به گزارش انتخاب، حجت الاسلام و المسلمین محسنی اژه‌ای معاون اول قوه قضائیه، با حضور در جمع طلاب مدرسه معصومیه قم، طی سخنانی به تبیین وقایع سال 88 پرداخت. بخش هایی از سخنان وی را بخوانید.

■ ما به افرادی که بحث تقلب را مطرح می کردند، اعلام کردیم که دلیل شما برای تقلب چیست؟ آنها دلایل مختلفی را ارائه دادند. برای نمونه اعلام کردند ما رأی نیاوردیم؛ پس تقلب صورت گرفته است و ما آنها را خطاب قرار دادیم که این مورد مطرح شده از جانب شما آیا دلیل قانع کننده ای است؟

■ یکی از کاندیداهای دیگر گفت که من در دوره قبلِ کاندیداتوریم، رأی بیشتری آوردم و چون در این انتخابات کمتر رأی آوردم، پس تقلب صورت گرفته است و این استدلال فردی بود که خود را کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری کرده بود.

■ یک مورد هم از جانب آقای هاشمی رفسنجانی به نقل از آقای ری شهری به عنوان دلیلی بر تقلب مطرح شد که بنده آن را در جلسه ای که با حضور عده ای از مسئولان عالی نظام در آن مقطع زمانی تشکیل شد، مطرح کردم و به آقای ری شهری گفتم شما وزیر اطلاعات این کشور بودید. چطور شد وقتی موضوعی را شنیدید، آن را به آقای هاشمی منتقل کردید؟ مطلب را از افراد و نهادهای ذیربط پیگیری می کردید و حتی آن افراد را برای ارائه توضیحات احضار می کردید. در آن جلسه آقای ری شهری گفت که من چنین چیزی را نگفته ام.

■ آقای دیگری ادعا کرده بود که در یکی از شهرهای استان کرمان در روز رأی گیری در قبل از ظهر صندوق رأی را دزدیده اند و به یک خانه منتقل کرده اند و آراء مورد نظر خود را در آن ریخته اند و دوباره آن را بازگردانده اند. در واقع مطالبی که آنها به عنوان دلیل و سند مطرح می کردند، از این دست ادعاهای بی پایه و اساس بود. من در آن مقطع به عنوان وزیر اطلاعات در آن جلسه حضور داشتم و اگر چه استدلالات آقایان بسیار بی پایه و اساس بود، اما آنها را پیگیری کردم.

■ این آقایی که می گوید در روز روشن صندوق رأی را دزدیده اند، خب ما همه در ایران زندگی می کنیم؛ آیا چنین چیزی ممکن است که در روز رأی گیری، در روز روشن، صندوق رأی را بدزدند و سپس برگردانند؟ در جایی که آنها ادعا می کردند صندوق رأی دزدیده شده، هم نیروی انتظامی حضور داشت وهم اعضای هیئت های اجرایی و نظارتی انتخابات حضور داشتند و به طور حداقلی در هر زمان از رأی گیری ده فرد در محل اخذ رأی حضور داشتند.

■ آنهایی که ادعای فوق الذکر را مطرح کرده بودند، اعلام کردند که دادستانی هم از این موضوع مطلع است. ما خوشحال شدیم که در این مورد پرونده ای در دادستانی تشکیل شده بود و بعد از آنکه تحقیق کردیم و از نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات درخواست کردیم که از همه حوزه ها بررسی انجام شود، مشخص گردید که چنین اتفاقی یعنی دزدیدن صندوق رأی صورت نگرفته است.

همان آقایی که آن دروغ های بزرگ را منتشر کرد و اکنون در حصر است، خودم با او صحبت کردم؛ او مدعی بود که صندوق های دو طبقه ای تدارک دیده شده که در طبقه زیرین آنها آرائی خاص وجود دارد و در طبقه بالایی آنها آراء مردم قرار دارد. من به آن آقایی که این ادعا را مطرح کرده بود، گفتم آیا شما معتقدید که تمام صندوق های اخذ رأی دو طبقه بودند؟ سپس به آن فرد گفتم: شما جزو مسئولان نظام بودید و با همین سیستمِ رأی گیری به پست ها و مناصب حکومتی رسیدید؛ چگونه این ادعاهای بی اساس را مطرح می کنید؟!

