از بازار ادبيات کوچه اي تا زير پُل خواجو
کد خبر: ۳۱۸۵۴
تاریخ انتشار: ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۲:۳۲

احمد شاملو در مقاله اي که خود در مورد موفقيت نوشتاري در شعرش صحبت مي کند، مي گويد يکي از اصلي ترين عللي که تأثير شعرم را روي مردم زيادتر مي کند استفاده مداوم من از ادبيات کوچه بازاري است. در يک جامعه که مردم آن به زبان اصيل خود متعهد هستند خواهيم ديد که در مواقع ارتباط با آنها از ادبياتي راسخ با دايره واژگان بسيار و زيبا سخن مي گويند و همين امر باعث مي شود مايي که مخاطب چنين مردمي هستيم از آنها به عنوان مردمي با فرهنگ و با سواد نام ببريم.

ادبيات کوچه و بازار هر جامعه اي در وهله اول نشان دهنده ميزان زيبايي کلام و همچنين ميزان سواد و ادب آن جامعه است و هرچه جامعه اي از نظر محتواي محاوره اي کم بارتر باشد به همان ميزان از ارزش فرهنگ و ادب آن جامعه کاسته مي شود. با مطالعه و تفكيك 
نوشته هاي در و ديوار و مغازه ها و خيابان ها به آساني مي توانيم به دسته بندي قبيله هاي زباني گوناگون دست پيدا كنيم كه در آنها مي توان سطح هاي زباني صنف ها و قشرهاي گوناگون را بازشناخت،که مثلاً هر چه نام هاي مغازه ها و رستوران ها و... با معني تر و اصيل تر باشد به همان اندازه ميزان سواد و فرهنگ دوستي مردم هم بيشتر است.

در شهر اصفهان کافي است فقط شما سر بچرخانيد، تابلوهاي ريز و درشت فراواني را مي توانيد ببينيد. که جدا از جذابيت هاي گرافيکي وبصري آن، اسامي منحصر به فردي نيز دارند؛ از همبرگر «لولويي» تا فلافل «شکم شکم» ، آپاراتي «جق جقه» ، تعويض روغني «بابا خودش خواست»، رستوران «مامان آشپزاصفهاني» ، ميوه فروشي «حضرت چغندر»، لباس فروشي «سه سه نا»، سوپر مارکت « نا نا» و خلاصه هر اسم، ترکيب و جمله بندي که شما فکر آن را بکنيد در حال بالا رفتن از اين شهر تاريخي است.

جدا از تابلوها و برندهاي فروشگاهي و مغازه هاي تجاري، ادبيات کوچه و بازار مردم اصفهان نيز تغيير کرده است. دايره لغات افراد در مراودات و معاشرات يکديگر، خالي از اصطلاحات و بعضاً کلمات مخصوص اصفهاني است و جاي آن را کلماتي گرفته که حتي در اين گزارش نمي توان به برخي از آنها اشاره اي کوچک داشت چه برسد به اينکه بخواهيم مستقيم آن را بيان کنيم.

شايد احمد شاملو در مقاله خود به تأثير ادبيات کوچه بازاري بر اشعارش تأکيد مي کند اما بدون شک اگر در اين بازه زماني با يکي از همين صاحبان صنايع و خدمات همکلام مي شد به عنوان مثال همين «مامان آشپزاصفهاني» ، شما شک نکنيد که در شعر خود به جاي کلمه «پريا» از کلمات ديگري استفاده مي کرد.برخي کلمات در دايره ادبيات کوچه بازاري ‏ مردم اصفهان جاي گرفته که تا همين چند سال پيش اگر کسي آن را به زبان مي آورد به حساب شغل وي مي گذاشتند و يا اينکه مي گفتند با آن جماعت حشر ونشر دارد. اما امروز گفتن اين کلمات و جملات ديگر امري متداول محسوب مي شود و اگر کسي آنها را به زبان نياورد ديگران شک مي کنند.

ادبيات کوچه بازاري در اصفهان به مانند گذشته خود نيست و ديگر آن کلمات و اصطلاحات مرسوم از بين رفته و جاي آنها را دسته اي از کلمات وجملات گرفته اند که بيش از90 در صد آن فحش و ناسزاست اما مردم در گفتن آن ابايي ندارند حتي در خيابان ، کوچه و بازار آن جمله را باصداي بلند مي گويند تا براي خود وجهه اجتماعي کسب کنند. معيارها و ارزش ها تغيير کرده است، تا ديروز معيار ادب؛ سخنوري، فصاحت و بلاغت کلام بود اما امروز هرچه تعداد اين فحش ها بيشتر باشد شما مرتبه اجتماعي مي گيريد. فرقي هم نمي کند که در کدام دسته و جمعي خلوت مي کنيد؛ چه در جماعت هنرمند وچه به اصطلاح روشنفکر و چه کاسب و بقال، درس خوانده يا بيسواد، همه در صرف و نحو اين دايره لغات، خِبره هستند.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
شماره پیامک:۳۰۰۰۷۶۴۲ شماره تلگرام:۰۹۱۳۲۰۰۸۶۴۰
پربیننده ترین
ویدئو
آخرین اخبار