ از يک طرف نمي توانست اين تحقير را پنهان کند و از سوي ديگر نمي خواست اين خفت، همچنان تيتر رسانه ها باشد.

اما جنگ جديد پنج ساعت بعد از آن سيلي شروع شد: سقوط هواپيماي بويينگ 737 اوکراين!

اين رويداد اگر چه جدال عيني ايران و آمريکا را به حاشيه برد ولي باعث شد تا جنگي ديگر آغاز شود؛ جنگي در حوزه رسانه!

چهارشنبه به شب نرسيده بود که ابتدا برخي سايت ها و نويسندگان بي نام و نشان، به نظريه پردازي در حوزه انهدام بويينگ 737 روي آوردند و اندکي بعد فيلمي خلاصه از تاريکي شب و انفجار هواپيما را در فضاي مجازي منتشر کردند.

روز پنج شنبه هم روز ترامپ بود تا خود يکه تاز ميدان شده و رهبري ارکست خبري ايجاد شده را بر عهده بگيرد و پاي کانادا و اوکراين را هم به ميان بکشد. در اين ميان فيلم ديگري منتشر شد. فيلمي که اين بار صداي انفجار هواپيما را هم منعکس مي کرد.

هر دو فيلم اشتراکاتي داشتند: هر دو از ميان خرابه هاي حاشيه تهران گرفته شده بودند. اگر چه فيلم اول در حين آتش گرفتن بويينگ تهيه شده بود ولي فيلم دوم قبل از برخورد موشک آغاز مي شد. تاکنون معلوم نشده که افراد فيلمبردار، در آن صبح سرد سحرگاهي در بيرون از خانه چه مي کرده اند؟ و اصلاً چطور شده است که به ناگاه، نگاه و دريچه دوربين موبايلشان به يک قسمت از آسمان معطوف شده؟

جالب آنکه فيلم دوم در کمتر از 24 ساعت به تأييد نيويورک تايمز رسيد!

بعد از آن بود که نخست وزير کانادا مدعي شد اطلاعات دقيقي از نحوه سقوط بويينگ اوکرايني را از آمريکا دريافت نموده است. ولي اين اطلاعات دقيق چه بود؟ اگر آمريکا چنين قدرتي دارد که بتواند مدارکي از اين دست را تهيه و ارائه کند، چرا در مورد هواپيماي مالزيايي که در مارس 2014 سقوط کرد، چيزي منتشر نشده است تا بزرگ‌ترين عمليات جستجوي تاريخ که با مشارکت 26 کشور جهان صورت گرفت، همچنان ناکام نماند؟

از زمان انفجار هواپيماي اوکراين در آسمان ايران، ترامپ و همپيمانانش ديگر چيزي در مورد موشکباران پايگاهشان در عراق نگفته اند. اگر چه رئيس جمهور آمريکا گاهي در مورد ماندگاري پايگاه نظامي اش در عراق، مواردي را مطرح نموده ولي ظاهراً تنها گذشت يک هفته از آن تحقير نظامي، به مثابه يکسال بوده و از خاطر پنهان شده است.

در جهان امروز ايجاد کنسرت خبري در مواجهه با برخي التهابات، شيوه اي نخ نماست ولي ظاهراً هنوز هم براي کشورهاي استکباري کاربردي ويژه دارد. به خصوص در منازعات بين المللي که يک طرف آن آمريکا نشسته است.

بسياري از اتفاقات و تعاملات پنهان بين المللي در زمان برگزاري رويدادهاي ورزشي همچون جام جهاني فوتبال شکل مي گيرد و اگر اين فرصت مهيا نباشد، با ساماندهي يک سانحه يا بزرگنمايي يک حادثه، وقايع اصلي پنهان مي شوند.

بعد از تأييد شليک سهوي به سوي بويينگ اوکراين نيز بازي ديگري آغاز شد: اعتراضات خياباني در تهران و برخي از شهرهاي کشور!