■ هشت ماه قبل از انتخابات به صورت رسمی ابتدا از خارج کشور و سپس برخی از افراد در داخل اعلام کردند که احتمال می دهیم که در انتخابات ایران تقلب صورت گیرد و اعلام کردند که انتخابات در ایران آزاد نیست. برخی از آنها می گفتند که باید در انتخابات ایران ناظران بین المللی حضور داشته باشند. دقت کنید که این موارد در هشت ماه قبل از انتخابات مطرح می شد؛ حال آنکه آن آقای روحانی که در آن انتخابات کاندیدا شد، کاندیداتوری خود را در آذرماه اعلام کرد و یا آن آقای دیگری که کاندیدا شد، در جناح و طیف خود هنوز در کشاکش بودند و کاندیداتوریش مشخص نبود.

■ آقای هاشمی رفسنجانی اولین کسی بود که اعلام کرد باید مراقب بود که تقلب نشود؛ بر چه اساس و قرینه ای وی این موضوع را مطرح کرد؟

■ در یک شبی که ساعت از حدود 10 هم گذشته بود، شخصاً به نزد یکی از این آقایان رفتم. او ابتدا من را نمی پذیرفت و می گفت می خواهم استراحت کنم اما من به هر طریق ممکن موفق شدم با او در آن شب جلسه برگزار کنم. در آن جلسه مسائلی بین ما مطرح شد. من به آن فرد گفتم اگر 10 درصد از صندوق های اخذ رأی بازبینی شود و مشخص گردد که شما رأی نیاورده اید، آیا این امر را قبول می کنید؟ آن فرد گفت: نه؛ سپس به او گفتم: اگر همه صندوق های اخذ رأی را بازبینی کنیم و مشخص گردد شما رأی نیاورده اید، آیا قبول می کنید؟ آن فرد مجدداً گفت: نه. سپس من به او گفتم: این حرف و نظر شما بی قانونی و بدعت است. سپس به آن فرد گفتم: اگر انتخابات باطل شود و دوباره انتخابات برگزار گردد و شما رأی نیاورید، آیا انتخابات را قبول دارید؟ آن فرد مجدد پاسخ داد: نه؛ خب نظام باید در این شرایط چه می کرد؟ ما گاهی مسائل را فراموش می کنیم؛ می خواهند ظالم را مظلوم نشان دهند.

■ مقام معظم رهبری شخصاً با یکی از این نامزدها صحبت کردند و به او گفتند: شما منتخب امام(ره) بودید؛ شما قانون اساسی را قبول دارید؛ سپس فرمودند: ممکن است شما شروع کننده این ماجرا باشید، اما قطعاً امور به دست کسانی دیگر می افتد. البته این فرمایشات رهبری را نقل به مضمون عرض می کنم.

■ سپس در مرحله بعد نمایندگانِ این آقایان دعوت شدند و عده ای از آنها اکنون در دولت، وزیر هستند؛ برخی از آنها با صراحت گفتند که ما نمی گوییم در انتخابات تقلب صورت گرفته، بلکه می گوییم انتخابات مهندسی شده است.

■ در آن مقطع زمانی شاهد بودیم که برخی از ایرانیان خارج کشور و همچنین برخی خارجی ها تحت عناوین مختلف از جمله توریست وارد کشور می شوند و متوجه شدیم که برخی از این سفرها هدایت شده است.

■ برخی از افرادی که در آن ایام از انگلیس بازگشته بودند و در میان آنها برخی آقازاده ها هم وجود داشتند، هسته های چند نفری درست کرده بودند و در آنها برخی اراذل و اوباش را هم قرار داده بودند و به آنها آموزش می دادند که چگونه با نیروی انتظامی و احیاناً نیروهای بسیجی مقابله کنند؛ همچنین برخی ستادهای انتخاباتی قبل از انتخابات به کانون هایی برای آموزشِ استفاده از سلاح سرد و شورش خیابانی تبدیل شده بود.

