پسر جوان که نامزدش را کشته بود روز یک شنبه در جلسه دادگاه رضایت اولیای دم را جلب کرد. رسیدگی به این پرونده از هجدهم اسفند ماه سال 93 به دنبال ناپدید شدن دختر 18ساله ای به نام «ساناز» در دستور کار پلیس قرار گرفت.

پدر ساناز گفت: «دخترم دیروز به دیدن نامزدش به نام "فرشاد" رفت و دیگر بازنگشت. هر چه با موبایل آنها تماس می گیرم کسی پاسخ نمی دهد و از فرشاد هم بی خبرم.»

تلاش پلیس برای افشای راز ناپدید شدن دختر جوان آغاز شده بود که بار دیگر پدر ساناز با پلیس تماس گرفت . وی گفت: «فرشاد ساعتی قبل با من تماس گرفت و در حالی که صدایش می لرزید گفت دخترم را کشته و جنازه اش را پشت خانه اش در حاشیه پاکدشت رها کرده است.» پلیس به محل مورد نظر رفت و با جنازه دختر جوان روبه رو شد.

تلاش برای ردیابی فرشاد آغاز شده بود اما شواهد نشان می داد این پسر به محل نامعلومی گریخته است. پلیس در بازرسی از 20 گلخانه که در حاشیه پاکدشت قرار داشت سرانجام در عملیات ویژه فرشاد 30 ساله را ردیابی و بازداشت کرد. پسر جوان به قتل اعتراف و انگیزه جنایت را بد بینی اعلام کرد.

فرشاد در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی پای میز محاکمه ایستاد. در این جلسه پدر و مادر ساناز برای قاتل دخترشان حکم قصاص خواستند.

سپس متهم به دفاع پرداخت و گفت: «من عاشق ساناز بودم. می خواستیم به زودی جشن عروسی مان را برگزار کنیم اما وقتی متوجه شدم او بدون اطلاع من به دیدن یک پسر غریبه رفته عصبانی شدم. من ساناز را به خانه مان دعوت کردم تا در این باره با هم صحبت کنیم. ساناز به من گفت درباره او اشتباه می کنم و او برای حل یک مشکل خانوادگی به دیدن پسر دایی اش رفته بود. اما من حرف او را قبول نکردم.»

وی در حالی که اشک می ریخت گفت: «ساناز از اینکه به او بی اعتماد شده بودم عصبانی شد و گفت قصد دارد نامزدی اش را با من به هم بزند. من که از شنیدن این حرف شوکه شده بودم کنترل اعصابم را از دست دادم و با نانچیکویی که همراه داشتم او را خفه کردم.باور کنید من قصد کشتن دختر مورد علاقه ام را نداشتم. بعد از چند دقیقه وقتی فهمیدم نامزدم جان سپرده تا صبح بالای سر او نشستم و اشک ریختم. نزدیک صبح بود که با پدر او تماس گرفتم و واقعیت را گفتم.»

این پسر در حالی که به پای پدر و مادر قربانی افتاده بود التماس کرد تا او را ببخشند. پدر و مادر مقتول نیز که تحت تأثیر گریه های متهم قرار گرفته بودند اعلام گذشت کردند و گفتند حاضرند با دریافت دیه از خونخواهی گذشت کنند.

در پایان جلسه و با گذشت اولیای دم هیئت قضائی وارد شور شد تا حکم صادر کند.