نصف جهان: يکي از مخاطرات شغلي محيط‌بانان مواجهه و درگيري آن‌ها با شکارچيان غيرمجاز مسلح است که گاه منجر به مجروح يا کشته شدنشان مي‌شود، نظير اتفاقي که براي رضاقلي خسروي، محيط‌بان منطقه قميشلو رخ داد.

اوايل خردادماه بود که دو شکارچي در حال تعقيب ماده آهوي آبستن با بدترين روش در منطقه حفاظت شده قميشلو بودند که در پي آن حيوان از خستگي به حالت نيمه جان درآمده بود و در اين حين با رضاقلي خسروي، محيط‌بان پارک ملي قميشلو که مشغول گشت‌زني در منطقه بوده، مواجه مي‌شوند و محيط‌بان که به دليل خشکسالي براي جلوگيري از خروج حيات وحش از منطقه حفاظت شده در حال انجام وظيفه بوده، آنها را متوقف مي‌کند اما اين شکارچيان او را مورد ضرب و جرح شديد قرار داده و در همان حالت وي را رها کرده و متواري مي‌شوند.

رضا قلي خسروي پس از مصدوم شدن توسط ديگر محيط‌بانان منطقه به اورژانس بيمارستان گلديس شاهين‌شهر منتقل شد و به دليل شکستگي سر و بيني در بيمارستان تحت درمان قرار گرفت تا اينکه به وضعيت مناسب رسيد و از بيمارستان مرخص شد.

اين محيط‌بان که در خردادماه امسال مورد ضرب و شتم شديد شکارچيان غيرمجاز در منطقه قميشلو قرار گرفت، ظهر روز شنبه در حالي که دوره درمان جراحات و عوارض ناشي از اين حادثه هنوز به پايان نرسيده بود فوت کرد.

سلمان خسروي، فرزند محيط‌بان خسروي به ايمنا مي گويد:  15 روز پس از حادثه آثار ضرباتي که به سر و صورت‌ پدر من خورده بود مشهود شد و ايشان از سرگيجه شديد شکايت بسياري داشت تا حدي که پس از مراجعه به پزشک خونريزي داخلي هر دو چشم براي ايشان توسط پزشک متخصص چشم تشخيص داده شد و پزشک تا سه ماه تزريق داخلي چشم را براي ايشان تجويز کرد.

وي در خصوص روز فوت ايشان مي‌گويد: ظهرشنبه پس از صرف ناهار به کما رفت در حالي که قبل از آن هيچ عارضه خاصي به معناي سکته قلبي نداشت.

خسروي اظهار مي‌کند: پدر من تنها سابقه بيماري ديابت داشت و به هيچ وجه سابقه بيماري قلبي نداشت و هيچ وقت داروي درمان بيماري قلبي مصرف نکرده بود، به نظر ما احتمال دارد از زمان حادثه بر اثر ضربات بسيار به سر و صورت ايشان دچار لختگي خون در سر شده باشد و اين، سکته مغزي بوده باشد نه قلبي چرا که ايشان در تمام اين مدت پس از حادثه مدام از سرگيجه شديد شکايت داشت.

وي خاطرنشان مي‌کند: منتظر پاسخ پزشکي قانوني هستيم تا مشخص شود علت فوت چه بوده است که در روزهاي آينده جواب آزمايشات و بررسي‌هاي ايشان اعلام مي‌شود.

وي در خصوص مشکلات محيط‌بان خسروي پس از حادثه مي‌گويد: دندان‌هاي مصنوعي پدرم بر اثر ضربات بسيار در روز حادثه و درگيري خرد شده بود و بيني او هم از دو ناحيه شکسته بود که تحت عمل جراحي قرار گرفت. ضاربان هر دو متواري بودند که خودمان يکي از آنها را تحويل مراجع قانوني داديم، اما به موجب قرار وثيقه پس از نيم ساعت آزاد شد! اما پدر من همچنان از عوارض ضربه‌هاي آنها در روز درگيري رنج مي‌برد.

فرزند محيط‌بان خسروي در خصوص فوت پدرش مي‌گويد: وقتي مأمور دولت را در حين انجام وظيفه به طرز وحشتناکي با چوب کتک بزنند و او را با آن حال و روز در بيابان رها کنند و موتور او را هم ببرند، نام اين حادثه فوت است يا قتل؟ در روز حادثه درگيري با شکارچيان متخلف در هنگام غروب رخ داد و پدر مرا در بيابان رها کرده بودند و اگر هوا تاريک مي‌شد و همکارانش او را پيدا نمي‌کردند، معلوم نبود چه اتفاقي براي او مي‌افتاد؟