■ یکی از سران فتنه مدعی شد که به هفت نفر تجاوز شده است؛ متأسفانه به گونه ای فضاسازی کرده بودند که برخی مردم این دروغ آشکار را باور کرده بودند. یکی از موارد مورد ادعای این فرد دختری بود که مدعی بودند تنها فرزند خانواده ای است که پدر خانواده، شهید شده است و عموها و دایی های او هم جزو شهدا هستند. مدعی بودند که این فرد پس از آنکه در پشت بام منزلش ا... اکبر سر داده است، توسط نیروهای بسیجی دزدیده شده و به او تجاوز صورت گرفته. همچنین مدعی بودند برای اینکه آثار جرم از بین برود، در بخشی از بدن او اسید ریخته اند و سپس او را کشته اند و بدون اطلاع خانواده اش در یک قطعه از بهشت زهرا(س) دفن کرده اند. سپس آمدند برای این دختر در مسجد قلهکِ تهران مجلس ختم برگزار کردند و در آگهی تحریم او هم عکس پدر و عموها و دایی هایش که ادعا می کردند شهید شده اند را به چاپ رساندند و همین آقایانی که الان در حصر هستند، در آن مجلس ختم شرکت کردند. در آن کمیته سه نفره ای که تشکیل شده بود، به آن آقا اعلام کردم که بیایید درباره این ادعاها بررسی کنید. سپس به آنها گفتم اگر تحقیقات صورت گرفت و مشخص گردید که موارد ادعایی شما درست نبوده، آیا حاضرید اشتباه خود را به هر طریقی که صلاح می دانید، اعلام کنید؟ آنها هم گفتند: بله؛ حاضریم این کار را انجام دهیم. بعد از تحقیقات صورت گرفته، ثابت شدکه آن دختری که آقایان برایش مجلس ختم گرفته بودند، اولاً زنده است؛ ثانیاً اصلاً دستگیر نشده؛ ثالثاً پدر این دختر اصلاً شهید نشده بود؛ بلکه سال ها قبل در اثر سکته قلبی جان خود را از دست داده بود. همچنین مشخص گردید که این فرد تنها فرزند خانواده خود هم نیست. آن دختر پیدا شد و پرونده پزشکی او هم آورده شد و همه چیز مشخص گردید. سپس ما به آن آقایان گفتیم که آیا اکنون حاضرید به اشتباه خود اعتراف کنید؟ اما آنها حاضر نشدند.

■ در مورد دیگری ادعا کردند که در یک زیرزمین در رابطه با پسری یک عمل منافی عفت انجام گرفته و حتی ویدئویی از اعتراف آن پسر در اختیار داشتند و آن را به عنوان مدرک ارائه دادند و ما هم اعلام کردیم که این موضوع را مورد تحقیق قرار می دهیم. به محض اینکه این فردِ مدعی از جلسه بررسی خارج شد، من با توجه به شناخت و تجربیاتی که داشتم، متوجه شدم که این فرد تحت تسلط عده ای دیگری قرار گرفته و این احتمال را دادم که یا این فرد را از کشور خارج می کنند و یا او را می کشند؛ لذا در آن مقطع که دادستان کل کشور بودم، با افراد آشنا به سیستم تماس گرفتم و خواستار پیگیری جزئیات شدم و مشخص گردید که همان فردی که قضیه دختر مورد اشاره را مطرح کرده بود، از دفتر آقای فلانی با آن پسر تماس گرفت و به او گفت که خود را مخفی کند. بعداً با تحقیقاتی که انجام گرفت، مشخص شد که اصلاً نیروهای بسیجی در ماجرا دخیل نبودند؛ بلکه یک انسان فاسد را اجیر کرده بودند تا این کار را انجام دهد.