قاتل سریالی هفت زن در گیلان چون روزگاری آشپز بود به راحتی اجساد طعمه هایش را تکه تکه می کرد تا ردی از خود برجای نگذارد. برای پلیس و بازپرس پرونده باورکردنی نبود که همسر صیغه ای این مرد در بیشتر جنایاتش حضور داشت و درواقع حضور وی بود که باعث اعتماد زنان و گرفتاری آنها در دام جانی سریالی می شد.

گمشدن یک زن

9 سال پیش و در سال 87 بود که یک زن بالای 50 سال در گیلان گم شد و خانواده اش به جستجو پرداخته و وقتی اثری از او نیافتند پلیس را در جریان قرار دادند.

تجسس های پلیسی نشان داد که این زن در حال بازگشت به خانه اش به طرز مرموزی ناپدید شده است و هیچکس از سرنوشت وی اطلاعی ندارد. در حالی که پلیس در ردیابی این زن به بن بست خورده بود و فرضیه های بسیاری را پیش روی خود داشت هیچ ردی از سرنوشت زن گمشده به دست نیامد.

سرنوشتی مشابه

یکسال بعد دو زن دیگر با همان مشخصات سنی در همان محدوده جغرافیایی گم شدند و بررسی های پلیسی نشان داد که این دو زن نیز در مسیر خانه شان گم شده اند و همیشه برای رفتن به خانه شان از خودروی مسافرکش استفاده می کردند. این دو زن نیز مانند زن گمشده قبلی مقداری طلاجات همراه خود داشتند اما مشابه بودن سرنوشت این سه زن آن هم با فاصله یک سال نمی توانست دلیل بر فعالیت سریالی یک جانی یا گروهی تبهکار بوده باشد.

قوی ترین فرضیه

در پرونده های هر سه زن گمشده با وجود فرضیه های زیادی که وجود داشت با توجه به وجهه اجتماعی زنان که یکی از زنان خیابانی بود احتمال قوی این بود که دو زن از سه زن گمشده سوار خودروی مسافرکشی شده و قربانی جنایتی شده اند که البته می توانست سریالی نباشد و زن خیابانی نیز قربانی مرد هوسرانی شده است اما انتظار پلیس برای یافتن جسدی زنانه در حاشیه شهرها و محل های خلوت به جایی نرسید و گره کوری بر این دو معمای مشابه خورد.

8 سال بعد

پرونده های سه زن گمشده در بایگانی پلیس آگاهی گیلان قرار گرفته بود چرا که بعد از گذشت هشت سال هیچ نشانی از آنان به دست نیامده بود تا اینکه باز اتفاقات مشابهی افتاد و پلیس در جریان گمشدن زن 60 ساله ای در مسیر خانه اش قرار گرفت و این درحالی بود که ردی از موبایل وی نیز به دست نیامد و زن گمشده مانند سه زن دیگر طلا و جواهرات زیادی به همراه داشت.

باز هم پلیس باتوجه به وقفه هشت ساله احتمال نمی داد این پرونده ها ارتباطی با هم داشته باشند اما اتفاقات بعدی کافی بود تا پلیس به این باور برسد با یک قاتل زیرک و زنجیره ای طرف است.

گمشدن 4 زن در یکسال

سال گذشته چهار زن همزمان با فاصله زمانی کم و در یک محدوده جغرافیایی گم شدند که بیشترشان زنان خیابانی بودند و شکی نبود که مردی یا گروهی با پرسه زنی در خیابان ها این زنان را که اغلب طلا و جواهرات و پول همراه داشتند را به بهانه رابطه کثیف سوار خودرو کرده و با قتل آنها و از بین بردن اجسادشان که هنوز مشخص نبود با چه شگردی بوده است ردی از خود برجای نمی گذارند.

7 قتل زنجیره ای

دیگر هیچ شکی نبود که در گیلان هفت زن به شیوه ای مشابه قربانی جنایات زنجیره ای شده اند و همین کافی بود تا پلیس با حساسیت بیشتر و به کارگیری تمام توان وارد عمل شود و پرونده این زنان گمشده در پوشه قرمز قرار گیرند.

ردیابی مظنون ویژه

کارآگاهان برای به دست آوردن ردی از قاتلان زنجیره ای به پاتوق های زنان خیابانی رفته و به تحقیق از ساکنان و مغازه داران پرداختند و شنیدند آخرین بار این زنان را سوار بر خودروی پرایدی سفیدرنگ دیده اند اما اطلاعاتی از مشخصات راننده آن و شماره پلاکش ندارند چرا که خودروهای مشابه زیادی این زنان را سوار می کردند.

این سرنخ خیلی ضعیف بود چرا که حتی مشخص نمی کرد این زنان آخرین بار در ماشین پراید دیده باشند از این رو پلیس از تجهیزات مدرن دوربین های مداربسته و ردیابی های مخابراتی استفاده کردند و با به دست آوردن لیستی از مظنونان به بررسی تک به تک آنها پرداخته و مظنون اصلی و ویژه را از بین این مظنونان شناسایی کردند.

