9 اسفند 91‌ مأموران گشت کلانتري ابوذر، يکي از مجرمان سابقه‌دار در زمينه فروش مواد مخدر را به جرم نزاع منجر به جرح دستگير کردند.

ضربه چاقوي «رحيم» کاري‌تر از آن بود که مجروح جان سالم به‌در ببرد. او پس از چند ساعت در بيمارستان جان باخت تا رحيم به جرم قتل مورد بازجويي قرار گيرد.

او گفت: «من مجرد هستم و در همسايگي زني به نام "سميه" زندگي مي‌کنم. چند روز پيش مأموران پليس، سميه را به جرم حمل مواد مخدر دستگير کردند. وقتي او را با خود بردند، مردي به نام "سعيد" به خانه سميه رفت و سرک کشيد. به سعيد گفتم اگر چيزي از خانه سميه کم شود تو بايد پاسخگو باشي اما جواب درست و حسابي نگرفتم. تا اينکه روز بعد سميه آزاد شد. وقتي خانه‌اش را وارسي کرديم متوجه شديم آبميوه‌گيري، چرخ‌گوشت و 800 هزار تومان پولش به سرقت رفته است. دزدي کار سعيد بود. سميه مي‌خواست از او شکايت کند اما من جلويش را گرفتم.»

متهم ادامه داد: «روز بعد به محله زندگي سعيد رفتم اما او با دوستش به سمتم حمله کرد. من هم چاقو را درآوردم و ضربه‌اي رها کردم که به دوست سعيد خورد. من يادم نمي‌آيد چطور به مقتول ضربه زدم چون نيم‌ساعت قبل از درگيري، مشروب خورده بودم.»

با اين اعترافات، متهم به زندان افتاد و مدتي بعد در شعبه چهارم دادگاه کيفري استان تهران به رياست قاضي اصغر عبداللهي محاکمه و به درخواست اولياي دم به قصاص محکوم شد. او يک بار پاي چوبه دار رفت اما سرانجام موفق شد با پرداخت مبلغي، رضايت خانواده مقتول را جلب کند.

رحيم براي آخرين بار از جنبه عمومي جرم در شعبه چهارم محاکمه شد و گفت: «من با پرداخت 110 ميليون تومان رضايت اولياي دم را گرفتم. الان چهار سال و سه ماه است که در زندانم و يک بار هم پاي چوبه دار رفتم. خواهش مي‌کنم در حکمم تخفيف قائل شويد.» در پايان دادگاه قضات حکم به آزادي متهم را در آينده‌اي نزديک صادر کردند.