دختری جوان پس از فرار به تهران هنگام ملاقات با خواستگار سابقش در خیابان به طرز مرموزی فوت کرد.

روز 17 اردیبهشت‌ماه امسال کارکنان بیمارستان لقمان تهران، مرگ مشکوک دختر جوانی را به مأموران پلیس خبر دادند. لحظاتی بعد تیمی از مأموران در بیمارستان به تحقیق پرداختند. نخستین بررسی‌ها نشان داد دختر فوت شده که «شبنم» نام دارد بر اثر مسمومیت دارویی به کام مرگ رفته است. همچنین مشخص شد شبنم که اهل یکی از شهرهای استان گلستان است چند روز قبل برای دیدن پسر مورد علاقه‌اش «حسام» به تهران فرار کرده‌است تا اینکه دو روز قبل هنگام ملاقات با حسام ناگهان حالش بد و به بیمارستان منتقل می‌شود.

یکی از اعضای خانواده شبنم با شکایت از حسام گفت: «حسام همشهری ماست. او یکسال قبل به بهانه ازدواج، شبنم را فریب داد. آنها با هم ارتباط داشتند تا اینکه حسام برای کار به تهران آمد. پس از این شبنم چند بار برای دیدن حسام به تهران آمد اما ما هر بار شبنم را به شهرمان بر می‌گرداندیم تا اینکه چند روز قبل حسام دوباره دختر ما را فریب داد و به تهران آورد و بعد هم او را با دارو مسموم کرد و به قتل رساند. الان ما از حسام به اتهام آدم ربایی و قتل شکایت داریم.»

با طرح این شکایت پرونده به دستور بازپرس دادسرای امور‌جنایی تهران برای رسیدگی و دستگیری حسام در اختیار کارآگاهان اداره‌دهم پلیس آگاهی قرار گرفت و مأموران خیلی زود حسام را بازداشت کردند.

حسام برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد. وی با انکار آدم ربایی و قتل گفت: «حدود یکسال و نیم قبل در خیابان با شبنم آشنا شدم. پس از این ما با هم ارتباط تلفنی داشتیم. او از خانواده‌اش ناراضی بود و همیشه آه و ناله می‌کرد. هر چقدر از آشنایی ما بیشتر می‌گذشت، شبنم گلایه‌هایش از خانواده‌اش بیشتر می‌شد. مدتی از ارتباط تلفنی و خیابانی ما گذشت و من از رفتار و حرف‌های شبنم خسته شدم به طوری‌که تصمیم گرفتم از او جدا شوم اما شبنم اصرار داشت با من ارتباط داشته باشد به همین دلیل به تهران آمدم تا رابطه ما قطع شود. در تهران بودم که به من خبر دادند شبنم از خانه‌شان فرار کرده و به تهران آمده است. وقتی متوجه شدم تصمیم گرفتم شبنم را پیدا کنم و به خانواده‌اش تحویل بدهم. بنابراین با شبنم تماس گرفتم و قرار ملاقات گذاشتم و از طرفی همزمان و محل قرار را به خانواده شبنم خبر دادم. بدین ترتیب شبنم را آن روز به خانواده‌اش تحویل دادم.»

وی ادامه داد: «دی ماه سال قبل دوباره متوجه شدم شبنم به تهران فرار کرده است و این بار هم به همان شیوه قبلی شبنم را به خانواده‌اش تحویل دادم. پس از این، ارتباط من و شبنم خیلی کم شد. خانواده‌ام برای من به خواستگاری دختری رفتند و قرار شد به زودی ازدواج کنم که شبنم بامن تماس گرفت و گفت به تهران فرار کرده است. او اصرار کرد من او را در تهران ببینم و من هم دلم برایش سوخت و به تهران آمدم و قرار شد ساعت 9 صبح او را در خیابان نظام‌آباد ملاقات کنم. شب به خانه خواهرم رفتم و تلفنی از طریق برادرم قرار ملاقاتم را با شبنم به خانواده‌اش اطلاع دادم. صبح همراه برادر و خواهرم به محل قرار رفتیم اما خانواده شبنم هنوز نرسیده بودند. شبنم کیسه دارویی در دست داشت که ناگهان حالش بد شد و به زمین افتاد. برادرم فریاد زد که شبنم قرص خورد و سه نفری تلاش کردیم و تعدادی از قرص‌ها را از دهانش بیرون آوردیم و بلافاصله او را به بیمارستان امام حسین(ع) بردیم و بعد با نظر پزشکان شبنم به بیمارستان لقمان منتقل شد.»

متهم در ادامه برای تحقیقات بیشتر دراختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.