بازداشت قاتل سریالی

هفته گذشته بود که حلقه سرنخ های پلیسی برای قاتل شناختن مردی متأهل در منطقه گلسار گیلان کامل شد و مأموران با استفاده از اصل غافلگیری، خانه وی را محاصره کردند و وی را به دام انداختند.

از آنجایی که بررسی های اطلاعاتی نشان می داد همسر صیغه ای این مرد جنایتکار از سابقه داران بوده و می توانسته در قتل های شوهرش حضور یابد به ویژه اینکه برخی از زنان بخاطر شخصیت اجتماعی شان سوار هر ماشینی نمی شدند و شاید این زن همراه شوهرش به شکار می رفت این زن صیغه ای را نیز بازداشت کردند.

اعتراف خونسردانه

مرد مرموز وقتی دید که پلیس او و همسر صیغه ای اش را بازداشت کرده است با این باور که حتماً ردی از خود برجای گذاشته وگرنه در این 9 سال چرا کسی سراغش نیامده بود با خونسردی اعتراف کرد و پرده از قتل های سریالی و وحشتناک برداشت.

آشپز جنایتکار

این مرد به کارآگاهان جنایی گیلان گفت: «پیش از اینکه به رشت بیایم در بندرعباس آشپز بودم اما پس از مدتی دوباره به زادگاه خود بازگشتم و در رشت با یک زن 45 ساله آشنا شدم. پس از مدتی آن زن را صیغه کردم و با مسافرکشی با یک پراید سفیدرنگ روزگار خود را سپری می کردم.» این قاتل زنجیره ای در بخش دیگر اعترافات خود افزود: «پس از مدتی وقتی دیدم زنانی بدون اعتنا به خطراتی که ماشین های شخصی مسافرکش دارند سوار می شوند تصمیم به قتل آنها و سرقت طلا و پول هایشان گرفتم. دو نقشه پیش رو داشتم که متناسب با طعمه هایم استفاده می کردم یکی با سوارکردن همسرم در صندلی جلوی ماشین اعتماد زنان مسافر را به دست می آوردم و با او زنان را ربوده و به قتل می رساندم و دیگری به تنهایی سراغ زنان خیابانی می رفتم و به بهانه رابطه با آنها و پیشنهاد پول زیاد آنها را سوار می کردم تا آنها را به قتل برسانم.»

قتل در جنگل

آشپز جنایتکار ادامه داد: «علت اینکه اجساد زنان پیدا نشده اند به این دلیل بود که جز اجساد دو زن که در انباری خانه پدری ام دفن کرده ام بقیه را به جنگل برده و پس از قتل و سرقت طلا،پول و دارو ندارشان با توجه به اینکه مدت زیادی آشپز بودم و به راحتی گوشت را تکه تکه می کردم بدون وحشت و واهمه اجساد زنان را تکه تکه کرده و آنها را در جاهای پرت جنگل می انداختم تا خوراک حیوانات شوند و خیالم راحت بود هیچ وقت گرفتار نمی شوم.

چرا 8 سال وقفه

قاتل سریالی زنان در اعترافات خود به دلیل هشت ساله وقفه در قتل های زنجیره ای اش اشاره کرد و گفت: «من در سال 87 یک زن را به قتل رساندم و سال بعد نیز دو زن دیگر را به قتل رساندم، به دلیل اینکه احتمال می دادم شناسایی شوم تا سال 95 مرتکب قتلی نشدم اما در سال 95 دوباره قتل های زنجیره ای خود را از سرگرفتم و چهار زن 57 تا 60 ساله را در سال 95 به قتل رساندم.»

اعتراف زن جنایتکار

زن صیغه ای نیز با به گردن گرفتن اینکه در برخی قتل ها همراه شوهرش بوده گفت: «مشکل مالی داشتیم و من نقش گمراه کننده زنان را داشتم البته در بیشتر قتل ها نبودم اما طلاها را من می فروختم و همیشه می دانستم زنی کشته شده است.»

قبر بتنی در انباری

پلیس که با اعترافات تکاندهنده آشپزجنایتکار روبه رو شده بود محل دفن جسد یکی از زنان که از سال ۸۸ گم شده بود را در روستای «خشکه اسطلخ» زیبا کنار شهرستان رشت شناسایی کرد. مأموران پلیس پس از ‏حفر کف انباری که با لایه ای از بتن پوشیده شده بود موفق به کشف جسد یک زن شدند.‏

شواهد در صحنه جنایت حکایت از آن داشت که جسد متعلق به یک زن از کارمندان بهزیستی و اهل رشت است.‏

همسایه های قاتل چه گفتند؟

یکی از همسایه های قاتل در خصوص قاتل زنجیره ای گفت: «قاتل زنجیره ای 40 ساله قبلاً در کار چوب بود و یک بار از همسرش جدا شد، سپس دوباره با یک زن دیگر ازدواج کرد و اکنون یک فرزند چهارساله دارد.»

وی افزود: «علیرغم اینکه قاتل زنجیره ای مرتکب هفت قتل شده است، خانواده بسیار محترم و سرشناسی در روستا دارد و هر چهار برادر وی، آدم های بسیار محترمی هستند.»