در زمان و شيوه تأييد شليک سهوي موشک «تور ام 1» اگر چه باز هم ضعف مشهودي در مديريت افکار عمومي از طريق رسانه ها را شاهد بوديم ولي همين عامل مستمسکي شد تا برخي تجمعات اعتراضي پديدار شوند و رئيس جمهور آمريکا که هفته گذشته اقتدارش به قهقرا رفت، موج سواري خود را آغاز نموده و فارسي و لاتين، توييتر را مجراي دخالت قرار دهد.

در اين ميان يک نکته اساسي ديگر نيز به چشم آمد که نيازمند بررسي است. وقتي که يک فاجعه انساني به وقوع مي پيوندد، قاعدتاً احساسات و عواطف انساني در همان بدو شروع متبلور مي شود. ولي چرا در اين ميان، بعد از گذشت چهار روز از اصل ماجرا، گروهي به روشن کردن شمع در جوار مراکز دانشگاهي اقدام نمودند؟ عزاداري فانتزي آن هم بعد از چند روز؟

وقتي سردار سليماني به شهادت رسيد، حتي ايرانيان مقيم کانادا نيز در همان روزهاي اول به ابراز عواطف پرداخته و گوشه خيابان هاي تورنتو را محل برگزاري عزاداري خود قرار دادند. ولي چرا اين شيوه سمبليک بايد در ايران، چند روز بعد از وقوع حادثه نمايان شود؟ آيا کاسه اي زير نيم کاسه بود تا باز هم رسانه ها را به سوي ديگري به جز ماجراي عين الاسد متمرکز کنند؟

برگرديم به ماجراي سقوط هواپيما. تنها چند ساعت قبل از اين حادثه غم انگيز، سپاه پاسداران قدرت خود در به کارگيري تسليحات نظامي را به جهان عرضه کرد. خيلي دقيق و سريع يکي از مهمترين پايگاه هاي نظامي آمريکا که 120 ميليارد دلار براي تجهيز آن هزينه شده بود، به سخره گرفته شد. ولي آيا اين دقت عمل را مي توان در کنار بي دقتي در شليک به يک هواپيماي مسافربري همسايه کرد؟

بلافاصله بعد از موشکباران عين الاسد، در بررسي نرم افزارهاي نمايانگر ترافيک هوايي، شاهد عبور و مرور تعداد بيشماري هواپيماي مسافربري در مرز ايران و عراق بوديم. حال چطور مي توان باور کرد، ساختاري که از چنان قدرتي برخوردار است تا بتواند از فراز آن همه هواپيما، موشک هاي خود را به آن سوي مرزها بفرستد، چگونه در قلب ايران و در مقايسه يک هواپيماي بويينگ با موشک کروز دچار مشکل مي شود؟

افسوس که خيلي زود اسير جو رسانه اي کشورهاي غربي شديم. وگرنه شايد به راحتي جعبه سياه هواپيماي سرنگون شده را به خارج نمي فرستاديم و با حضور در زمان بررسي آن مي شد رازها و رمزهاي اين سقوط را به دست آورد تا شک و شبهه اي در اين ميان باقي نماند.

افسوس که خيلي زود فراموش کرديم که ما در هفته گذشته، درگير يک جنگ تمام عيار بوده ايم و هيچ بعيد نيست که در هياهوي مبارزه، دشمن مجهز ما، وارد نبرد سايبري هم شده باشد.

اگر باور داشته باشيم که امکان ايجاد اختلال در سيستم شناسايي «تور ام 1» براي بروز جنگ الکترونيک وجود داشته است، اگر بتوانيم قبول کنيم که حضور هواپيماهاي رادار گريز و پهپادهاي فوق سري آمريکا براي هک و انحراف سيستم شناسايي سامانه هاي دفاعي تهران خارج از تصور نيست، اگر درصدي احتمال براي فعاليت فراگير ماهواره هاي جاسوسي قائل باشيم، آن وقت است که انگشت اتهام از خطاي انگشت اپراتور «ام 1» برداشته و آن را به سوي ديگري معطوف مي کنيم. دقيقاً همانجايي که روزنامه نيويورک تايمز آمريکا را به جاي تمرکز بر ميزان خسارات وارده به پايگاه عين الاسد، به تأييد فيلمي وادار کرد که قبل از شليک موشک به سوي بويينگ 737 آغاز مي شود.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار