گفتگوی نصف جهان با محمد نوازی
کد خبر: ۲۱۶۰۳
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۹۵ - ۲۱:۴۲

سانتر می‌کرد و سانتر‌های او طلایی بود. بدون دلیل نبود که لقب او را دیوید بکهام دادند. محمد یک بکهام واقعی برای فوتبال ایران بود و حیف که زودتر از آنچه باید در استقلال می‌ماند، مجبور به جدایی از این تیم شد تا پاس‌های طلایی‌اش هم از استقلال محو شود.متولد 53/6/14 است و در روستای کیوج از توابع سراب به دنیا آمده اما بزرگ شده محله خزانه بخارایی تهران است.او فرزند پنجم خانواده نوازی است و به غیر از خودش دو برادر به نام‌های اصغر و اکبر و سه خواهر دارد تا در مجموع شش فرزند باشند. پدرش در کار تولید پلاستیک و نایلون است.محمد بچه خیلی شیطان و بازیگوشی بود. در کوچه فوتبال بازی می‌کرد، دعوا می‌کرد، شیشه همسایه‌ها را می‌شکست و در نهایت کتک می‌خورد اما خاطره جالبی که او از یکی از شیطنت‌‌هایش دارد این است که یک روز بدون اینکه به خانواده‌اش اطلاع بدهد با مربی ورزش مدرسه‌شان که علی نظری مربی پدیده است برای تماشای بازی هندبال به مدرسه دیگری رفته بودند. چند ساعت از بازی می‌گذرد و بچه‌های مدرسه را با مینی‌بوس بر می‌گردانند.

به مدرسه که نزدیک می‌شوند محمد می‌بیند پدر و مادر به همراه خواهر و برادرانش همه جلوی مدرسه جمع شده و نگران هستند. از مینی‌بوس که پیاده می‌شود سیلی اول را از پدرش می‌خورد، بعد سیلی دوم را از مادرش تا اینکه در نهایت تا رسیدن به منزل سیلی آخر را از خواهر کوچک ترش می‌خورد. خلاصه اینکه آن روز همه کتک زدن به محمد را تجربه کردند.اصلاً علاقه‌ای به درس و مدرسه نداشت و به زور درس می‌خواند. محمد رکورد تجدیدی و مردودی را هم در دوران تحصیلش زد! او حدود سه بار مردود شد و در نهایت تا سیکل تحصیلاتش را به پایان رساند.

در خانواده او همه علاقه‌مند به فوتبال بودند. برادر بزرگ ترش اکبر در تیم نوجوانان پرسپولیس بازی می‌کرد و به همین دلیل گاهی محمد را برای تماشای بازی‌های پرسپولیس به ورزشگاه می‌برد.با این حال او تا قبل از آمدنش به استقلال نه پرسپولیسی بود و نه استقلالی و بلکه بی‌طرف بود.اگر حضور محمد در تیم پایه‌های استقلال را فاکتور بگیریم، او با حضور در بزرگسالان استقلال سابقه ده ساله را در این باشگاه دارد.نوازی از سال ۷۶ به بزرگسالان استقلال آمد و تا سال ۸۶ در این تیم بازی کرد. او همیشه یکی از آماده‌ترین مردان استقلال درون زمین بود.

سال۷۷ بود که محمد ازدواج کرد. او دختری از محله‌شان را برای همسری برگزید.علاقه‌مندی او به همسرش باعث شد تا خانواده را برای خواستگاری پیش بفرستد تا در نهایت این پیوند فرخنده صورت بگیرد. محمد یک پسر به نام سهیل دارد. سهیل او الان برای خود مردی شده است.سهیل هم یک استقلالی دو آتیشه است. گفتگوی ما با دیوید بکهام ایرانی را از دست ندهید.

آقا محمد! وقتی با تو صحبت می کنیم چهره دیوید بکهام برایمان زنده می شود.

(می خندد)خوب من که خودم عشق دیوید بکهام هستم و عرض شود که محبت هواداران استقلال هم بود که همیشه مرا با این لقب صدا می زدند و واقعاً از لقبم لذت می بردم.

یک مصاحبه از تو خواندم که گفته بودی طرفداری هر تیمی هستی که دیوید بکهام در آن بازی کند.

بله. آن مصاحبه کاملاً درست است. من طرفدار هر تیمی بودم که بکهام در آن بازی کند. وقتی هم که مربی بزرگی شود طرفدار تیم هایی خواهم بود که وی سرمربیش باشد. البته امیدوارم یک روزی سرمربی رئال مادرید شود.

تصورش خیلی قشنگ است. دیوید بکهام در کنار زمین رئالی ها را هدایت کند. فوق العاده است. البته من بایرن مونیخی هستم. بهتر است از بحث رئال زودتر بگذریم! برایمان بگو که کاشف محمد نوازی چه کسی بود؟

عرض شود که چندین جا گفته ام و همیشه هم ارادتم را خدمتشان عرض نموده ام. آقای مرتضی کامرانی که خیلی مدیون ایشان هستم.آقای کامرانی مرا به همراه علی لطیفی و فرهاد مجیدی که در تیم محلی خزانه فوتبال بازی می‌کردیم کشف کردند و در نهایت شرایط به نحوی برای ما رقم خورد که به فوتبال حرفه ای معرفی شویم.

و ناصر حجازی چطور؟

روحشان شاد باشد.عملکردی که در تیم بهمن داشتم باعث شد تا ناصر خان حجازی دست روی نام من بگذارد.من به همراه فرهاد مجیدی هر دو از بهمن به استقلال آمدیم. بحث در مورد ناصر خان شد. این را بگویم که ناصر حجازی آنقدر بزرگ و شریف بود که هیچگاه نه تنها از خاطر من، بلکه از خاطر هیچیک از فوتبالدوستان نخواهد رفت و همه او را دوست داشته و هنوز نیز دوست دارند. من به عنوان یک ورزشکار چه در زمان حیات ایشان و چه در حال حاضر به او احترام گذاشته و به نیکی از او یاد کرده ام، زیرا ناصر حجازی یکی از مربیان خوب من بوده است. من نه تنها به ناصر خان بلکه به هر فردی که برایم زحمت کشیده است احترام می گذارم، زیرا اگر من در جایگاه فعلی خود هستم از زحمات این بزرگان بوده و دست تک تک این افراد را می بوسم. پس از آقای کامرانی که در کشف استعداد فوتبالی من نقش داشت، ناصر خان باعث شد تا در دنیای حرفه ای فوتبال به شهرت برسم و سال ها در استقلال باشم.

روح ناصر خان شاد باشد.شیرین ترین گلی که به ثمر رساندی کدام گل بود؟

در دربی ۹ دی ۷۹ که با تساوی 2 بر 2 خاتمه پیدا کرد گل دوم استقلال را با یک ضربه ایستگاهی به ثمر رساندم و خیلی از هواداران استقلال می گویند که یکی از بهترین گل های استقلال را به ثمر رساندم و من هم این گل برایم شیرین است.

اولین قراردادت با استقلال چقدر بود؟

اولین قرار‌دادم با استقلال به مبلغ شش میلیون تومان بود، اما چون این پول را خورد خورد دریافت کرده بودم نتوانستم یکجا برای آن فکری کنم و به همین دلیل خرد خرد هم آن را خرج کردم!

یکجایی گفته بودی که آشپزی ات خیلی بد است.

بله. آشپزی من افتضاح است اما هر چقدر آشپزی بلد نیستم، کار در خانه‌ ام خوب است و حسابی به همسرم کمک می کنم. آنقدر در خانه خوب عمل می کنم که آشپزی بدی که دارم مشخص نباشد.

هر وقت به تو زنگ می زنیم عموماً آهنگ پیشوازت ترانه های مرتضی پاشایی است. کاملاً مشخص است که مرتضی را خیلی دوست داری.

بله همینطور است. من عاشق مرتضی پاشایی هستم و در ماشین هم خیلی وقت ها ترانه های او را گوش می دهم.

خوب در عرصه موسیقی عاشق مرتضی پاشایی هستی، در سینما چطور؟

در سینما هم بارها گفته ام که پرویز پرستویی یک شخصیت فوق العاده در سینمای کشورمان است و به شدت به ایشان علاقه دارم و فکر می کنم وجود ایشان یک نعمت برای هنر سینمای ایران است.

محمد تو هنوز هم که هنوز است وقتی در تیم ملی هنرمندان و بازی های دوستانه حاضر می شوی فوق العاده آماده هستی. فکر می کنیم هنوز از خیلی بازیکنان لیگ برتر آماده تر هستی و واقعاً به تو تبریک می گوییم که اینطور آمادگی خود را حفظ کرده ای و البته چقدر حیف که زود خداحافظی کردی. غیر از فوتبال ، ورزش های دیگری هم انجام می دهی؟

اول که ممنون بخاطر لطفی که به من دارید و دیگر اینکه من بعد از فوتبال به تنیس و هندبال خیلی علاقه دارم. خیلی دوست داشتم اگر فوتبالیست نمی شدم در یکی از این دو رشته فعالیت حرفه ای می کردم.

خوب با توجه به اینکه روزنامه ما اصفهانی است، در مورد فوتبال اصفهان صحبت کنیم. بازی های سپاهان و ذوب آهن را دنبال می کنی؟

بله هر وقت که فرصت شود، بازی های دو تیم شهرتان را می بینم. خب سپاهان یک باشگاه قدیمی است که در سال های اخیر قهرمانی های زیادی را به دست آورده و شرایط به گونه ای شده که این تیم در حال حاضر با عبور از قدرت های فوتبال، عنوان پر افتخارترین تیم لیگ برتر ایران را با خود به همراه دارد و بابت همه افتخارات این باشگاه به هواداران سپاهان تبریک می گویم. امسال سپاهان تغییرات و تحولات زیادی داشته است و زمان می برد تا دوباره به شرایط قبلی باز گردد. ولی با این حال سپاهان یک نام بزرگ در فوتبال ایران است. به نظر من آنقدر سال های سال در لیگ قهرمانان آسیا حاضر بوده که ایران را به نام سپاهان در این تورنمنت می شناسند و امسال که این تیم در آسیا نیست فکر می کنم واقعاً جایش خالی باشد. من اطمینان دارم که این تیم دوباره اوج می گیرد. در مورد ذوب آهن هم این تیم چند مقام قهرمانی در جام حذفی را کسب کرده و امسال هم با کادر فنی و بازیکنان خوبی که در اختیار دارد بازی های زیبایی را از خود به نمایش گذاشته است.

فکر می کنی در لیگ امسال این دو تیم بتوانند مدعی قهرمانی باشند.

خوب سپاهان در چند سال که با صدر جدول فاصله داشت توانست جبران مافات کند و حتی در پایان فصل قهرمان شود. به نظرم سپاهان می تواند به شکلی پیش برود که چهره یک مدعی را بگیرد، ولی اگر واقع بینانه نگاه کنیم قهرمانی این تیم در لیگ امسال سخت است. ولی ذوب آهن امسال شرایط بهتری دارد و می تواند تا روز پایانی شانس قهرمانی داشته باشد. اگر ذوب آهن قهرمان امسال شد نباید خیلی تعجب کرد. به نظرم سایر مدعیان باید حساب ویژه ای روی این تیم باز کنند.

پس ممکن است شعار حالا حالا قهرمانیم برای اصفهان دوباره و در لیگ امسال اتفاق بیافتد.

بله! ابتکار این شعار با خود اصفهانی ها بوده و با توجه به اقتداری که از خودشان سراغ داشتند این شعار را ساختند و ممکن است باز هم قهرمانی هایشان تکرار شود. امیدوارم فرای لیگ ایران، اصفهانی ها در لیگ قهرمانان آسیا طلسم شکنی کنند. همانطور که دو تیم خوب شهرتان توانسته اند به فینال آسیا برسند، امیدوارم به زودی زود در این رقابت ها قهرمان بشوید و به حسرت ایران در این جام پایان داده شود. سپاهان و ذوب آهن مثل قبل باید باز هم طلسم شکنی کنند.

پس استقلال چی؟

خوب من استقلالی هستم و قطعاً دوست دارم استقلال قهرمان لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا شود. منتها در آسیا سال های سال است که هیچ تیم ایرانی قهرمان نشده و فقط منتظریم تا این طلسم شکسته شود. حالا چه استقلال چه سپاهان و یا ذوب آهن.

دوست داری استقلال با سپاهان یا ذوب آهن در فینال آسیا دیدار کنند؟

اینکه دیگر فوق العاده و واقعاً رؤیایی است که دو تیم ایرانی به فینال آسیا بروند. یعنی دیگر در عرصه باشگاهی ایران بهتر از این نمی شود. منتها با سرمایه گذاری که باشگاه های عربی و باشگاه های شرقی آسیا می کنند،تحقق این آرزوها خیلی خیلی سخت شده است.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
خبر کوتاه
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار
پرطرفدارها